من ی جوان 19 ساله معمولی اما داغ و شهوتی اون اولا که شروع کرده بودم فقط عاشق گی بودم داستان از اونجایی شروع میشه که خانواده خاله ام بنایی داشتن و وسایلشون خونه ی مادر بزرگن بود ما و مادربزرگ باهم در یک ساختمان می نشستیم و خانه ی خاله ام کوچه می نشستن و در این زمان با مادربزرگم می شستن ی روز که طبق معمول پایین بودم خونه ی مادربزرگ رفتم پای ماهواره با پسر خاله م نشستیم برنامه کدوک تماشا کنیم همین طور که داشتیم نگاه میکردیم من زدم ی کانال دیگه که دیدیم مرده با یک زنه داره حال میکنه من تاحالا که ندیده بودم و اونم همینطور کانال رو عضو نکردم و نشستیم به نگاه کردن که دیدم سالار بیدار شده با خودم گفتم چکار کنم که تلویزیون رو خاموش کردیم و رفتیم خونه ی ما بقیه سر بنایی بودن بالا که رفتیم بهش گفتم دراز بکش و این کارو کرد منم از روی کنجکاوی و چیزی که دیده بودم شلوارشو کشیدم پایین و ی باسن سفید و نقلی جلوم بود منم که شق کرده بودم شلوارشو کشیدم پایین و همینطور مال خودمو ی تف رو سالار زدم لای پاش گذاشتم دقیقا 5 دقیقه داشتم عقب جو میکردم که بهش گفتم باید بخوریش اونم بدون هیچ حرفی داشت میخوردش البته خوب حرفه ای نبود و دوباره خوابوندمش و دوباره لا پایی میزدم که دیدم ی جوری دارم میشم و سالار دار قلقلش میاد که به معنی اینه که داره ابم میاد منم اعتنایی نکردم و ادامه دادم که دیدم سر سالار خیس شده اون مو قع نمیدونستم که این چیه و توی سن تکلیف فهمیدم که اون روز چه اتفاقی برام افتاده و هر وقت که خونمون خالی میشد اون میومد ما باهم حال میکردیم و منم بعداز پایان کار دفعه اول بهش گفتم که به کسی نگه که دهنمون اسفالته و اون همه این کارو انجام داد و به هیچ کسی نگفت و حتی ما این کار رو تا سن 15 سالگی من انجام میدادیم و بعد از اولین فیلم گی که دیدم حالم از این کار بهم خورد و این کار رو دیگه انجام ندادیم ولی داستان سکس من با دختر همسایه مون برام اتفاق افتاد این داستانو دفعه بعد براتون تعریف میکنم نوشته حالا از گی بدم
0 views
Date: August 26, 2018