سلام من مهردادم نمی خوام مثل بعضیا با خالی بندی شروع کنم یه روز تو تابستون ما یه دهات داریم اطراف اصفهان بیشتر فامیلامون اونجان من اونسال اولین موبایلمو خریده بودم حدودا 10 سالم بود با یه دختر تو دهاتمون دوست بودم اون موبایل نداشت من بش گفتم لیلا می خوای موبایلمو ببینی گفت آره گفتم شرط داره گفت چی منم که 10 سالم بود و اول کنجکاوی های جنسیم گل کرده بود شرط گذاشتم که باید تو یکی از خونه خرابه ها کس تو ببینم گفت باشه یه خونه ی خرابه بود رفتیم تو اون وای خدای من باورم نمی شد اون جا یه فرش بود بود انگار آدم های زیادی اون جا سکس داشتن مثل این که خدا راضی بود منم که تو گوشی دوستام فیلم سوپر های زیادی دیده بودم اول وایسادنی براش مالوندم خیلی می ترسیدم بعد 10 دقیقه لب گرفتن شلوارمو در آوردم گفتم نوبت توئه گفت چه کار کنم گفتم بخورش گفت اه نه منم اصبانی زدم تو گوشش داشت گریش در می اومد که نازشو کشیدم خیلی خوب شد راحت برام خورد چون بلد نبود من موهاشو می گرفتمو هی عقب جلوش می کردم گفتم شرتتو درار گفت نه دوباره زدمش در که آورد وای نمی دونید چی بود یه کون انفجاری داشت منم اون موقع کیرم 6 سانت بیش نبود با کلی سیخ کردن فرستادم تو یه جیغی زد که خدا می دونه منم از پشت دهنشو گرفتم هی اه اه می کرد یه بچه ی ده ساله چه جوری باید حال می کرد فکر کی کردم پستون نداره ولی نمی دونی چی بود اینقدر مالوندم ک دستام درد گرفت شانس آوردم که دوستم بهم گفت نباید دخترارو تا عروسی نکردن از جلو بکنی من که اون موقع نمی فهمیدم به حرفش گوش دادم وقتی بر گشتیم هم فکر کرده بودن ما گم شدیم یه کتک مشت خوردیم الانم 14 سالمه نوشته
0 views
Date: October 25, 2018