بهترین لذت

0 views
0%

سلام اگه بخام اول از خودم بگم اسمم سحره الان ۲۲ سالمه و درسم تموم شده داستان از جایی شروع میشه ک من از شهر خودمون به یه شهر دیگه رفتم برای تحصیل اونجا مجبور بودم خونه بگیرم واسه همین با یه دختر دانشجو همخونه شدم اما نمیدونستم بعدها اون دختر زندگی من میشه رویا دختر خیلی پولداری بود من وضع خونوادگیم بد نبود ولی نه ب اندازه رویا خوب ینی اصلا ب پای وضع اونا نمیرسید اون خیلی لوند و زیبا بود طوری ک خیره کننده بود من آدم گرمی ام و خیلی زود حشری میشم باورتون نمیشه با دیدن رویا حشری میشدم خب من نمیتونستم با پسری حال کنم و نکرده بودم رویا کون برجسته و زیبایی داشت سینه های خوش فرم و لبای قلوه ای من ب معنای واقعی عاشق رویا بودم دوست خوبی برام بود مهربون بود خرج خونه بیشتر با اون بود واسه همینم من همیشه کارای خونه رو میکردم چندین ماه گذشته بود و من هر روز بیشتر دلم میخاست با رویا حال کنم با همه ترس و خجالتی ک داشتم یه شب دلو ب دریا زدمو باهاش در مورد لز و حرف زدم اون گفت من اصلا علاقه ای ندارم و اصلا نمیتونم لب دختری و بخورم یا سینه دختریو بمالم و یا هر کار دیگه به نظرم مسخره میاد این کارا اما من بهش گفتم من خیلی این کارو دوس دارم اجازه بده من برات انجام بدم مطمئن باش حال میکنی اون بهم میخندید گفت دیوونه شدی تو اما من واقعا همون لحظه ام کسم خیس شده بود اون شب رویا ی تاب قرمز با شلوارک جین آبی پوشیده بود پاهاش تو اون شلوارک خواستنی تر بود آروم دست کشیدم رو روناش و نوازشش میکردم یه بوسه ب گردنش زدم اونم بدش نمیومد اما انگار فقط دوس داشت یکی براش انجام بده رفتم روبه روش پاهاشو باز کردم و کسشو تز رو شلولرک مالیدم کسش تپل بود و بیشترم باد کرده بود ی دستم رو کسش و ی دستم رو سینه هاش وای تو هوا بودم رویا چشماشو بسته بود و حال میکردم اما هیچ کاری انجام نمیداد رویا جون حال میکنی دوس داری اوووم آره بد نیس جوونم الان حالتو جا میارم فدای کست بشم اومدم بین ماهاشو رو کسشو بو میکشیدم از روز شلوار چشماشو باز کرده بود و با لذت نگام میکرد تو چشماش احساس قدرت بود و من اینو خیلی دوس داشتم خودش آروم شلوارکشو درآورد کسمو بلیس سحححر چشم میلیسم کس قشنگتو جونم خواستم شرتشو دربیارم ک داد زد فعلا از رو شورت بلیس داد زدنش برام تعجب برانگیز بود اما تهش ی لذتی بردم ک بهم دستو داد از رو شورت هی کسشو بو میکشیدم و لیس میزدم اوووم چ کسی داری رویا چ بویی جونم بزار بلیسمش برات رویا دارم میمیرم برا کست رویا خنده مستانه ی بلندی سر داد دوس دری کسمو بخوری آره رویا جون معلومه دوس دارم شرتمو دربیار بدون معطلی شرتشو دراوردم وای نمیدونید چ کسی داشت سفید و ناز تر و تمیز تپل واقعا خواستی بود و البته خوردنی محو کسش شده بودم و تو ذهنم با کس خودم مقایسه ش میکردم یهو صدای رویا منو ب خودم آوردم هوووی حواست کجاست معطل چی هستی کارتو انجام بده زووووود وای چ ابهتی داشت تو صداش ی ناز قشنگی ام توش بود ک منو حسابی حال اورد و با ولع شروع کردم ب لیسیدن کس خوشگل رویا جونم از خوردنش سیر نمیشدم زبونمو میچرخوندم تو کسش لبه هاشو با دستم باز کرده بودمو زبونمو میکردم تو سوراخ کسش آه و اوف رویا بلند تر شده بود و معلوم بود حسابی حال میکرد رویا کم کم ارضا شده بود و آبش حسابی سرازیر بودو کسش خیس خیس با تمام وجور تموم آبشو ریختم تو حلقم رویا نفس نفس میزد خوشمزه س آره رویایی مزه ش بی نظیره تا ته بخور نوش جونت از یه قطره شم نگذر این جمله رو گفت و بلند خندید تموم آب کسشو لیسیدم دیگه نایی برای خودم نمونده بود ولی حسابی بهم مزه داده بود اون شب اولین لز منو رویا بود و بهترین لذت بود اما ما بازم باهم حال کردیم ولی نه دیگه این مدلی بعدها با بیشتر حرف زدن و آشنا شدن با رویا فهمیدم اون علاقه زیادی ب میسترس شدن داره و دوس داره با تحقیر ی نفر ارضا شه منو هم با این رابطه های اراب و برده آشنا کرد و من ک رویا برام ستودنی بود تصمیم گرفتم برده رویا بشم 8 2 8 8 7 8 2 8 8 8 1 8 8 9 85 9 86 9 88 8 9 86 8 8 7 8 8 8 2 8 8 8 8 7 ادامه نوشته برده

Date: February 7, 2020

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *