سلام به روال مابقی داستانها منم میگم این داستان من واقعا حقیقت داره و همین چند شب پیش اتفاق افتاده میخوای باور کن میخوای اصلا به ایناش چیکار داری عزیزم حالتو کن هه هه هه شوخی کرد من رضا هستم 24 سالمه و خانمم هم اسمش ملیسا و 23 سالشه ما الان نزدیک به 2 سال از ازدواجمون میگذره و هر نوع سکسی که بگی با هم داشتیم من قدم 178 و وزنم 75 و ملیسا هم 170 و وزنش 65 هستش سایز سینه ملیسا 75 با نوک صورتی و یه کس دربسته ناز داره با یه کون تروتمیز سوارخشم قرمز قرمز هست خلاصه میخوام بگم این زن ما حرف نداره قضیه از این قراره که خانم رفت خونه بابا و چون خونه باباش از شهر ما فاصله داره حدودا یک هفته موند منم توی این یک هفته حسابی حشری شده بودم و خودمو به در و دیوار میزدم ولی اثری نداشت که نداشت طرفای غروب بود که اومد خونه به پیشواز خانم رفتم یه بوس موس کردیم من که کار داشتم رفتم بیرون طرفای ساعت 11 شب بود اومدم خونه دیدم ملیسا نگو فرشته بگو درست و حسابی به سر و وضعش رسیده کلی تعریف و تمجید کردم و شام خوردیم و رفتیم روی کاناپه کناره هم نشستیم نشستیم که نه خانم همیشه عادت داره بیاد توی بغل من خلاصه ماهواره رو روشن کردیم و یه کس چرخی زدیم دیدیم هیچی نداره رفتیم سراغ شبکه های سوپر ملیسا از لز خیلی خوشش میاد دیدم از شانس خوش ما لز گذاشته خلاصه دوتایمون دم نزدیم یه 10 دقیقه گذشت من کم کم دستمو گذاشتم روی سینه هاش و همینطوری باهاشون ور رفتم آروم آروم فشارشون میدادم و نگاه میکردیم سوتین زده بود دستمو از کنار سوتین قرمزش کردم تو خیلی داخل داغ بود با دست چپم آروم آروم سینه سمت راستشو میمالیدم و بعضی مواقع چنگ میزدم اونم بعضی مواقع میخندید همینجور ادامه دادم سرشو گذاشتم روی پام یه بوسه آروم از لباش گرفتم و دوتا سینه هاشو توی دستم گرفتم و چنگ میزدم دیگه حشری شده بود و زیاد به تلویزیون نگاه نمیکرد چشماشو بسته بود منم کنارش خوابیدم یه دستمو گذاشتم زیر گردنش و با دست چپم بدنشو میمالیدم این کارا رو ادامه دادیم دیدیم روی کاناپه جامون نمیشه بهش گفتم عزیزم بریم اتاق خواب اونم با کمال میل تشکر کرد رفتیم روی تخت اول شروع کردم و تاپشو در آوردم بعدش شلوارکشو در آوردم دیدم هی وای من خانم شرت و سوتینش ست هستند هر دو قرمز سوتینشو از پشت باز کردم که یهو سینه هاش مثل هلو زد بیرون و شرتشم در آوردم دیدم کس خانمی خیس خیس تشریف داره ملیسا خیلی خیلی کم مو هستش بهم گفت رضا خودم میخوام لختت کنم اومد جلوم وایساد تاپمو در آورد بعدش شرتکمو در آورد دید کیرم زیر شرتم سیخ شده یهو گفت جووووون شرتمو با ظرافت خاصی در آورد و کیرمو توی دستش گرفت حالا اون لب تخت نشسته و منم کنار تخت روبروش ایستادم دست راستشو گذاشت روی پهلوی سمت چپم و اون دستشم گذاشت زیر کیرم و با تخممام ور میرفت اولش آروم آروم کیرمو میکرد توی دهنش و همون حین با تخمام ور میرفت کلاهک کیرمو مک میزد کیرمو کامل میکرد توی دهنش کیرمو بلند میکرد زیرشو لیس میزد با دستش هم جلق میزد و هم ساک من عاشق این حرکتشم کیرمو سیخ سیخ کرده بود منم همش میگفتم آخخخخخخخ اووووووووفففففف اونم همش میگفت اوووووووومممممم و حرف سکسی میزد میگفت جونم رضا چه کیری داری چه خوشمزس چه کلفت و درازه بهش گفتم ملیسا اینجوری تو زیاد حال نمیکنی بیا حالت 69 بخوابیم اون خوابید منم رفتم روش کیرمو گذاشتم توی دهنش و اونم لطف کرد و کس تنگ و داغ و قرمز و بدون می خودشو جلوی من گذاشت اول با دستام دوتا لبه های کسشو از هم باز کردم اون همونجوری داشت کیرمو و تخمامو و سوراخ کونمو میخورد میگفتم لبه های کسشو از هم باز گردم و شروع کردم به خوردن همه جای کسشو لیس میزدم و کامل میکردم توی دهنم و درش میاوردم سوراخ کونشو به سختی لیس میزدم چون این حالت یه مقدار ناجوره ولی یه انگشتمو کردم توی سوراخ کسش و عقب و جلو میکردم همون حین کسشم لیس میزدم و بالاخره چچول خانمی رو پیدا کردم همینطور لیس میزدم و میمکیدمش کامل توی دهنم بود ملیسا هم به اوج رسیده بود همش آخ اوخ میکرد با یه لحن خاصی همش صدا میداد میگفت وایییی رضا کسمو بخور اوووووووف آخخخخخخخ ای جووووووونم چه خوب میخوری رضا کسمو مال خودته جرش بده به قول یارو گفتنی اصلا یه وضی بود خانم حسابی حشری بود و جیغ میزدم و لذت میبرد منم که حسابی کس و کون خانم رو با انگشتام یکی کرده بودم کسش باد کرده بود همینطوری که داشتم میخوردم دیدم کسشو چسبوند به صورتمو چنان لرزید که نگو خانم ارضا شد و مثل چشمه از کسش آب میومد با یه دستمال صورتمو خشک کردم و برگشتم روش بدجوری حشری شده بودم گرفتمش توی بغلم سرمو گذاشتم بین سینه هاش و میچرخوندم بدبخت حال نداشت اما با این وجود کیرمو گرفت توی دستش و آروم کرد توی کسش واییی که اون لحظه چه تنگ و داغ و آبدار بود اصلا نیازی به تف نداشت آروم آروم تلمبه میزدم و عقب و جلو میرفتم با یه دستم موهاشو چنگ میزدم و با یه دستم سینه هاشو بعضی مواقع ازش لب میگرفتم ولی بیشتر مواقع چون میدونستم اینجوری خوشش میاد سینه هاشو میخوردم نوکشو میکردم توی دهنم لیسشون میزدم ای جونمم یاد اون موقع که میافتم دلم میخواد همین الان برم بکنمش سینه هاش سفت شده بود جون میداد واسه گاز گرفتن و چنگ زدن با دوتا دستام چنگشون میزدم چه حالی میکردیم هر دوتاییمون دوتا پاهاش دور کمرم بود و تلمبه میزدم بعد یه 10 دقیقه خودش گفت رضا حالت سگی بکنم برگشت و حسابی واسم قنبل کرد سوراخ کون و کس خانم دقیقا جلوم بود کیرمو کردم داخل کسش دوباره و مثل بگم چی تلمبه میزدم و تند تند عقب و جلو میکردم موهاشو توی دستم گرفته بودم و عقب و جلو میکردم از کون خوشش میاد ولی واسه دردش میترسه ولی رگ خوابش توی دستم بود کیرمو در آوردم همون حالت سگی که خوابیده بود سوراخ کونشو و کسشو با هم لیس میزدم دیدم خانم رفته توی فضا و خودش داره خودشو روی صورتم عقبو جلو و همش صدا میده دیدم همه چی آمادس واسه کون کردن ولی گفتم بزار درست و حسابی آمادش کنم انگشت اشارمو با انگشت کناریش نمیدونم اسمش چیه هه هه هه یکیشو کردم توی کسش یکیشم آروم آروم کردم توی کونش اول آروم آروم عقبو جلو کردم دیدم داره دردش میاد با اون یکی دستم کسشو کامل گرفتم توی کف دستم و چنگش میزدم دیدم هی وای من خانم خودش داره عقب و جلو میکنه پیش خودم گفتم داره ناشی بازی در میاره الان دردش میگیره ولی دیدم نه داره خانم خوشش میاد دیگه منم نامردی نکردم یه دوتا تلمبه توی کسش زدم تا کیرم با آب کسش برخورد کنه و خوب لزج بشه بعد گذاشتم دم سوراخ کونش که با فشار و آروم آروم کردم توی کونش وای که انگار داشتم میرفتم توی دروازه بهشت چقدرتنگ بود ولی ملیسا یه آخ هم نگفت خیلی داشت حال میکرد من تلمبه زدنمو شروع کردم من تلمبه میزدم و اونم همون هین خودشو عقبو جلو میکرد اصلا یه وضی بود هه هه هه اول موهاشو گرفتم و با یه دستم کسشو چنگ میزدم یا انگشت میکردم بعدش خم شدم و سینه هاشو گرفتم خیلی سرعتمو زیاد کرده بود یه 10 دقیقه به همین منوال گذشت دیدم خانم داره جیغ و داد میزنه و بدجوره داره خودشو روی کیرم عقب و جلو میکنه بهم گفت رضا دوباره دارم میشم اصلا تا حالا سابقه نداشت که ملیسا دو بار پشت سر هم ارضا بشه منم کیرمو در آوردم و گذاشتم توی کسش دوباره از کسش گذاشتم توی کونش همین حرکتو یه 20 ثانیه پشت سر هم و تند تند و با فشار انجام دادم دیدم خانم لرزید و مثل گاو وحشی خودشو بالا و پایین میکرد و خودشو به کیرم و تخت میکوبودند تا حالا همچین چیزی ندیده بودم این کاراش باعث شد که منم به ارضا شدنم نزدیک بشم گفتم ملیسا آبم داره میاد گفت رضا یکمیشو توی کونم بریز مابقیشم زود بیا توی دهنم بریز منم همینکارو کردم پهلوهاشو توی دستم گرفتم چندتا تلمبه که زدم آبم اومد میخواستم همونکاری رو که ازم خواسته بود بکنم ولی دیدم اصلا نمیشه زد حال میشه به خودم اونم نامردی نکرد و خودشو محکم چسبوند به کیرم منم نصف بیشترشو ریختم توی کونش ولی درجا در آوردم و با یه حرکت ضربتی از هر دوتامون کیرمو مستقیم کردم توی دهنش و کامل کیرمو میک میزد و توی دهنش عقب و جلو میکرد همه آبمو خورد خیلی بی حال بودیم اون فقط با دستمال صورتش و دهنشو پاک کرد و همونجوری روی هم خوابیدیم تا خود صبح خوب بود فرداش جمعه بود باورتون نمیشه ساعت 1 بود خوابیدیم ساعت 2 ظهر از خواب بلند شدیم خیلی حال کردیم این اولین خاطره سکسی من بود که نوشتم لطفا نظرتون رو بدید نوشته
0 views
Date: August 10, 2018