سلام دوستان اسم من حامد 22سالمه مهم نيست کجايي هستم مي خوام بدون مقدمه برم سر اصل مطلب تا شما دوستان عزيز در خاطرات خود شريک کنم ماجرا از جايي شروع شد که من و خواهرزن پسر عمه ام با هم به صورت خيلي اتفاقي و از طريق دخترعمه ام دوست شديم و براي هم کلي ابراز احساسات کرديم که البته دروغ نبود و واقعأ قصد و نيت من ازدواج و تشکيل خانواده بود بعد گذشت مدتي که حسابي با هم راحت و صميمي شده بوديم ازم خواست تا با خانواش صحبت کنم منم قبول کردم و يه روز عصر که اتفاقأ عصر اربعين بود وقتي باباش رفت بيرون من رفتم در خونشون در زدم و با مامانش صحبت کردم از اونجا که من خانواده نسبتأ محترمي دارم مامانش گفت اشکالي نداره فقط بايد خانوادت بيان با باباش صحبت کنن خلاصه باباي منم که گير داده بود اول بايد بري خدمت راستي بگم که بنده حقير فوق ديپلم حسابداري دارم خلاصه توي همين گير و گدار خانم بهم اعتماد کرد و باهام هرجا که مي خواستمح مي گفتم مي اومد من 3تا داداش دارم که با دومي صميمي هستم ازدواج کرده اما خونه خالي واسه خودش رديف کرده و با دوستش اجاره کردن چون خيلي دوست دختر داره خلاصه آقا من با خانم قرار خونه گذاشتم يادش بخير الان بنده خدا نامزد داره ولي هنوز زيره خودم مي خوابه خلاصه قرار گذاشتيم و نسیم اومد نشستيم و صحبت کرديم هيچي نداشتيم بخوريم و قصد خوردني ام نبود چون قبلأ باهم حرفامون زده بوديم نسیم يه دختر قدش هم قد خودم و من 162اينو دقيق ميگم چون من الان 14ماه خدمت کردم و روزي که کاراي دفترچه خدمت مي کردم فهميدم خلاصه اندامش اي بد نبود سينه هاي فوق العاده کوچيک و باسني معمولي فقط خوبي که داشت حشرش زياد بود خوب بعد حدود 5دقيقه پاشديم رفتيم توي تخت خوابيدم توي بغلش و يه بوسه از پيشونيش گرفتم و گفتم عزيزم خيلي دوست دارم بهم اعتماد داشته باش و راحت باش آروم شروع کرديم لب گرفتن و من هم زمان سينه هاشو ماساژ مي دادم بعد چند لحظه شروع کرد لب هامو محکم مک زدن و مشخص بود که ديگه حشرش زده بالا سريع لخت شدم و مانتو و تاپ و شلوارشو در آوردم من لخت لخت اما اون با شرت و کرست بود شروع کرديم باز لب گرفتن و من سينه هاشو مي ماليدم آهسته شروع کرديم لب گرفتن همينجور که لب مي گرفتيم من سينه هاي اون مي ماليدم و اونم پشت منو نوازش مي کرد و دست به موهام مي کشيد بدجور حشري شده بوديم پاهامون محکم توي هم پيچيده بود و بهم فشار مي داديم رطوبت حاصل از کسش با کيرم کس مي کردم و هرچند ثانيه يکبار کيرمو از روي شرتش به کسش مي کشيدم کسش سفت شده بود و خيلي خودشو تکون مي داد بلندش کردم و کرستشو باز کردم و شرتشو در آوردم اومدم سراغ خوردن سينه هاش خيلي حشري بودم نمي تونستم خودمو کنترل کنم سينه هاش مي ماليدم و مي خوردم اونم سرمو گرفته بود و با موهام بازي مي کرد ببينين من نه کيرم 18سانته نه هزارتا حرف چرند ديگه من کيرم 12سانته اما بي حد و اندازه کلفته اينه ميگم چون يه سري که با رفيقا مست بوديم کيرامون در آورديم ديدم شايد قدش متوسط باشه اما کلفتيش ديوونه کننده خلاصه از بحث دور نشيم من همينجور مي خوردم و ماساژ مي دادم نسیم نسبت به سينه هاش فوق العاده حساس بود با کوچيکترين اشاره به سينه هاش شهوتي مي شد و خودشو در اختيارت مي ذاشت يواش يواش اومدم پايين سراغ کس نازش بدجوري ترشح داشت و باد کرده بود نسیم خجالتش ميشد دستشو گذاشته بود روش من آروم دستاشو زدم عقب و با دستمال آبشو پاک کردم که بخورم ولي بهم اجازه نداد و گفت دوس ندارم تو بخوري اما اگه بخواي برات بخورم با اينکه از اين کار بدم مي ياد اما چون واسه تو انجام ميدم اوردمش لب تخت خودم کناره تخت وايستادم و کيرمو برابر صورتش گرفتم يکم نگاهش کرد ترشحم رو پاک کرد و با دودلي و اضطراب گذاشت دهنش جون چه ساکي ميزد ناشي بود اما ديوونم مي کرد حسابي خورد تا آبم اومد و ريخت توي دهنش پاشد شروع کرد بد و بيراه و شروع کرد لباس پوشيدن وقهر کرد رفت منم مخالفتي نکردم رفت اما عصرش خودش اس داد ببخش اگه حرف بدي زدم درکم کن عصرش با قرار گذاشتيم و رفتيم و اينبار همون صحنه ها به اضافه گاييدن يه کون تنگ که اشکشو در آورد باهاش داستان زياد دارم توي 2سال باهم بودن به اندازه موهاي سرم کردمش که بعدأ خاطرات ديگمم براتون مي نويسم از جمله روزي که صبح با دوستش اومد پيشم صبح خودشو کردم همونجا مخ رفيقشم زدم و عصر رفيقشو کردم ممنون تشکر دوستان باي نوشته
0 views
Date: October 3, 2018