احسان هستم 28 ساله توی یه شرکت مشغول کارم و داستانم بر می گرده به اولین رابطه ام توی یه ماموریت اداری اول از خودم بگم من یه بدن سفید و بدون مو دارم و یخورده هم بدنم پره چاق نیستم ولی کونم نسبتا درشته از بچگی همیشه سوژه شوخی های معنی دار دوستان و همکلاسی ها بودم ولی با اینکه بدم نمیومد حداقل یه بار کون دادن رو تجربه کنم همیشه این احساس رو توی خودم سرکوب می کردم حتی بعد از اینکه بزرگتر شدم و با دختر ها هم رابطه داشتم ولی حس دادن به یه مرد دیگه همیشه توی وجودم بود ماجرا از اونجا شروع شد که من قرار شد یه ماموریت 2 روزه برم یکی از شهرستان هایی که اونجا یه دفتر نمایندگی داشتیم توی اون شهرستان یه دفتر کوچیک داشتیم و یه آقایی به اسم آقای محمودی که یجورایی همه کاره ی اونجا بود و عامل شرکت توی اون شهر بود قبلا یکی دو بار و قتی اومده بود تهران دیده بودمش یه آدم حدودا 50 ساله لاغر سبزه و معلوم بود از اون آدمای هیز درست و حسابیه خلاصه من اون روز رفتم به اون شهر و آقای محمودی اومد دنبالم بعد از سلام و احوالپرسی و انجام یسری کارای اداری در نهایت رفتیم نهار و بعد از نهار برای استراحت من رو به دفتر خودمون برد که یکی از اتاقاش رو تبدیل به اتاق استراحت کرده بودند بعد از رسیدن آقای محمودی حموم واحد رو به هم نشون داد و گفت تا شما یه دوش بگیرید من برم یه مقدار خرید کنم و برگردم من هم بعد از یه دوش سریع در حالی که فقط حوله دورم بود از حموم اومدم بیرون که دیدم آقای محمودی برگشته و توی اتاق نشسته من اولش یخورده شکه شدم و گفتم چه زود برگشتین اونم جواب داد که کارش سریع انجام شده واقعا می تونستم هیزی رو تو چشاش ببینم که چجوری داره بدنم رو نگاه می کنه منم زدم به پر رویی و رفتم با حوله نشستم رو تخت و شروع کردم مرتب کردن لباسام همین موقع آقای محمودی بهم گفت می خوای یخورده ماساژت بدم مهندس من نه مرسی دست شما درد نکنه محمودی چرا مهندس این همه راه اومدی خسته ای بزار یخورده ماساژت بدم تا راحت تر بخوابی منم یه جورایی قبول کردم البته بدم هم نمی اومد یخورده ماساژم بده همونجوری که حوله دورم بود خوابیدم رو تخت و آقای محمودی هم اومد و شروع کرد مالیدن کتف و گردنم و یواش یواش اومد به سمت کمرم واقعا خوب ماساژ می داد من که چشامو بسته بودم و داشتم لذت می بردم بعد از چند دقیقه احساس کردم داره بدنم چرب می شه که دیدم یه شیشه روغن دستشه و داره بدنمو با اون ماساژ می ده حدود 5 دقیقه ای کمرم رو ماساژ داد و رفت سمت پاهام از اونجایی که حوله ام مزاحمش بود مدام با دستش حوله رو کنار می زد و مثلا رونهای پام رو ماساژ می داد بعد از چند دقیقه مطمئن شدم از این کارش منظور داره و منم یه لحظه دوباره اون حس همیشگیم اومد سراغم و یه جورایی بدم نمیومد اونم وقتی می دید من مخالفتی نمی کنم حوله رو کنارتر می زد بعد از یه مدت حوله رو کامل بالا زد بود و دیگه هیچی رو کونم نبود اینبار به بهونه ماساژ کمرم قشنگ نشسته بود روی کونم و وقتی کمرم رو از بالا به پایین ماساژ می داد خودش رو هم روی کونم جلو عقب می کرد قشنگ کیرشو روی شکافم حس می کردم بعد از چند دقیقه از روم بلند شد و بهم گفت بازهم می خوای ماساژت بدم منم که تازه داشتم لذت می بردم گفتم اگه ممکنه یه مقدار دیگه ادامه بدین اونم گفت پس بزار لباسامو در بیارم چون بدنت چربه کل لباسام روغنی می شه منم هم چی نگفتم تا اون کارشو بکنه خلاصه لباساشو در آورد و این دفه با یه شرت نشست روی کونم و شروع کرد به عقبو جلو کردن خودش روش کون و کمرم شقی کیرش کامل مشخص بود و انقدر سریع خودشو عقب و جلو می کرد انگار واقعا دیگه داشت کنترلشو از دست می داد یهو خوابید روم و دستش رو آورد زیر سینه هام و مشغول شد به مالیدن سینه هام و خوردن گوشم من هم واقعا داشت خوشم می اومد و یواش ناله می کردم اینجا بود که از روم بلند شد و اومد سمت جلو تخت چشامو باز کردم و دیدم کیرش دستشه و داره میاره سمت صورتم کیرش با اینکه خیلی بزرگ نبود اما خیلی ازش خوشم اومد بدون هیچ حرفی گرفتمش توی دستم و شروع کردم به خوردنش اولین باری بود که داشتم طعمشو می چشیدم ولی واقعا دوست داشتم بعد از یه مدت کوتاه بهم گفت بسه پسر جون اینقد محکم مک نزن آبم میاد الان پاشو میخوام بکنمت من هم فقط به حرفاش گوش می دادم و حرفی نمیزدم حوله رو کامل از کمرم باز کردم و روی تخت چهردست و پا پشتم رو بهش کردم اونم روغن رو مالید به دستش و با انگشت کرد توی کونم و میچرخوندش خیلی شهوتی شده بودم و داشتم آروم ناله می کردم اونم می گفت جووووون خوشت اومده الان حسابی می کنمت عزیزم حرفاش بیشتر تحریکم می کرد خلاصه اونم خودشو کشید روی تخت و یه لحظه گرمای کیرشو روی چاک کون و بعدم سوراخم حس کردم همینجوری کیرشو می مالید به سوراخم و منم داشتم دیوووونه می شدم بعد آروم سرشو فشار داد تو یخورده درد داشت ولی کیرش اونقدر بزرگ نبود که بخواد جرر بده بعد از یخورده بازی کردن با کیرش تقریبا بیشترشو فرستاد تو و شروع کرد آروم تلنبه زدن واقعا حس خوبی داشتم خصوصا صدای خوردن روناش به باسنم عالی بود همینجوی که داشت می کرد قربون صدقه کونم می رفت و بعضی وقتا هم دستشو می اورد سینه هامو می گرفت بعد از یه مدت تلنبه زدن ضرباتشو تند تر کرد و با یه صدای شهوت ناک خودشو تو من خالی کرد من دیگه کامل روی تحت وا رفته بودم اونم بعد چند دیقه کیرشو بیرون کشید و اومد کنارم منو بغل کرد و شروع کرد به نوازشم منم همونجا از خستگی خواب رفتم و تا روز بعد که پرواز برگشتم بود جناب محمودی دو بار دیگه هم از خجالتم در اومدن واقعا ماموریت عالی بود خیلی دوست دارم یه بار دیگه برم اونجا نوشته
0 views
Date: December 3, 2020