برده یاغی

0 views
0%

بار دوم بود که اومد اربابم بشه بار اول پریود بود فقط سوارم شدو پاهاشو لیس زدم از در اومد تو عصبانی بود مجبورم کرده بود دم در لخت دراز بکشم سرمو چسبوندم زمین خوشومدین بانو خفه شو تخم سگ یه لگد محکم زد به پهلوم یه ساعته دم درم واس چی باز نکردی درو مگه نگفتم تم زدم باز کن کتونیه صورتی پاشون بود مالیدن بو صورتم پوستمو میسوزوند زبریش اینقد سایید رو صورتم تا تمیز شد از روم رد شد رفت تو اتاق دنبالم بیا حیوون چهار دستو پا دنبالشون را افتادم کیرم از هیجان چکه میکرد با اون قده کوتاه ولی ساق های درشت دیوونم میکردن داد زدن پس کفشام رفتم اوردم گفت با دهن با دهنم گرفتم کفششونو اصلا پاشون بو نداشت فداشوت بشم چهار دستو پا جلوشون وایساده بودم لباساشونو پرت میکردن روم من تاشون میکردم ساپورتشونو من پاشون کردم تموم که شد کفشه پاشنه بلندی پوشیدن با دیدنش تخم کردم پاشنه بلندو زمخت میدونستم بیاد روم زیرش ا درد میمیرم رو تخت نشستن سجده کردمو شروع کردم لیس زدم کفشاشون یه پاشونو گذاشتن رو سرم داشت منفجر میشد زیرش خیلی زمخت بود برقشون انداختم و سوارم شدن تا تو پذیرایی میز صبونه که اماده کرده بودمو دیدن گفت چیزی که زهر مار نکردی سرمو انداختم پایین گفتم ببخشید ارباب خیلی گشنم بود یه لقمه خوردم جون بگیرم بردگیتونو بمنم یه سیلی بم زدو گفت مگه من اجازه دادم صندلیو دادم عقب بشینن یه لیوان چایی اوردمو پرتم کردن زیر میز کفشاطونو گذاشتن رو دستام داشت میترکید خیلی درد میکرد گاهی نون خشک پرت میکرد پایین من از رو زمین مثله یه سگ میخوردم کیرم از شوق داشت میترکید خیلی حس خوبی بود لقمه سنگگ تازه با توت فرنگی میگرفتنو نوش جونشون میکردن بعد تف میکردن رو زمین مزه لقمه و تفشون بچشم یکم لزج مانند میشد رو زمیو ولی خوش مزه بود گاهی پاشونو میزاشتن رو سرم فشار میدادن حشتناک بود به گه خوردن میفتادم با اون کفشا چاییو میخواستن میل کنن داغ بود ته لیوانو میزاشتن رو گردنم میسوختم از داغیش دادم در میومد میخندیدنو لذت میبردن تموم ک شد سوارم شدن تا تو پذیرایی نشستن رو مبل کفشاشونو دراوردم پاهاشونو لیس میزدم بعدش باز کفشاشونو پاشون کردم دستور دادن دمر بخوابم میومدن رو پشتم داشتم سوراخ میشدم گه خوردن خاصی از تو چشام میبارید کیرمو گاهی له میکردو کفشاشونو میچرخوند روش اب ا چشام در میومد یا با دست میگرفتش میکشیدش واااای وقتی سرمو له میکرد چشام داشت در میومد بعده اون با شمع سوزوندنم بعدش تخمامو با طناب بست و ادامه طنابو برد دستامو بست و بعدش پاهم با چوب میزد رو کونم وای که درد داشت چقد التماسشون میکردمو میخندیدن وقتی عذاب دادنشون تموم شد دستور دادن کس مقدسشو لیس بزنم از رو شرت بعدش یکم کنارش زدن و اینقد لیس زدم که فکم درد گرفت بعد امر کرد بخوابم با کسشون نشستن رو دهنم و گاهی کونشونو میزاشتن دهنم ارضا ک شدن با دست برا منم جق زدن که ابم بیاد بعدش بغلم کردم نازم کرد یادش بخیر ارباب پری اگه خوندیش توروخدت زنگ بزن دلم میخواد باز سگت شم ببخشید اشتباه کردم نوشته

Date: November 10, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *