سلام خدمت بچه های شهوانی این داستان گی هست پس اونایی که به گی علاقه ندارن میتونن نخونن این داستان مال سه سال پیشه وقتی که من و رفیقم امیر حسین 17 سالمون بود ما دوستای خیلی صمیمی بودیم و البته هنوزم هستیم و همیشه باهمیم امیر حسین زیاد به گی علاقه نداشت ولی من از همون موقعی که به بلوغ رسیدم متوجه علاقه خودم نسبت به همجنس شدم همیشه دوست داشتم باهم دیگه رابطه داشته باشیم ولی هیچوقت روم نمیشد و جرات نمیکردم اینو بهش بگم همیشه وقتی میرفتم خونشون یا اون میومد اینجا به بهونه ماساژ دادنش پیرهنشو درمیاوردم و ماساژش میدادم خیلی لذت بخش بود هیکل خیلی مردونه و خوبی داشت البته اینو بگم که درسته اون به گی علاقه نداشت ولی حشرش همیشه بالا بود بعد از یه مدتی به شوخی یا جدی سینه هامو میمالید و منم از خداخواسته چیزی نمیگفتم بعد از یه مدت بعد ماساژ دادنش منو بغل میکرد و تو ذهنش تصور میکرد که یه دخترو بغل کرده و باهام میخوابید منم از خدا خواسته خودمو کاملا در اختیار اون میزاشتم البته بعضی وقتا که اون حشرش میخوابید ازم ناراحت میشد و میگفت مگه گی هستی که بعضی وقتا من یه کارایی میکنم تو هیچی نمیگی و هیچ کاری نمیکنی و مانعم نمیشی بعد منم همینطور الکی با یه جواب سر بالا ماست مالیش میکردم میرفت اما بالاخره اون روزی که آرزوشو داشتم رسید یه روز که امیر حسین خونه ما بود داشتیم پی اس 2013 بازی میکردیم بعد بازیمون خواستیم یکم وب گردی کنیم وقتی میخواست سرچ کنه اولین حرفو که نوشت چنتا از سرچایی که قبلا کرده بودم و همشون سایتای پورن بود و دید بهم یه نگاه کرد و هیچی نگفت منم قرمز شده بودمو اصلا نمیتونستم سرمو بیارم بالا اون لحظه با خودم گفتم کاش هیستوریمو پاک کرده بودم ولی بعدش همین منجر به اتفاقی شد که گفتم چه خوب که هیستوریمو پاک نکردم و باعث شد بالاخره من به آرزوم برسم من رفتم رو تخت که بغل میز کامپیوتر بود دراز کشیدم متوجه شدم امیر حسین رفته تو همون سایتای پورن و داره فیلم و عکس نگاه میکنه زیاد هم عجیب نبود چون اون خیلی حشری بود زود حشرش میزد بالا و تحریک میشد بعد چند دقیقه اومد رو تخت کنارم دراز کشید گفتم حتما بازم مثل همیشه میخواد یکم بغلم کنه و سینه هامو بماله و بعد تموم میشه ولی این دفه دیدم داره آروم آروم میچسبونه بهم منم پشتمو کردم بهش اونم از پشت داشت میمالید به کونم البته هردومون لباس تنمون بود هنوز بعد دیدم شلوار منو از پشت کشید پایین بعد از چند ثانیه شرتمم داد پایین اون هنوز شلوارش پاش بود میمالید به کون لختم از رو شلوارش بعد چند دقیقه صدای باز کردن زیپ شلوارشو شنیدم شلوارشو داد پایین حالا داشت از رو شرتش میمالید به کون لختم انقدر داغ بود فک کردم یه لحظه که شرتشم درآورده ولی هنوز پاش بود من دیگه طاقت نداشتم لحظه ای که آرزوشو داشتم کم کم داشت میرسید نمیخواستم این موقعیت رو از دست بدم بهش گفتم شرتتم دربیار اونم بهم گفت پس برنگردیا چون نمیخواست من کیرشو ببینم دقیقا همون چیزی که من آرزوشو داشتم خلاصه شرتشو درآورد همش مواظب بود من برنگردم واااااای چه حس عجیبی بود داشت کیرشو میمالید به کونم کیرشو گذاشته بود لای لپای کونم و عقب جلو میکرد وقتی دیدم حسابی زده بالا با خودم گفتم الان دیگه وقتشه بهش گفتم میخوای برات بخورم اول یکم مخالفت کرد ولی بعد راضی شد من برگشتم رو به امیر حسین وااااای اولین باری بود که کیرشو میدیدم یه کیر خوش تراش و خوش فرم کیرش در حالت سیخ یکم به سمت پایین قوس داشت اندازش عالی بود تقریبا 19سانت اول یکم بوش کردم بعد سرشو بوس کردم و گذاشتمش دهنم چون بار اولم بود ساک میزدم دندونم بعضی وقتا میخورد بهش که بهم هی میگفت دندون نزن البته بعدش دیگه راه افتادم و حرفه ای شدم باورم نمیشد که دارم کیر امیر حسینو میخورم بعد ده دقیقه ساک زدن از دهنم در آوردمش که یکم براش بمالم و همزمان که دارم براش میمالم خایه هاشو بخورم تا رفتم سمت خایه هاش بهم گفت نه تخمام درد میکنه ولش کن منم بیخیال شدم و واسش شروع کردم مالیدن که آبش پاشید بیرون بعدش خودشو تمیز کردو لباساشو پوشید و رفت بیرون من تنها موندم هی با خودم فک میکردم نکنه دیگه رفاقتمون بهم بخوره آخه من جدا از مسائل جنسی واقعا امیر حسینو خیلی دوست داشتم و بهش وابسته بودم ما خیلی خاطره های خوبی باهم داشتیم مثل داداش بودیم برای هم فرداش دیدم امیر حسین پیام داده خیلی خوشحال شدم یکم راجب دیشب صحبت کردیم خیلی ناراحت بود من فقط بخاطر اینکه از دستش ندم بهش گفتم که دیگه قول میدم این اتفاق تکرار نشه بعد دوباره رابطمون عادی شد و مثل قبل همیشه باهمیم من اولین باری هست که داستان مینویسم پس ببخشید اگه جایی از اون اشکالی داشت این داستان عین واقعیت بود و من سعی کردم لحظه به لحظه اونو بنوییسم خیلی ممنون که وقت گذاشتید و این داستانو خوندید برای همتون آرزوی موفقیت میکنم نوشته
0 views
Date: June 18, 2019