اولین گی من و همکلاسیم

0 views
0%

سلام میخوام اولین سکس خودمو براتون تعریف کنم اول از خودم براتون بگم که اسمم مهیاره و تیپ و قیافه خوبی هم دارم طوری که در تمام دوران مدرسه برای تمام همکلاسیهام جذاب بودم مثلا همشون اول هر سال تحصیلی دوست داشتن با من هم میز باشن و تو گروه من باشن و یه دوستی هم تو کلاس داشتیم که مثل خودم خیلی ساکت بود و اهل خودنمایی کردن و تو جمع چرت و پرت گفتن و خلاصه رفیقبازی نبود با اسم امید من و امید علاوه بر اینکه همکلاسی بودیم خانواده هامونم باهم رفت و آمد داشتن و خیلی بیشتر از تایم مدرسه همدیگرو میدیدیم یه روز من تو خونه تنها بودم و حسابی سرگرم پیدا کردن یه راهی واسه درست کردن کامپیوترم بودم که خراب شده بود که دیدم زنگ خونه رو میزنن بلند شدم رفتم پشت آیفون دیدم امیده انگار دنیا رو بهم دادن چون تو کامپیوتر کارش بد نبود اومد تو اتاقم نشستیم پای کامپیوتر یه پیرهن آستین کوتام مشکی خوشگل با شلوار لی چسبون از این کشیها تازه مد شده بود پوشیده بود من تا حالا بهش به چشم خریدار نگاه نکرده بودم اما اونروز حسابی نظرمو جلب کرد شک نداشتم که اون از من خوشش میاد چون قبلا تو دفترشبه طور اتفاقی دیدا بودم که جملات عاشقانه با اسم من نوشته بود بی اختیار بهش گفتم امید خیلی خوشتیپ شدی با این لباسا یه نگاهی به من کرد که هزارتا معنی داشت انگار این همون جمله ای بود که همیشه دوست داشته از من بشنوه گفت مهیار گفتم بله گفت اگه کامپیوترتو درست کنم بهم میدی من اولش یکه خوردم گفتم نه ولی هرچی میگذشت بیشتر نگاش میکردم مخصوصا کیر راستش که از زیر شلوار معلوم بود بعد واسه اینکه خودمو نشکنم گفتم اگه تو بدی منم میدم یه دفعه دیدم دستشو آورد گذاشت رو کیرم شروع کرد به بازی کردن باهاش منم دستمو گذاشتم رو کیر اون تا اون لحظا دست به کیر کسی نزده بودم با ولع تمام زیپشو باز کردم نشستم کنار صندلیش اونم چرخید سمت من شرتشو که کشیدم پایین کیر راستش مثل فنر زد بیرون دست زدم بهش گرم و دلچسب بود اونم اومد رو زمین نشست شلوار منو کشید پایین شروع کرد با کیرم بازی کردن هردومون تا جایی که میشد راست کرده بودیم گفت میکنی یا بکنم منم باز واسه اینکه نفهمه چقدر دوست دارم بهش بدم گفتم اول من قبول کرد شلوار و شورتشو کامل دراورد و خوابید رو زمین منم لباسامو دراوردم و نشستم پشتش کیرمو گذاشتم لای پاهاش شرول کردم با تلمبه زدن امید گفت وایستا گفتم چیه گفت تو هرجوری دوست داری بکن ولی من میکنم توشا من ته دلم انگار دنیا رو بهم دادن ولی ظاهرمو حفظ کردم گفتم یعنی بکنم توش گفت هرجور دوست داری من هم گذاشتم دم سوراخش اومدم فشار بدم گفت هوووو چه خبرته باید خیسش کنی منم گفتم باشه بعد یا ذره تف زدم سر کیرم و یوااااش کردم توش لذت وصفنشدنی ای داشت اون لحظه گرمای بدنش و تنگی سوراخش لذت عجیبی داشت یه خورده که کردم گفت بسته نوبت منه گفتم نریزم توش گفت نه منم قبول کردم بلند شدم و دمر خوابیدم مثل خودش گفت نه چهاردست و پا شو همونجوری کا اون خواسته بود شدم اون لحظه که پشتم وایستاده بود و داشت سر کیرش تف میزد گرمای کیرشو حس میکردم وقتی کیرشو گذاشت دم سوراخم انگار چهل درجه تب داشت گرمای کیرش فوی العاده دلچسب بود یکم که فشار آورد یه کوچولو درد داشت اما انقدر مدارا میکرد که اون دردش هم برام لذتبخش شدا بود گفت هرموقع خوب باز شد بگو بکنم منم گفتم اکیه شروع کرد به تلمبا زدن اولش آروم آروم میکرد حدودا نصف کیرش تو بدنم بود حس میکردم کا داره با هر تلمبه ی آروم بیشتر کیرشو فرو میکنه دستمو از زیر شکمم آوردم با انگشتام دور سوراخمو دست زدم کیرشو تا خایه رد کرده بود داخل گرمی شکمشو رو گودی کمرم حس میکردم چشمامو بسته بودم و فقط داشتم از اون تجربه بوی العاده لذت میبردم یکم تلمبه زدنش سریعتر شد وقتی دید واکنش من خوبه داشت تندتر میکرد از فشار زیادی که به پشتم آورده بود دیگه تقریبا کامل خوابیده بودم روی زمین صدای شپ شپ کردنش اتاقو برداشته بود کامل خوابید روم بدنش که کاملا چسبید به بدنم تمام گرما و خیسی بدنشو داشتم حس میکردم دهنش دم گوشم بود از شدت نفسهاش مشخص بود که داره کم کم آبش میاد یه لحظه استوپ کرد دم گوشم گفت بریزم توش منم که خیس عری بودم با سر تایید کردم دوتا دستاشو گذاشت بغد شونه هام رو زمین و شکمشو از گودی کمرم برداشت دوبارا شرول کرد به تلمبه سریع زدن من دیگه داشتم کم کم زیر لب ناله میکردم تلمبه آخری رو که زد کیرشو کاملا دراورد و محکم تا ته کرد تو که من حس کردم یه آب گرمی داره میریزه تو بدنم دستش که کنارم بود رو محکم گرفتم چند ثانیه ای بعدش بیحال افتاده بود روم و کیرش همونجوری تو کونم بود بعدش ماچم کرد و بلند شد دست منم گرفت و بلندم کرد از این اتفاق الان دقیقا ۱۰ سال میگذره و ما همچنان حداقل ماهی یکبار باهم رابطه دوطرفه داریم و من هم هردفعه اینو به روش میارم که دفعه اول من نریختم توش اما تو ریختی نوشته

Date: August 26, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *