بچه ننه

0 views
0%

_کسخل اگه کسی بفهمه چی _نترس بچه ننه کی میخواد بفهمه _من اولین سکسمو میخوام بازنم بکنم لاشی _بدبخت الان ۱۸سالته تابخوای زن بگیری پدرت درمیاد _حالااین زنه کجاست _تویکی از پرت ترین محله های شهره قطعا هیچ کس از اشناها به اون محله خراب نمیره از دبیرستان دراومدم از کیوان خدافظی کردم رفتم سوار اتوبوس شدم تو غرق تو افکارخودم بودم باید چیکارکنم حرف کیوان گوش کنم اگه باهاش برم نکنه اتفاقی بیوفته دراین هنگام صدای پیرمردی منو به خودم اورد بچه جون برو کنار منم بشینم رفتم تکیه دادم به پنجره وبیرون دید زدم داخل ماشین کناری زن ومرد جوون بودن یعنی اینا زن وشوهرن یعنی اولین بار کی سکس کردن اتوبوس جلوی ایستگاه ایستاد من پیاده شدم رفتم خونه مادر وخواهرم خونه بودن پدرم مثل همیشه نبود ناهار خوردم جلوی تلویزیون دراز کشیدم مثل همیشه تلویزیون برنامه ای نداشت زدم ماهواره فیلمی میداد مه نیکی میناژ نقش ارایشگر بازی میکرد پیش یه مشت سیاه پوست یعنی کی بااین سکس میکنه سیاه ولی خوشگل سکسی ناگهان صدای پیام گوشیم اومد کیوان بود چیکاره ای میای چنددقیقه موندم برم نرم چیکارکنم _ساعت ۴دم پارک میبینمت رفتم سرقرار یکم گشتم کیوان پیدا کردم _الدنگ من گفتم دم پارک اینجادم پارکه _بی خیال دوتاتیکه دیدم ماه _آخر سر این چشم چرونیت گرفتارمیشی ـ بی خیال میای بریم ـ میام اگه احساس کنم اوضاع خطریه برمیگردم ـ چه ننه بیابریم باید ماشین میگرفتیم چون اون محله اتوبوس نمیخورد ماشین گرفتیم رفتیم سرکوچه یارو ـ همین جاست اون کوچه باریک بایدبریم تو محله بدی بود بوی جوب بوی غالب هوابود ـ توازکجااین جارو میشناسی ـ هرازگاهی بابچه های بالا می یایم اینجا ـ قبلا سکس کردی ـ اره چندبار ـ مرتیکه تو چه جور ادمی هستی هنوز ۲۰سالت نشده چندبار سکس کردی ـ توخودت عقب افتاده ای به من چه _من عقب افتاده نیستم من پاکم میفهمی _اصلاتو پیامبر توامام ولمون کن جلوی در کوچکی متوقف شدیم رنگ رو رفته زنگ زده کیوان در زد دختر تقریبا ۵یا۶ساله ای اومد دم در کیوان گفت اومدیم کارخیاطی داریم دختر رفت وبرگشت گفت برین بالا دراخری به نظرمیومد ازاون خونه هاست که چند خانواده تواتاق های مختلف زندگی میکنن ولی ح توحیاط کوچیکش سکوت مرگباری حاکم بود ازپله های ترک خورده رفتیم بالا طبقه دوم از راهروش به طرف دراخر رفتیم پرده همه اتاق هاکشیده بود دراخر رسیدیم درزدیم خبرداره مامیایم _قبلا ازطرف کسی بهش خبردادم دربازشد توقع زن پیروسن بالا داشتم ولی زن میانسال میشه گفت خوبی درباز کرد پول اوردین _اره اوردیم پول دادیم گفت بیاین تو _سعید چیکار کنیم باهم بریم _یکم عفت داشته باش باهم بریم چیکارکنیم اونجا یکی یکی میریم اولم خودم میرم _اول توبرو چون من میخوابم حسابی طولش بدم اول من رفتم برعکس تصورم اتاق بزرگی بود که حتی اشپزخونه هم تهش داشت اتاق به وسیله در چوبی نصف شده بود _باراولته _اره _میگن اولین بارباهرکی سکس کنی یادت میمونه حالامن یادت میمونم براهمیشه زنی بود باقیافه نسبتا خوب هیکل خیلی معمولی داشت روزمین نشسته بود گفت بیاپیشم خیلی اروم رفتم روبه روش رو زانو نشستم بلندشد جلومن بلوزشو دراورد پشتشو کرد به من دامنشو کشیدپایین شرت وسوتین سفید نه چندان سکسی پاش بود یواش یواش یخم بازشد به خودم اومدم اومد نشست روبروم یواش رفتم جلو ولپ ولبش بوسیدم و روی بدنش دست کشیدم بدنش داغ بود اونم اروم بود خودشو دراختیارمن گذاشته بود سینه هاشو لمس کردم دوباره بوسه بارانش کردم خودش سوتینش روبازکرد سینه هاش معمولی بود بازهم سینه هاشو لمس کردم اینبار رفتم نوک سینه هاشو مک زدم بااین کار اه کوتاهی کشید ونوک سینش منقبض شد بازهم مک زدم ودوباره صورتش بوسیدم وقتش بود یه مرحله بریم جلو کمر ودگمه شلوارمو بازکردم اون شلوارمو کشید پایین وهمینطور شورتم رو کیرم کاملا شق شده و اب قبل منی ازش سرازیر شده بود شروع کرد به ساک زدن بعد چندقیقه خودم نذاشتم ادامه بده چون ممکن بود ابم بیاد حالم خراب کنه گفتم میخوام بکنم بلندشد شورتش کشیدپایین وپشتش کردبه من کس تمیزی داشت خواستم شروع کنم خودش کیرم گرفت طرف کسش برد خیلی اروم فشار دادم کیرم فرورفت گرمای کسش حس میکردم چندلحظه ادامه دادم بعدگفتم اینطوری نه بعد به پهلو خوابیدم اونم اوردم کنارم به پهلو خوابوندم این پوزیشن مورد علاقم بود توفیلم های پورن بازم شروع کردم به کردن ازپشت کامل بغلش کردم وپشت گردنش بوس کردم ارامشی عجیبی داشتم طوری که تمام فکروخیال روزمره ازیادم رفت همینطور ادامه دادم احساس کردم اب داره میاد محکم ازپشت بغلش کردم خودش فهمید ابم داره میاد گفت ابت داخل نریز تااخرین لحظه ادامه دادم بعد کشیدم بیرون کاندوم دراوردم وروی رون پاش ابم خالی کردم انگار تمام لذت های قبلش خواب خیال بود بی حال شدم به قولی کمرم خالی شد ازش یه لب دیگه گرفتم لباسام پوشیدم رفتم بیرون کیوان دم در بود گفت چه طور بود هیچی نگفتم گفتم من میرم گفت صبرکنم توجه نکردم رفتم رفتم سر خیابون تاکسی بگیرم پیرمردی اومد گفت بچه جون اینجاچیکار داری همون پیرمردی که داخل اتوبوس دیدم نوشته

Date: March 17, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *