ساعت حدودای نه شب بود ک هردو اماده بودیم گردنبندمو بست و گردنمو بوسید از جفت من تکون خوردی نخوردیا _باشه اخمو بریم دیر شد فوری مانتو و شالمو پوشیدم و رفتیم طرف مهمونی و جالبش اینجا بود ک تا دوستاشو دید اصن بکل منو فراموش کرد و و چنان گرم شوخی و خنده شد ک انگار نه انگار اون بوده ک تو خونه دستور میداد از جفتش تکون نخورم توی جمع ما حدود ۷ تا زوجیم ک شوهرامون دوستای دوران دانشگاه بودن و روابمون خیلی باهم صمیمیه و هرازگاهی یکی از بچه ها حالا یا به ی مناسبت یا محض دورهمی مهمونی میده ک حسابیم خوش میگذره وهمه بشدت این جمع صمیمی رو دوست داریم و مجرد هم نداریم درواقع تنها مجردشون شوهر من بوده ک چهار سال پیش و همون اوایل عقدمون باهاشون اشنا شدم و به خاطر طبع گرمو زود جوش بودنم و از همه مهمتر بخاطر شوهرم خیلی راحت خو گرفتم و خوشبختانه باهاشون راحتم و حتی شبایی ک خونه نیست شبو با دخترا سر میکنیم و خدایی عالیه خلاصه شام گذشت و رسیدیم به رقصیدن مردا ک گرم صحبت بودن و دخترا هم اهنگ عربی گذاشتن و منم ک نقل محافل ولی خب از وقتی ازدواج کرده بودیم دیگه جرات نمیکردم بی اجازه برم وسط و برقصم چونک انقد اخمو میشد ک دوروز نمیشد با هفت من عسل خوردش و اینم از مزایای شوهر غیرتیه بهرحال صدای اهنگو ک شنید رومو کردم طرفش ک دیدم داره با اخم نگاه میکنه بچه ها همه مظلوم برگشتن طرفش و افتادن به التماس و جالبش اینجا بود ک مردا همه پاشدن و اومدن و ی حلقه درست شد و اهنگو از اول پلی کردن دستمو محکم گرفت کشیدم طرف خودش و اروم و عصبانی گفت زیاد شلوغش نکن خوشم نمیاد کسی دیدت بزنه فهمیدی غرق لذت بودم از این غیرتی شدناش دلم نمیخواست عصبانی باشه زیر چونشو کوچولو بوسیدم و اروم گفتم چشم میدونستم اینک راضی میشه بخاطر خودمه بخاطر اینک میدونه از اینک با دوستام توی جمع دوستانه مهمونی برم و برقصم لذت میبرم رفتم طرف دی جی و ازش خواستم بعد از این اهنگ بهانه معین رو پلی کنه و قبول کرد دلم میخواست اروم باشه میخواستم تو چشماش بخونم ک میفهمه چقدر دوسش دارم و با اهنگ مخصوص رقصی ک داشتم و ازقبل با دی جی هماهنگ شده بود بقول اقامون بی شلوغ بازی رقصیدم چرخش نگاهشو روی تنم میدیدم و عمدا وقتی میخواستم با موهام بازی کنم یا رقصای کمرو باسنمو میرفتم طرفش و میچسبیدم بهش بچه هام کلی جیغو داد میکردن و میخندیدن و اخر سر ک تموم شد کلی دست زدن و من ک برای ژست اخر کمرمو روی دستای عشق خم کرده بودم و چشمامو بسته بودم بوسه ی ارومشو رو لبام حس کردم چشمامو باز کردم و چشم تو چشم شدیم نمیتونم وصفش کنم حسیو ک داشتم عالییییییییییییییی بود عالییییییییییییییی بود و جالبش اینجا بود ک سرشو طوری گرفته بود ک کسی نبینه دقیقا چطوری و کجارو میبوسه صدای دی جی اومد ک این هم اهنگ درخواستی یکی از دوستان هستش و بچه ها دوباره با کلی جیغو سوتی ک برامون زدن جفت شدن و هرکی تو بغل یارش میرقصید منم دستشو گرفتم کشیدم وسط چسبیدم بهش و دستامو انداختم دور گردنش و سرم تو گردنش بود و بوشو نفس میکشیدم اینک نفسام داغ بود و خودمم میدونستم اما آروم تو گوشش با صدای معین خوندم ای تو بهانه واسه موندن ای نهایت رسیدن صداش روانیم کرد نکن با من به اندازه کافی کلم گرم شده داری خرابم میکنی صداش خش پیدا کرده بود و اینک سعی میکرد اروم حرف بزنه روانی کننده شده بود و داشتم خیس میشدم تو چشمای هم نگاه میکردیم باز سرشو اورد کنار گوشم نگاتم داره میگه چقد کست خیسه و دستاشو روی کمرم حرکت داد حلقه دستاشو دورم محکم تر کرد ضخامت لباسم انقدر نبود ک نتونم اتیش بودن دستاشو بفهمم و خودم بدتر اتیش نشم و متاسفانه داغه داغ کرده بودم و این اهنگ لعنتی تموم نمیشد و منی ک میخواستم گیر بندازم حالا گیر افتاده بودم و خودم بدتر تو تب خواستن میسوختم نمیدونم چقدر گذشت فقط اهنگ ک تموم شد ما نشستیم و بچه ها دوباره با اهنگای بعدی زدنو رقصیدن من کنارش بودم دستمو بردم زیر کتشو گذاشتم رو پهلوش و یکم فشار دادم سرشو چرخوند طرفم نکن _عه مال خودمه دوست دارم و بیشتر فشار دادم _مگه نریم خونه مگه من امشب نرسم خونه _جووووووووووووون قراره چ خبر بشه شیطون جواب داد _کوفت همه باید بفهمن حشری شدی خندم گرفت باز صدای غیرتیش بلند خندیدی کشتمتا ده دیقه بعد کلا بچه ها از دی جی خواستن نزنه و من خوشحال بودم و عملا از اینک میریم خونه توکونم عروسی بود از دیدن حالت نگاهم خندش گرفت و باز اروم گفت قشنگ مشخصه ک چقد خوشحال شدی میریم خونه منم ارومتر جواب دادم برای اینک باتو تنها باشم جونمم میدم خندید شرط داره _چ شرطی _اول میرقصی تو خونه برای خودم با لباس جدیدت و برام لخت میشی بعدش منم ترتیبتو میدم _با جونو دل میپذیرم خلاصه از شر بچه ها راحت شدیم و تو خونه بودیم و من روبروش درحال لخت شدن و رقصیدن فقط شرت و سوتینم مونده بود پشتم بهش بود و نمیدیدم ک چیکار میکنه داشتم با موهامو باسنم میرقصیدم یهواهنگ قطع شد برگشتم بگم عه چرا قطع شد ک دیدم فاصله اش باهام ی قدمه و زد زیر پاهامو بلندم کرد و رفت طرف اتاق دیوونه کمر درد میگیری _اخه چل کیلویی کی میگه من تورو بلند کنم کمر درد میگیرم و عملا سقوط ازاد کردم رو تخت شلوارش پاش بود دراورد و شرتش موند کیرش کاملا بزرگ شده بود و به کمر خوابیده بودم کنارم به پهلو دراز کشید و خیره شد تو چشمام ارومِ چشماش حال خرابمو خرابتر میکرد و دلمو اروم انگار ک جز دیدن ارومه این چشما دیگه هیچی از خدا نمیخوام چرخیدمو دستمو گذاشتم تو گودی کمرش بدون اینک نگاهمو ازش بگیرم سرشو اورد پایین گردنمو بوسیدو مک زد وچشام بسته شد و نفسام پر لذت سرشو بلند کرد و نگاش بین چشمامو لبام چرخ خورد سرشو اورد پایین ومنم سرمو بلند کردم لبامون ک قفل هم شد اومد روم و دستشو برد پشت کمرم بند سوتینمو باز کرد چون بدون بند بود راحت انداختش کنار ودستاشو گذاشت رو سینه هام و نوک سینه هامو فشار میداد و لبامو محکم میمکید یهو لباشو ورداشت و رفت طرف سینه هام و سینه هامو میمیکید و گاز میزد نوکشو و باز میمکید منم با میلو رغبت بیشتر سرشو به سینه هام فشار میدادم دستاشو رو بدنم میلغزوند و باسنمو چنگ میگرفت رونامو چنگ مینداخت و منم ک از خدا خواسته مث مار به خودم میپیچیدم و ناز میکردم و اه و ناله کیرشو چسبوند رو کسم دوتامون شرت داشتیم و این بیشتر حالمو خراب میکرد محکم فشارش میداد دستامو انداختم دور گردنشو ی کوچولو کشیدمش بالا میخواستم بخورمش دلم طعم تنشو میخواست همونطوری اومد بالا و کیرشو فشار میداد سر کسم منم لبامو رسوندم به گردنش و اینبار اه و ناله های اون منو حشری میکرد و منم از پایین کمک میکردم و خودمو بهش میمالیدم شونه هاشو سینه اشو میخوردم لیس میزدم کمرشو چنگ میزدم دلم میخواست کیرشو بخورم دستمو رسوندم به کیرش و اروم تو گوشش گفتم میخوام بخورمش صدای جووووووووووووونم گفتنش بیشتر راغبم کرد لاله گوششو گاز گرفتم و لیسیدم از روم رفت کنار و ایستاد پایین تخت و من سریع شرتشو کشیدم پایینو اول تخماشو کردم تو دهنم و مک زدم صدای حشری اهش بدتر منو غلغلک میکرد کیرشو میکردم تو دهنم کامل خفه میشدم ولی دوست داشتم و انجامش میدادم پنج شیش دقیقه خوردمش پاشدم و دوباره لب گرفتیم ک باز اومد روم و دراز شدیم رو تخت شرتمو کشید پایین فوری کیرشو گذاشت میمالید رو کسم حشری گفتم میخوامش اذیتم نکن _ای جووووووووووووون میکنمت و دستشم اضافه کرد _واااااااای توروخدا میخوامش از سر شب کف کردم اذیت نکن پاهامو گذاشت رو پاهاش و و بالش گذاشت زیر کمر من و دستاشو حلقه کرد دور کمرم باز سینه هامو خورد و منم دست بردم طرف کیرش و گذاشتم در کسم و قبل اینک بخودش بیاد صدای جووووووووووووون گفتن من تو اسمون بود _خودت خواستی و فقط یکی دوتا تلمبه اولش معمولی بود بعدش باهمه توانش تلمبه های محکم و منقطع و ضربه ای میزد ک نفس منو بند اورده بود و خودش چشماشو بسته بود و حالشو میبرد یکم گذشت سریع چرخیدیمو سگی بازم محکم و پرانرژی تلمبه میزد و من به ارضا نزدیک بودم به پهلو شدیم پامو بردم پشت پاش و اونم دستشو اورد و هم میکردو نقطه حساسمو چوچولمو میمالید زیاد طول نکشید ک از لذت به جیغ زدنو لرزیدن بیوفتم و میدونست ک دوست دارم بگیرتم افتاد روم و ادامه داد و کمتر از ی دیقه بعد بدنم با ی انقباض طولانی بی حس شد و بازم کمتر از ی دیقه دیگه با چنتا تلمبه محکم و سریع افتاد روم _عاشقتم _من بیشتر عاشقتم _پتوووووووووو سردمه پتو کشیده شد روم _بچرخ ببینم چرخیدم و نگاه خمارمو دوختم به نگاهش _حواست نیستا _به چی _بیا اینجا ببینم نبینم باز دور از من خوابیدی وعین خیالت نیستا _نه اخه اونطوری خوابیده بودیم و رفتم طرفش و سرمو گذاشتم رو سینش و بوسیدم سینشو _میدونم بچه ها چشمشون پاکه ک میزارم جلوشون برقصی وگرنه جاهای دیگه حق نداری خودتم میدونی دلم نمیخواد هیچ مردی بدنگاه کنه تنو بدنیو ک مال منه و انقد قشنگ و لوند میرقصه ازتعریفا و غیرتش انقد حس خوبی داشتم ک فقط سینه اشو میبوسیدم و خیلی لوس گفتم هرچی اقامون بگه تو میدونی ک من بیتو نفسمم درنمیاد خودمو کشیدم بالاترو سرمو گذاشتم تو گردنش و بازم تنشو بو کردم و بوسه هاشو روی موهام حس کردم اینک زندگی کنارهم چ جادوییه ک حتی ی وقتایی کج خلقیای مردو برای زنی ک عاشقشه شیرین میکنه و همه کس میشه براش اونموقع ها میگفتن نمیتونی تحملش کنی خیلی اخموا خیلی بداخلاقه خیلی غیرتیه ولی مرور زمان به من ثابت کرد ک عشق و عاطفه کنار سکسی ک هردو طرف رو از هرلحاظ ارضا میکنه همون جادوی کنارهم زندگی کردنه ک منه لجبازو یکدنده رو مطیع ی مرد مغرور و اخمو و غیرتی کرد ک همه فکر میکردن نهایتا یک سال دووم میاریم امیدوارم همه کنار هرکسی ک هستن برای هم همه کس بشن نوشته
0 views
Date: July 27, 2019