سلام به همه بر و بچ شهوانی اول باید بگم ک این داستان گی هستش و هرکی دوست نداره نخونه ک فحش نده من سعیدم 19 سالمه قدم 185 وزنم 75 ساعت 4 صبح بود دیگه حسابی خوابم میومد از ساعت 11 شب داشتم تو روم های نیمباز دنبال همشهری میگشتم ک بکن باشه دیگه داشتم ناامید میشدم ک یکی پیام داد و گفت ک همشهریم ادش کردم و باهاش حرف زدم اون محسن 26 سالش بود قرار گذاشتیم صبح ساعت 10 بیاد و منو بکنه صبح ساعت 9 بزور بلند شدم رفتم حمام و همه موهامو زدم و خودم رو حسابی تمیز کردم ساعت 10 زنگم زد گفت سر کوچه ام رفتم دم در و آوردمش تو بعد یکم نشستن صحبت کردن بلند شد وایساد و گفت بیا تو بغلم منم رفتم و خودم رو محکم چسبوندم بهش و لبام رو گذاشتم رو لباش اوووم شروع کردیم به لب دادن اون نوک زبونم و گوشه لبم رو با لباش میگرفت و حسابی میمکید هم زمان با لب دادن دکمه های پیرهنش رو بازکردم و اون رو درآوردم بعد شروع کردم به باز کردن کمربند و زیپ شلوار شلوارش رو هم با جوراباش درآوردم بعد از رو شرت یه ماچ آبدار به کیرش کردم الان نوبت اون بود ک لباسامو دربیاره اول تیشرتم رو درآورد بعد خودش رو چسبوند بهم و شروع کرد به خوردن لبام آروم آروم دستش رو برد تو شرتم و شروع کرد به مالوندن کون سفید و توپولم بعد شلوارم رو درآورد و از روی شرت ی ماچ آبدار به کونم کرد بعدش رفتم رو تخت و از پشت خوابیدم و اون اومد رو شکمم خوابید جوریکه وزنش روم نبود شروع کرد به لب گرفتن و خوردن گردن و گوش و سینه و شکم سفیدم بعد شورتم رو درآورد و یخورده کیرم رو هم خورد بعد جامون رو عوض کردیم و من شروع کردم به لیسیدن بدنش و پایین تر میرفتم بلاخره شورتش رو درآوردم عجب کیر خوش فرمی داشت بعد همین طور که رو شکمش بودم چرخیدم سرم رو گذاشتم سمت کیرش و کونم رو گذاشتم سمت سرش من کیرشو میخوردمو اون هم کونمو لیس میزد و انگشتم میکرد داشتم تو ابرا قدم میزدم حدود یه ربع فقط داشتم براش ساک میزدم اولین کیری بود ک میخواستم تا شب بخورمش از بس که خوشگل و دراز بود جووون بعد رفتم از پشت خوابیدم رو تخت و اون هم اومد پایین پام و پاهام رو هفتی بالا گرفت یکم کرم مالید رو سوراخم و شروع کرد به انگشت کردن داشتم از حشر میمردم بعد2 دقیقه وقت بیعت با کیرش شد اونو گذاشت رو سوراخم و آروم آروم بردش تو و یکم تو نگهش داشت وای خدا اولین باری بود که درد نداشتم بعد شروع کرد به تلمبه زدم ناخودآگاه از شدت لذت شروع کردم به آه آه کردن و اون هم سرعتش رو بیشتر میکرد بعد 10 دقیقه گفت آبم داره میادچکارش کنم گفتم که بریزش رو شکمم من هم که داشتم براخودم جق میزدم آبم داشت میومد خلاصه اینکه جفتمون آبمون رو ریختیم رو شکمم انقد فشار آبم زیاد بود که یه کمش به موهام ریخت این خلاصه بهترین دادنم بود که واقعی هم بود اولین داستانم بود که مینوشتم اگه اشتباه داشت ببخشید نظرتون رو در مورد داستانم بگید خواستید ایمیلتون هم برام بذارید عاشق کیرتونم خداحافظ همگی نوشته
0 views
Date: October 26, 2018