سلام اسم من مسعوده از نیشابور ۲۱ سالمه و این خاطره بر میگرده به همین چند وقت پیش من توی اینستاگرام با یک خانمی آشنا شدم که متولد ۶۱ بود به اسم مرضیه و یک پسر ۶ ساله داشت اوایل فقط در حد لایک و کامنت و اینا بود و اصلا تو نخش نبودم ولی کم کم رابطه مون بیشتر شد تا اینکه دائم تو دایرکت هم بودیم یک روز حرف از عشق و عاشقی و اینا شد که من الکی برداشتم گفتم بهت علاقه مندم و عاشقتمو از این کسشرا با خودم گفتم یا پا میده یا ام که نهایت بلاک میکنه اونم از خواست که مثلا فکر کنه و روز بعد گفت به پیشنهادم فکر کرده و حاضره باهام رابطه داشته باشه منم همش ازش تعریف میکردم و قربون صدقه ش میرفتم و دائم بهم عکس میدادیم و خیلی صمیمی شده بودیم مرضیه نه داف بود نه شاخ بود نه ورزشکار بود نه خیلی سکسی یک زن جا افتاده معمولی مشکل اصلی ما این بود که اون تهران بود و من نیشابود ۲ ماهی گذشت که من تصمیم گرفتم بالاخره برم تهران ببینمش به خانواده گفتم میخوام برم تهران چند روزی تنهایی بگردم و عموم یک خونه داره تو تهران که هر وقت رفتن برن اونجا کلید خونه رو گرفتم و با ماشین بابام رفتم شب بود رسیدم و بهش پیام دادم و واسه فردا صبحش قرار گذاشتیم بریم بیرون صبح ساعت ده بود که رفتم دریاچه چیتگر از دور که دیدم داره میاد شناختمش یک خانم نسبتا قد بلند و لاغر ولی اصلا اندام سکسی ای نداشت خلاصه دیدمشو کلی باهم حرف زدیم و قربون صدقه هم رفتیمو بعد نهار اون رفت خونه شو منم رفتم تهرانگردی حالا بماند که چقدر دختر بازی کردم و عشق و حال شب که بهش پیام دادم ازش درخواست کردم بیاد خونه ولی موافقت نکرد منم مثلا ناراحت شدم و سرد برخورد کردم فردا صبحش که پاشدم دیدم پیام داده امشب میام پیشت ناراحتی ظاهری من جواب داده بود پیامو که دیدم از خوشحالی میخواستم پرواز کنم ولی خیلی خودمو حفظ کردم و خوشحالی مو خییلی بروز ندادم و سریع آدرسو فرستادم واسش عصرش رفتم حمومو و موهای بدنمو زدم و خودمو مرتب کردم و منتظر موندم که بیاد ساعت ۸ و نیم بود که زنگ خونه به صدا در اومد و اومد تو خونه اصلا استرس نداشتم چون تجربه اولم نبود و همسایه آشنایی ام در کار نبود دیدم یک ساک کوچیکم دستشه ازش پرسیدم این چیه گفت به همسرم گفتم شب میرم خونه دوستم بخوابم و اینا لباس خوابه اصلا باورم نمیشد مرضیه قراره شب پیش من بمونه بعد مدتی گفتم برو لباساتو عوض کن راحت باشی بعد چند دقیقه که لباساشو عوض کرد دیدم یک شلوارک قرمز پوشیده که تا زانوشه با یک تاپ تنگه زرد که بند سوتینش دیده میشد خیلی بدن سفیدی داشت واقعاً به شوهرش حسودیم شد اومد بغلم نشست و شروع کردیم به حرف زدن و همزمان پیتزا میخوردیم بعد شام سرشو گذاشت رو پام و نشستیم یک فیلم ببینیم اسم فیلم یادم نیست فقط یادمه یک سینمایی زبان اصلی آمریکایی تو گوشیش بود و من ریختم تو فلش زدم به تلویزیون من همینجوری که داشتم موهاشو نوازش میکردم و به بدنش خیره شده بودم دیدم فیلم صحنه دار شد و صدای سکسی شون جفتمونو داشت دیوونه میکرد منم کم کم گردن مرضیه رو مالیدم و رفتم پایین تر اولش هیچ واکنشی نداشت ولی کم کم دیدم پاهاشو داره بهم میماله و فهمیدم خوشش اومده و شهوتی شده با جرات بیشتری دستمو بردم سمت سینه هاش و از رو تاپ میمالیدم که دیدم یه نگاهی به چشمام کرد و یک بوس ریز واسم فرستاد منم که اوکی رو گرفتم دستمو بردم زیر سوتینو شروع کردم به مالیدن سینه هاش سایزش ۸۰ بود ولی خیلی سفت بود و خوش استیل کم کم لباساشو در آوردم و لخته لخت میمالیدمش بعد چند دقیقه چسبیدم به لبش و شروع کردیم به لب گرفتن خیلی حرفه ای بود تو لب گرفتن و با تمام وجود لب و زبونمو میخورد ۳ ۴ دقیقه ای لب گرفتیم که پاشد و از رو شلوار شروع کرد به مالیدم کیرم و لحظه به لحظه راست تر میشد یهو کیرمو در آورد و با تعجب نگاهش کرد اخه تنها نقطه قوت من کیرمه که خیلی بزرگه و انصافا خوش استیله یکم تو دستش گرفت و بعد شروع کرد به زبون زدن هر بار که زبونش میخورد به کیرم جونم در میومد منم که خیلی شهوتی شده بودم سرشو گرفتم تو دستام و هی عقب جلو میکردم حسابی داشت ساک میزد که کیرمو در آوردم از دهنش چون نزدیک بود آبم بیاد کل لب و دهنش پر تف شده بود و عین این فیلمهای پورن نگاه ملتمسانه ای به کیرم داشت منم سریع درازش کردم رو کاناپه و شلوارک و شورتشو کشیدم پایین وای چه کصی داشت وحشتناک سفید و خوشگل بود و چوچولش عین پاستیل باد کرده بود بی معطلی چسبیدم به کصشو شروع کردم به خوردن صدای آه و ناله ش دیوونه م میکرد پاشو چسبونده بود به سرم و فشار میداد از شدت شهوت نفسش بند اومده بود منم با مهارت خاصی زبونمو میکردم تو سوراخ کصشو و عقب جلو میکردم واقعا طعم بی نظیری داشت ده دقیقه ای گذشت که دیدم با آه و ناله میگه کیرتو بذازم تو کصم لعنتی منم نامردی نکردم و کیرمو گذاشتم جلو کصشو فشار دادم رفت توش یک آه بلندی کشید و شروع کرد به جیغ های ریز زدن همینجوری داشتم تلمبه میزدم که آب کصش با شدت زد بیرون و کل بدنم خیس شد تا حالا هرچی سکس داشتم اینجوری شو ندیده بودم و فکر میکردم این اتفاق الکیه که فقط تو فیلم های پورن میفته ولی اون واقعا همه آبش پاشید و منو خیس کرد منم بعد ثانیه هایی آبم داشت میومد که کیرمو در آوردم گذاشتم جلو صورتش و همه شو خالی کردم رو صورتشو تو دهنش من اهل جق نبودم و دو ماهی بود که آبم نیومده بود واسه همین کل صورتش پر شد و جفتمون شروع کردیم به خندیدن من که دیگه بیحال افتادم رو زمین اونم خودشو انداخت رو من و شروع کردیم به نوازش هم دیگه گفت تا بحال فقط با شوهرش سکس داشته و اونم خیلی آدم بیخودیه تو سکس سریع کیرشو میکنه تو کصمو به ۲ دقیقه آبش میاد بعدم میخوابه و تا حالا سکس شون ۵ دقیقه بیشتر نشده و از این کسشرا دیگه خلاصه که خیلی خوشش اومده بود سکس مون نیم ساعتی طول کشیده بود و ساعتای تقریبا ۱۰ و نیم ۱۱ شب شده بود که بلندش کردم بردمش حموم تو حموم که داشتم بدنشو میشستم ازش خواهش کردم از کون بکنمش اول خیلی مقاومت کرد ولی بالاخره کم آورد و خودش کیرمو با شامپو لیز کرد و گفت آروم بکن توش تا حالا کون نکرده بودم خیییلی تنگ بود و واقعاً به سختی داشت میرفت از پشت بغلش کرده بودم و فشارش میدادم داشت جیغ میزد و التماس میکرد که آروم بکنم توش چند ثانیه ای طول کشید تا رفت توش خیلی داغ بود و عین کوره بود لعنتی چند ثانیه همینجوری بی حرکت گذاشتم بمونه بعد شروع کردم تلمبه زدن اشکش در اومده بود و خیلی درد شدیدی داشت خیلی آه و ناله میکرد ولی هیچ توجهی نمیکردم و فقط تلمبه میزدم تا بالاخره آبم اومد و همشو ریختم تو کونش بعد که درش آوردم تو حموم نشست انگار فشارش بالا پایین شده بود منم با یک عذز خواهی تمومش کردم و بردمش بیرون شب تا صبح لخت تو بغلم بود و هی دستمالیش میکردم و باهاش ور میرفتم صبحم ساعت ۱۱ بود که رفت منم برگشتم نیشابور من سکس های زیادی داشتم و این بهترین سکس زندگیم بود که قراره بازم برم و ادامه بدیم باشد که رستگار شوید نوشته
0 views
Date: August 26, 2018