سلام اسم من امیرحسین هست خانواده همون امیرحسین صدام میکنن ولی دوستان یکم گشادن و امیر صدام میکنن تمامی اسم ها واقعیه خب من ۱۸ سالمه قدم ۱۸۰ خوش قیافه هستم ولی زیاد خوش هیکل نیستم داستانی که میخوام بگم برا سه روز پیشه که اولین سکسم با عشقم نازنین بود من از دبیرستان که بر میگشتم خونه هر روز تو ایسگاه اتوبوس هم دیگه رو میدیدم و نازنین هم چون یکم عجیب با یکی از فامیل های دورمون شباهت داشت من زیاد بهش نگاه میکردم تا ببینم شباهتشون واقعیه یا توهم زدم این نگاه کردن های هر روز من باعث شد من رفتارشو ببینم و ازش یواش یواش خوشم اومد اهان یادم رفت بگم نازنین ۱۷ سالشه قدش ۱۵۵ وزنش ۵۰ ن کون بزرگی داشت ن پستون های بزرگی حتی قیافه ای هم نداشت که بگی از قیافش خوشم امده ولی من واقعا ازش خوشم امده بود من تو ماه اول عاشقش شدم و افتاده بودم دنبالش ولی واقعا من خجالتی بودم و هستم و نمیتونستم بهش چیزی بگم ولی زید رفیقم باهاش هم کلاسی بودن و نازنین به دوستش گفته بود که از من خوشش اومده ولی من چهار ماه فقط نگاش میکردم و هیچ اقدامی نمیکردم خب زیاد این مسائل رو کشش نمی دم و میرم سر اصل مطلب هرجوری بود من بعد چهار ماه بهش فهموندم که دوسش دارم و جواب هم گرفتم ولی فقط خدا میدونه تو این چهار ماه چی بر من گذشت شماره رو رد و بدل کردیم و زدیم تو کار چت و اخر هفته ها فرحزاد و درکه و یک ماه عاشقانه با هم اینور و اونو میرفتیم و اصلا من چون ب سختی به دستش اورده بودم دوست نداشتم باهاش سکس کنم ولی یه روز تو چت هاون ساعت ۲ شب یه هو به سرم زدو یه استیکر از الکسیس فرستادم تا امدم بگم ببخشید دستم خورد و از این حرف ها دیدم هرچی استیکر سکسی دیده بودم و ندیده بودم فرستاد یه لحظه موندم بعدش بهش گفتم من حواسم نبود دستم خورد اینا چینن اون گفت ولی من کاملا با حواس فرستادم بهش گفتم یعنی تو هم سکس دوست داری گفت اره چرا دوست نداشته باشم مگه من چمه تو یکم بی بخاری چیزی نمیگی من بهش گفتم من گفتم شاید خوشد نیادو بحث ما ادامه پیدا کرد و چون ما خونه هامون تو یه محله بود نمیتونستیم بریم خونه هم دیگه برا همین به اون رفیقم که زیدش دوست نازنین بود گفتم خونه رفیق مفیق هاش یه مکان برا من جور کنه اونم بهم چرا خونه رفیقام خونه خودمون خالیه خالیه کی میای فقط فامیلشون فوت کرده خانوادشون رفته بودن شهرستان منم برا یه ظهر سه شنبه که یکم زود تر از بقیه روز ها از دبیرستان تعطیل میشم باهاش هماهنگ کردم و اون رفت پی رفیقاش و کلید خونشون رو داد به من ما هم جدا جدا رفتیم تا کسی شک نکنه من دل تو دلم نبود من زود تر رفته بودم خونه رفیقم اون یکم دیر کرده بود فکر کردم ترسیده و نیومده که یه هو دیدم ایفون رو زد اینگار بمب تو دلم منفجر شده بود در و باز کردم امد تو سلام علیک کردیمو رفتیم تو اتاق خواب رفیقم جفتمون هم معذب ولی من رفتم ازش یه لب گرفتم که یخ هامون باز شه و شد یه چند ثانیه لب گرفتیم و بعد من شروع کردم به لخت کردن اون یه سوتین زرد با یه شرت باب اسفنجی پاش بود من اون هارو دیدم خندم گرفت خوش اول خجالت کشید بعد خندید امدم سوتینش رو باز کنم گفت نوبت منه شرع کرد دکمه های پیراهنم رو باز کردن و در اورد بعد رفت سراغ شلوارم که کیرم داشت توش میترکید شلوار منو در اورد شرتم رو یکم داد پایین من نشستم رو تخت اون شروع کرد به ساک زدن اصلن وارد نبود دوبار حوق زد صد بار هم کیرم رو گاز گرفت منم گفتم بسه دیگه نمیخواد لازمش دارم بعدا اینو شرتش رو کامل از پاش کامل در اوردم یه تار مو هم رو کس و کونش نبود خیلی دوست داشتم کسش بزارم ولی حیف پرده داشت بهش گفتم اگه گاز نمیگیری یکم کیرم رو خیس کن اونم خندش گرفت و کیرم رو خیس کرد منم اول یواش یواش کردم تو کونش که اصلا جیغ و داد نکنه خیلی اروم یه یه ربع اروم اروم زدم تا جا باز کنه بعد شروع کردم به تلمبه زدن یه ده دیقه رو حال سگی وقتی رو تخت بود کردمش بعد من رو تخت خوابیدم اون نشست رو کیرم اه و نالش در امده بود و داشتم از صداش لذت میبردم که دیدم صداش بلد شد و ابش امد گفتم یه خبری میدادی گفت هیچی نگو کارت رو بکن چند دیقه بعد دیدم داره ابم میاد بهش گفتم ابم داره میاد میخوری گفت ن مگه من جندم گفتم اره تو جنده منی که گفت بریز رو پستونام بعد از رو کیرم بلد شد و نشست رو زمین من پاشدم ابم رو ریختم رو سینه هاشو رو صورتش بعدش گفت سوختم این چی بودگفتم شام امشبت پس فردا هم دوباره قرار سکس داریم خونه خالش ببخشید اگه بد نوشتم یا غلط املایی داشتم بار اولم بود که مینوشتم پایام نوشته
0 views
Date: July 27, 2019