ایمان و رکسانا حشری

0 views
0%

درود به دوستان شهوانی کس پرست و کیر پرست اولین داستانی هست که میخوام بنویسم ایمان هستم 28 سالم زمستون سال 88 بود قرار شد با دوستم سجاد بریم سر کلاس کنکوری که یکی از استادا گذاشته بود گرافیک میخوندیم فقط میدونستیم که کلاس کنکور قراره تو یه خونه برگزار بشه موقعی که رسیدیم به محل قرار در که باز شد دیدم یه خونه با سالن بزرگ یه میز ناهار خوری بزرگ وسط سالن استاد دیدم با یه خانوم دیگه و تا دختر جیگر و لوس گفتم به به چه شود بالاخره یکی از اینا سهم من میشه خلاصه سلام علیکم کردیم و نشستیم سر کلاس که همه دور میز نشسته بودن کم کم توجه هم جلب یکی از دخترا به نام رکسانا شد دختر زبون دار و خوش خنده و پررویی بود خوب چت کرده بودم روش کلاس تقریبا 2ساعت بود بین کلاس 10 دقیقه استراحت داشتیم من رفتم بیرون یه نخ سیگار روشن کردم کشیدم و برگشتم استاد دخترا چس بود یه جوری نگام کرد یعنی از بوی سیگار خوشش نمیاد نشستیم سر کلاس بحثای کس و شعر هنری من تاریخ هنر خوب بلد بودم همینجوری چندتا سوال اتفاقی جواب دادم دیدم موقع جواب دادن نگاها میاد سمت من ولی من بیشتر رکسانا نگاه میکردم خلاصه کلاس تموم شد موقع رفتن و جمع کردن وسایلمون انقدر خوردمش با نگام که اومد سمتم گفت که شما خوب بلدی و از این چرت و پرتا منم به کیرم گرفتمش میدونستم شماره میخواد خلاصه شمارم گرفت و رفتیم یه کس چرخ تو خیابونا با سجاد دوستم زدم تا رسیدم خونه دیدم رکسانا اس ام اس داد خیلی تابلو بود سریع بحث به دوست پسر دوست دختر و خودش و خانوادش باباش وضع مال خوبی داشت دیگه از خودش لاشی بازیا خواهرش راحتی با باباش تو خونه سیگار میکشه مشروب میخوره دوست پسراش تا در خونه میرسوننش و خیلی امروزی بود خلاصه گفت فردا آخر میز میشینه و صندلی بغلش جا برای من میگیره فردا عصر شد رفتیم دیدم بله جا گرفته رفتم بغل دستش نشستم دستش کرد زیر میز گذاشت رو پام منم توجهی خیلی نکردم هی بر میداشت هی میزاشت منم دستم گذاشتم رو دستش خلاصه فهمیدم خانوم بد حشری کلاس که تموم شد خدافظی کردیم و داشتیم برمیگشتیم به سجاد گفتم من این دختر میکنم خندید گفت تو گفت کسخل میدونی باباش کیه اینا خرمایه هستن عمرا به تو پا بده گفتم کسخل من که نمیخوام باباش بکنم بهش گفتم فردا که کلاس شلوغ شد همه سرگرم بحث کلاس شدن برو پایین به بهونه خودکارت افتاده زیر میز نگاه کن ببین چه خبر خلاصه فرارشد رفته بود زیر میز دیده بود بله اون زیر یه دست ناز سفید لاک زده از رو شلوار کیر من میماله دست منم کس اون از رو شلوار جین کشی تنگش میماله بعد از اون چندتا موزه و چند جای تاریخی با بچه های رفتیم تا یه همایش هنری تو یکی از تالارای شهر برگزار شد رکسانا زنگ و زد گفت برات بلیط گرفتم تو هم باید بیای با کلی اصرار رفتم همایش که تموم شد گفت کجا بریم بریم رستوران ناهار بخوریم منم که دیدم بهترین فرصت و خونه خالی دارم گفتم من میخوام برم خونه استراحت کنم یه کم ناراحت شد گفتم خونه تنها هستم اگر دوست داری بیا بعدش میریم بیرون تاکسی گرفتیم رفتیم خونه دیگه مطمعن شدم که میخواد بده رفتیم خونه سریع مانتوش در آورد یه بافت سفید چسبون پوشیده بود موهاش باز کرد گفت سی دی عکسی که بهت دادم بزار تا بهت خانوادم معرفی کنم همینجور که نشسته بودیم پشت سیستم من دستم رو موس بود اونم خودش چسبونده بود به من دستش دراز میکرد که اونایی که تو عکس بودن معرفی کن سینش فشار میداد به سرشونم دیگه موقعش شده بود که یه حرکتی کنم و به سکس نزدیکش کنم بعد که عکسا تموم شد ناهار خوردیم با هم اون خیلی نخورد گفتم شاید پریوده بی حوصله هست رفتم رو تختم دراز کشیدم گفتم من یه کم بخوابم زود میریم دیگه نتونست خودش کنترل کن پرید روم یه کم تو سر وکله هم زدیم گفت نخواب بعد از چند دقیقه تو سر کله هم زدن تبدیل شد به بمال بمال و نوازشای سکسی و ماساژ تا دستم رفت رو سینه هاش دیدم چشماش خمار شد شروع کردیم به لب گرفتن کسش از رو شلوار جینش میمالیدم انقدر حشری شده بود که که مثل مار زیر من تکون میخورد عوض کردیم جامون اون اومد رو من خیلی حشری لبام میخورد بافتش از تنش در آوردم سینه هاش 70 بود سفید و سفت سربالا سوتینش در آوردم شروع کردم خوردن سینه هاش و مالیدن کسش دستش گرفتم گذاشتم رو کیرم داشت کیرم و میمالید دستم کردم تو شلوارش از رو شورتش کسش میمالیدم و سینه هاش میخوردم شورتش توری بود خیس خیس بود همینجور که سینه هاش میخوردم کسش میمالیدم ارضا شد شل شده بود چشماش از حشر باز نمیشد رفت سراغ گوشش و گردنش دیگه از حشر چشماش باز نمیشد لباش گاز میگرفت ناله های سکسی میکرد دکمه های شلوارش باز کردم نمیزاشت شلوارش در بیارم انقدر حشریش شده بود که دیگه نمیتونست نه بگه شلوارش در آوردم رونای سفت و سفیدش که دیدم شروع کردم روناش خوردن انگشتم کرده بودم تو دهنش انگشتم مک میزد تی شرت شلوارکم در آوردم 2تایی با شورت تو بغل هم بودیم دستش کرد تو شورتم اولش ترسیده بود از کیر کلفتم بعد کیرم از تو شورتم در آورد کیرم میمالید منم پاهاش دادم بالا شورتش درآوردم کسش صورتی بود زیباترین کسی بود که تا حالا دیده بودم شورتم در آوردم خوابیدم روش سر کیرم میکشیدم وسط کسش که خیس و داغ بود داشت دیوونه میشد گفت ارتجاعیم یواش بکن تو ایمان جونم سر کیرم آروم فشار دادم تو که محکم گرفتم فشارم داد عقب گفت آتیش گرفتم الان پاره میشم درش بیار یه تف زدم سر کیرم دوباره امتحان کردم دیدم فایده نداره ترسیدم پاره بشه پردش کسش خیلی نرم و خیس بود گفت بزار لای پام گذاشتم لای پاش شروع کردم عقب جلو کردن انقدر خیس ونرم و داغ بود که انگار توش بود پاهاش جفت کرد دیدم اینجوری حال نمیده پشتش کردم سمت خودم کسش انکار هلو از وسط پاش زده بود بیرون سر کیرم با کسش خیس کردم دوباره گذاشتم لای پای داغش انگشت وسطم کردم تو دهنش خیس که شد یواش گذاشتم رو سوراخ کونش میگفت قلقلکم میشه ن کن کم کم انگشتم رفت تو انگشتم تو سوراخش عقب جلو میکردم که دیدم دوباره ناله هاش داره بلند میشه یه کم که سوراخش باز شد فهمیدم که قبل از من پلم کونش باز کردن کیرم از لای پاش در آوردم یواش گذاشتم رو سوراخش خیلی سرو صدا کرد که از پشت نه کیرت کلفت از دردش میمیرم ولی یواش یواش کیرم تو سوراخش جا کردم بالش چنگ میزد منم روش خوابیده بودم کم کم داشتم عقب و جلو میکردم هی فشار بیشتر میدادم تا ته کیرم توش جا داده بودم شروع کردم تلمبه زدن گوشیش زنگ خورد یه لحظه درآوردم از تو کونش مامنش بود از بغل خوابوندمش دوباره کیرم کردم تو کونش شروع کردم عقب و جلو کردن همینجور که داشت با مامانش صحبت میکرد آبم ریختم تو کونش بی حال افتادم از پشت بغلش کردم سینه هاش گرفتم یواش کیرم از کونش در آوردم تلفنش که تموم شد گفت چیکار کردی میزاشتی حرف زدنم تموم بشه بعدش خالی میکردی توش یه کم تو بغل هم خوابیدیم بوسیدمش زنگ زدم آژانس اومد در خونه رفتیم بیرون هردوتایی خسته بودیم داداشش اومد دنبالش رفت خونه منم برگشتم چند شب بعد زنگ زد گفت اسم بچمون چی بزاریم آبت از کونم اومده بیرون مکش کرده رفته تو کسم حامله هستم فکر میکرد کس خل گیر آورده منم گفتم این کس شعرا جای دیگه نگو بهت میخندن یه مدت گذشت رابطمون سرد شد تا بعد فهمیدم دوستم سجاد مخش زد به سجادم حال داده این بود یکی از داستانای سکس من نوشته

Date: February 24, 2021

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *