به هرکسی اطمینان نکنید

0 views
0%

سلام به دوستان شهوانی عزیز واسه اولین باردارم داستان سکس مینویسم بعدشم من نمیخوام مث اکثرداستانا بنویسم که اولین سکسم نه من خیلی سکس داشتم فقط میخوام یکیشو بنویسم اگه هم طولانی بود ببخشید بنظر منم زیاد داستانم طوری نیست که بشه خودارضایی کنید من فری هستم 20 سالمه دختری هستم که اصلا عاشق نشدم ولی باخیلی از پسرا رابطه داشتم اولین سکس با یه مرد زن دار بودکه اگه خواستید واستون تعریف میکنم این داستانی که میخوام واستون تعریف کنم برج10سال91که دخترخالم اومد گفت که فری نیمبازنصب کردم یادم بده منم به نیمباز وصل شدم بهش یاد دادم اول ازاینکه وارد نیمبازشدم یه ای دی دیدم بهش گفتم کیه گفت نمیدونم منم ای دی روحفظ کردم خواستم ادش کنم ببینم کیه که هنوز واردنیمبازنشده ای دی اد شده داره منم که ادش کردم بعد چند روز وارد نیمبازکه شدم دیدم ای دی روشن منم رفتم سلام کردم جواب دادگفتم ببخشیدشما اد کردی ای دی منو از کجا اوردی کارم داری واسه رد گم کنی گفت که نه شما منو اد کردی خلاصه هی اون هی من یکی به یکی میگه تو منو اد کردی که منم کوتاه بیا نبودم خلاصه گذشت اون کوتاه اومد رابطمون فقط درحدچت بود بعدچن روز شمارشودادگفت تک بزن صداتوبشنوم باورم بشه دختری منم دودل بود آخردل زدم به دریا وتک زدم بعدچن ثانیه زنگ زد سلام احوال پرسی کرد بچه کجای وچقدکلنجارکه نگفتم بچه کجام ولی من میدونم بچه کجابودهم منطقه بودیم راسی یادم رفت بگم که من فهمیدم پسره کیه اونی که واسه دخترخالم نیمبازنصب کرد ادش کرده بودخلاصه منم موندم ومسخره کردن این پسره که بعدچن روز بهش گفتم که من کدوم منطقه هستم خودشم اسمشو رضا دادولی اسم مستعاردادبعدش فهمیدم اسمش چیه که گفت من همیشه اسم مستعارمیدم خلاصه بگذریم من تواین چن مدت کهباهاش رابطه چت داشتم خونه یکی ازفامیلمون بود که قرارشدبعدازاینکه برگشتم خونه برم مغازش همدیگه روببینیم یه روزبه بهونه دکتررفتن رفتم مغازشو دیدمش کلی به خودم رسیدم آرایش ملایم رفتم قبل از برم مغازه بهش اس دادم که دارم میام رفتم داخل مغازه که دیدم مشتری داره منم مث مشتری رفتارکردم سلام کردم بعدچن دقیقه گوشیموبهش دادم که واسم برنامه نصب کن شانس گوه ی که یه قرون شارژنداشتم که بعدموقع زنگ زدم بهش گفتم شارژنداشتم چقدضایع شدم تارسیدم خونه اس داد بزنم به تخته خشکلی برنامه که واست گذاشتم نصب کن منم نصب کردموکه بعدش بهش گفتم من برادرزاده دوستم که بعدآ هم فهمیدم که شوهرخالم هم دوستش اخه مغازش تومنطقمون همدیگه رومیشناسن رابطمون بیشترصمیمی شد البته فقط درحددوست نه بیشترکه یه شب بهم گفت دوسم داری که منم بهش گفتم مگه تومنو دوس داری که منم تورودوس داشته باشم جواب نداد که بعدچن دقیقه یه عکس گربه فرستاد دوشم دالی منم با یه عکسی جوابش دادم که روش نوشتن چطوری بگم دوست دارم رابطمون بیشتربهم نزدیک شدالبته فقط ازطرف خودم که بعدآ فهمیدم خلاصه یه ماه گذشت که من باهاش رابطه داشتم چن بار که رفتم مغازش که ببینمش دوسش نداشتم ولی دوس داشتم باهاش رابطه داشته باشم به خودشم چن باربهش گفتم که دوست ندارم حتی روزی که باهاش سکس داشتم بعدسکسمون بهش گفتم دوست ندارم اونم همش فک میکنه که حرفم شوخی چون واقعا همیشه حرفای عاشقونه بهش میزدم حرفای سکس میزدیم یه شب هم که سکس چت کردم اونم خودشوارضا کرد که منم چقدبهش میخندیدم اخه من اصلا ازسکس چت وتلفنی خوشم نمیاد میگم که خرافاتی مریضن که اینطور ارضا میشن قرارشدیه روزباهم بریم بیرون که گفت یه خونه جورمیکنم اگه نشدمیریم پارک جای میشینیم که بعدچن روزگفت خونه جورنشدبریم پارک بیرون که من یه فکرزدبه سرم که خانواده دوستم رفتن زیارت کربلا خونشون خالی دوستم خونه مادربزرگش که بهش اس دادم بهش گفتم که کلیدخونتون رومیخوام اون هم مانعی نداشت کلیداروداد که شانس بدمنم اون روزمهمون داشتیم زود واسشون نهاراماده کردم وگفتم دارم میرم خیاط پیچوندمشون رفتم خونه دوستم که دوکوچه باخونمون فاصله داره زودرفتم خونه دوستم آرایش کردم ادکلان زدم بهش زنگ زدم گفتم بیا اون سرکوچه منتظربود که زوداومدتوخونه دروبراش بازکردم سلام کردیم که همونجا لبمونوگرفتیموتعارفش کردم بریم داخل چیزی واسه پذیرایی نبودکه رفتیم سراصلا مطلب دوباره ازهم دیگه لب گرفتیم که زودلباساشو دراورد بعدش لباسای منم دراوردفقط باشورت وسوتین موندم دوباره ازهم دیگه لب گرفتیم دستشوگذاشت پشتموسوتینموبازکرد حالا داشت لب میگرفت وسینه هامومیمایدمن خوابیده بودمواون هم لیس میزدومیمایدولب میگرفت که بعدشم رفت سراغ کسم که خیس خیس شده بود که گفت کثافت چه آبی انداخته شروع کردبه خوردن کسم مک زدن زبونشودورچوچلوم میچرخوند منم به اه اه وآخ آه افتاده بودم که بعدش خوابیدمنم شورتشو دراوردم گفت که بخورش میدونست حالم بهم میخوره اصرارنکرد گفت فقط بوسش کن منم با اکراه بوسش کردم ولی بادستم براش میمالیدم وازش لب میگرفتمو اونم باسینه هام بازی میکرد که بعدش اومدسراغ کونم با مرطوب کننده نرمش کرد کونم خیلی تنگ گرچه سکس اولم نبود ولی بخاطر دیربه دیر سکس دارم سوراخ کونم تنگ با انگشتش بازش کرد اول یه انگشت بعددوتا گذاشت که چقد لذت داشت منم تواوج لذت بود دردهم خیلی داشتم که بعدچن دقیقه کیرشوگذاشت که دردم بیشترشد وخوابیدروم تا کیرش توکونم جابازکن شروع کردبه تلمبه زدن یواش یواش که منم ارضا شدم که بهش گفتم توهم تلمبه زدنت روبیشترکن تموم بشه خسته شدم درد دارم اونم زود تلمبه زدوارضا شدوابشو ریخت توکونم که بعدش هم ازهم لب گرفتیم رفت دسشویی خودشوتمیزکردبعدش من رفتم لباسمونوپوشیدیم نیم ساعتی پیش هم نشستیم گپ زدیم شوخی کردیم لب گرفتیم که مامانم زنگ زدگفت بیا کارت پیش خیاط تموم نشد اونم آماده شد ورفت وقت خداحافظی دم درخونه دوباره باهم لب گرفتیمورفت دوستم اومدکلیدخونه روبهش دادم وازش تشکرکردم رفتم خونه بعد دوروز رفتم خونه پدربزرگم که شوهرخالم داشت باگوشیم ورمیرفت که عکس پسره رودید فهمیدکه باهاش رابطه دارم پسره رومیشناسه گفت که خیلی مواظب باشم گفت که عکستونفرستی واسش که ازشانس بدم دیربهم گفت بیشترده تا عکس ازخودم با تاپ وشلوارک ودامن کوتاه فرستاده بودم تو این مدتی که خونه بابابزرگم بودم رابطش باهام سرد شد نه زنگ نه اس میداد که چن روز گذشت یکی مزاحمم شد بعد فهمیدم ازطرفش شماره منو داده مزاحمه همش فحش میدادومیگفت که عکس و فیلم سکستو دارم پخش میکنم میدونم فیلم ندارن خیالم راحت بود ولی ازطرفی دیگه خیلی نگران بود خیلی ناراحت بودکه اینکارباهام میکنه منم بهش اس دادم که این شماره واست آشنا نیست گفت نه منم بهش گفتم میخوام برم دادگاه شکایت کنم که درخواست بهم بدن برم شبکه ایرانسل اسم وفامیل وادرس این مزاحمه رو بگیرم بعدش با دادگاه طرفه هیچی از پیام های که دادم روپاک نکردم دلیل واسه شکایتم گذاشتمشون که تو دادگاه دلیل داشته باشم بعداین حرفم که آخرین تماس من باهاش بوده مزاحمه دیگه زنگ نزد فقط خواستم بگم زود به هرکسی اطمینان نکنید عکس ندیدخونه خالی نرید که بعدش اینطور باهامون رفتار کنن نوشته

Date: September 24, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *