سلام من كامرانم الان بيست و دو سالمه و برايه اولين بار تو ١٧ سالكي به اين پي بردم كه با دخترا زياد رابطه نميتونم برقرار كنم و به پسرا خيلي بيشتر علاقه دارم برايه همين تو اينترنت در مورده حسم تحقيق كردم و فهميدم كه به ما همجنس گرا ميگن برا همين دنباله اين بودم كه حسمو بيشتر درك كنم و ميخواستم بودنه با يك پسرو تجربه كنم برايه همين خيلي سعي كردم تو محله اي كه بوديم با كسي ارتباط برقرار كنم ولي ميترسيدم كه نكنه برام داستان بشه و همه بفهمن واسه همين اون اوايل با خيار و بادمجون با خودم حال ميكردم و كونمو حسابي باز كرده بودم و ديگه با بادنجونايه كلفت حال ميكردم و تو خيالم فكر ميكردم كيره سياهه و حسابي حال ميكردم يه روز كه تو فيس بوك در مورده گي ها سرچ زدم ديدم بعضيا به صورت پولي اون تو كار ميكنن منم گفتم چه بهتر منم يه صفحه ميسازم و هم كير پيدا ميكنم و هم پول ميگيرم پيجو ساختمو چندتا عكس از كونه سفيد و گنده ام گرفتم در مورده خودمم بگم قدم ١٧٠ وزن ٦٥ ولي يه كونه گردو قلمبه دارم كه خيليم نرمه بعد دو روز ديدم چند نفري منو ادد كردن يكيشون اسمش محمد بود و فعال بود منم رفتم تو چت بعد شلام و اشنايي فهميدم كه تنها زندگي ميكنه و يه خونه كوچولو تو تهران پارس داره فلكه سوم از قيمت پرسيد منم گفتم چقدر ميتونه بده اونم گفت ٣٠ تومان منم كه تاحالا منتظره همين بودم پرسيدم كيرش چند سانته اونم گفت ١٨ سانت ولي كلفت وقتي عكسشو برام فرستاد اب از دهنم راه افتاد منم قبول كردم و قرارشو برايه فردا گذاشتيم فردا راه افتادم كه برم اونجا يه ترسي تو دلم بود چون برايه اولين بار بود كه ميخواستم زيره يه نفر بخوابم و بهش كون بدم اونم يه كيره ١٨ سانتي وقتي رسيدم دره خونشون بهش زنگ زدم كه من رسيدم تو تنهايي گفت نترس اره فقط ميخوايم حال كنيم رفتم تو خونشون يه خونه ٦٠ ٧٠ متري وقتي وارد شدم بدونه معطلي اومد جلو باهام دست داد و لبامو بوس كرد منم كه تا اون روز از هيچ مردي لب نگرفته بودم حسه خيلي خوبي بهم دست داد و فهميدم كه حسم در مورده خودم درست بوده گفت خودتو حاضر كن منم شروع كردم به در اووردنه لباسام وقتي شلوارمو در اوردم يهو ديدم با دستاش شروع كرد به ماليدنه كونم از رو شرت و هي ميگفت وااااي چه كوني از كونه دختراهم بهتره وقتي داشت كونمو ميماليد حسه خيلي خوبي داشتم بعد شرتمو جمع كرد داد كنار و با انگشتش سوراخ كونمو ماليد گفت واااااي سوراخ كونت فقط كيره منو ميخواد منم سرمو برگردوندمو لبشو بوسيدمو گفتم من امروز كاملا برايه توام هركاري ميخواي با من بكن كه عاشقه كيرم بعد يدونه زد دره كونم گفت برو توشو كاملا بشور كه ميخوام جرت بدم منم رفتم تو دستشويي و كاملا كونمو تميز كردم وقتي اومدم ديدم رقته تو اتاق خواب و كاملا لخته با اشاره كيرشو نشون داد وااااااي يه كيره سفيده كلفت كه نيمه شق بود منم پريدم رو تخت و كيرشو گرفتم تو دستم باورم نميشد كييييير تو دستام بود شروع كردم به ساك زدنه كيرش جوووون چه مزه خوبي داشت كيرش كاملا سيخ شده بود و من كه منتظره كير بودم با وله كيرشو تا ته ميخوردم بعد محمد گفت كونتو بزار رو صورتم برات بخورم بعد اونم شروع كرد به خوردنه سوراخ كونم تو اوجه لذت بودم كه گفت ميخوام بكنمت كاندوم بزارم گفتم نه ميخوام كيرتو حس كنم اونم از خدا خواسته قبول كرد من به پشت خوابيدم و پاهامو با دوتا دستش گرفت و كيرشو گذاشت رو يه سوراخ كونم گفت ميخوام بهت حال بدم اروم اول كلشو كرد تو كونم حسه خيلي بهتري نسبت به بادمجون بهم دست داد من كه حسابي حشري بودم گفتم تا ته بكن تو اونم با يه فشار كيرشو تا ته تو كنم كرد واقعا داشتم لذت ميبردم شروع كرد به عقب جلو كردن تو كونم با مهارته تما وقتي باهاش يه كونم ميخورد اوجه لذت بود بعد از چند دقيقه تلمبه زدن شروع كرد ازم لب گرفتن انگار تمامه لذته دنيارو داشتم ميبردم در حالي كه كيرش تا ته تو كونم برد داشت لبامو ميخورد بعد شروع كرد به خودنه سينه هام با اينكارش داشتم ديمونه ميشدم كه گفتم منو به حالته سگي بكن اونم كيرشو در اوورد منم برگشتمو با دستام لايه كونمو باز كردمو گفتم تا ته بكن تو اونم باهاشو تو طرفم گذاشت و از بالايه كونم كيره كلفتشو كرد تو كونم واقعا كرده شدنو دوست داشتم واقعا دلم ميخواست كه جرم بده بعد از چند دقيقه كه تلمبه هاي محكم تو كونم ميزد ديگه صدايه اه اه من تو كله اتاق پيچيده بود و محمد هي ميگفت جوووون جووووون هميشه ميكنمت عزيزم حتي حرفاشم منو بيشتر تحريك ميكرد كه يهو گفت ابم داره مياد منم برگشتمو ابشو ريخت رو صورتم بعدش كه خودمو تميز كردم اومدو پولمو داد منم گفتم كه پول نميخوام خيلي خوب منو كردي اونم گفت كه نه اين پول حقته بگير منم كه بهترين حسه زندگيمو تجربه كردم پولو گرفتمو اومدم بيرون الان هم تو فيس بوك مشتريام زياده تو اين چند سال به خيليا دادم و از اينكه يه كون دارم كه ميتونم كير توش كنم خوشحالم عاشقه كيرايه كلفتم تو داستانه بعدي ميخوام قضيه اشنا شدن با ميثم و پيچوندنه دوستشو تعريف كنم بووووس بوووووس نوشته
0 views
Date: August 23, 2018