بخشی از زندگی جوان جقی

سلام من هستم متولد 1376 از شمال تا الان با هیچ دختری رابطه نداشتم چون هم ادم خجالتی و کم روییی هستم هم نمیدونم چه طوری به یک دختر پیشنهاد بدم البته وقتی خیلی بچه بودم با دختر همسایه مون سر امپول بازی یکم شیطونی کردم ولی نمی فهمیدم چرا داشتم اون کارو میکردم فقط میخواستم بدونم چی میشه اون موقع حتی شومبولم راست نمیشد چی برسه به اینکه ابم بیاد خلاصه تو حیاط مون چادر زده بودم شلوارشو کشیدم پایین لاپاش گذاشتم اونم همچین بی احساس نبود فکر کنم بیشتر از من دلش میخواشت تجربه کنه خلاصه روزام هی گذشتن چه خوب چه بد چند سال بعد پدر مادرم ازهم جداشدن بخواطر گوه بازی پدرم 5 ابتدایی بودم که معنی واقعی ناپدری رو فهمیدم از شانس بد من از همه تخمی ترش گیر ما افتاده بود البته بعدا ک بزرگ شدم یکم ادبش کردم الان مشکلی ندارم خلاصه سوم نظری شدم ک یکی از رفیقام در مورد جق حرف زدو من کنجکاو شدم امتحانش کنم یه بار امتحان کردمو معتادش شدم کم کم با فیلم سوپرو خشک خشک زدن اشنا شدم بعد تو مجازی دوست دختر پیدا کردم هیچ وقت یادم نمیره وقتی بامن کات کرد چقدر گریه کردم بعد از اون تک تو لاین و فیس بوک کلی دوست دختر پیدا کردم ولی مجازی یکی شون بچه رودهن دمش گرم سکس تل هم میکرد تو همون رود هن خونه جور کرد گفت بیا از شانس بد من فردایش از پله پام سر خورد مچ پام مو برداشت نتونستم برم اونم حرفمو باور نکردو گفت دروغ گویی کات کرد دوران دبیرستان خیلی از رفیقام دوست دختر داشتن تو شهر ولی من نه حتی یه بار زیاد هم دمبالش نبودم شاید اگ دمبالش میرفتم گیرم می اومد چند بار تلاش کردم موفق نشدم یکم به پسرایه دورم نگا کردم دیدم بیشتریاشون خوش هیکل هستن منم رفتم باشگاه یه مدت موندم تا یه روز یه پسره رو دیدم ک مثل شیلنگ بود با دوست دخترش اومده بود بیرون همون موقع بود ک ار بدنسازی بدم اومد کشیدم کنار تو مدرسه دوتا ااز بچه ها مورد دار بودن به اب گرم دعوتشون کردم یکی قبول کرد دیوث فکر کنم میدونست چ نقشه ای دارم بردم اب گرم حرفایه سکس زدم کیر حر دومون بلند شدو واسم جق زد ساک زد بعد این ماجرا چند بار دیگ بردمش از کون کردم اینقد گشاد بود چیزی حس نکردم خلاصه بزرگ تر شدم وارد دانشگاه شدم اونم نر کده ینی دولتی دیگ کلا شده بودم یه ادم حسود تخس عصبی ینی یه ادم عن کامل پسرایه هم سنمو وقتی میدیدم با دوست دخترشون حسودیم میشد خلاصه این روزا همه گذشت تا با سایت شهوانی اشنا شدم ماشالا دختراش که بیشتر پسر بودنو شارژ دزد پسر هایه گای ک مارو گایدن از بست عکس کیر دادم بهشون حال بی غیرت حاشم درک نمیکردم تو چت روم اونایی ک بی بودن رو نصیحت میکردم دوتاشون علت جق زیاد بود ک راهنمایی کردم گفتم جی اف بگیرین 2 تا شون موفق شدن کلی تشکر فلان و باز من تنهابودم یک بار 2هفته جق نزدم دیدگاهم بهتر شده بود اعتماد ب نفسم قوی تر ک گمراه شدمو دوباره زدم ولی از امروز دیگ جق نمیزنم ب خودم قول دادم اینو الان چند وقته دمبال خاله میگردم تا واقعی رو تجربه کنم این نه یه داستان سکس با مادر خواهرم بود نه سکس با کسی دیگ و نه یه سوژه واس جق شما البته شاید بعضب ها باش بزنن خلاصه اگ کسی میتونه بهم کم کنه تو زمینه دوست دختر پیدا کردن راه نماییم کنه ممنون به اومید روزی که هیچکس جق نزنه حتی تفریحیی نوشته