سلام اين اولين داستاني كه من ميخوام براتون تعريف كنم تو محلمه مون يه پسر بو به اسم هاشم كه بچه ها بهش ميگفتن قليدون ، هم سفيد بود هم كون درشت و عين جنيفر لامسب به همه داده بود بجز من بدبخت. البته اصليترين دليلش هم خود من بودم چون تو محلمون يه جوري رفتار كردم كه همه رو من قسم ميخوردن . بچه هايي كه كرده بودنش هي ازش تعريف ميكردن و دل من و خون ميكردن من هم تو كف ، دنبال يه موقعيت واسه كردنش . خلاصه مطلب يه روز كه خونه داشتم با كامپيوترم ور ميرفتم ديدم داداشم ميگه بيرون صدات ميكنن . رفتم جلوي در ديدم اين آقا با مرضیه (خواهرش) اومدن و از من ميخواد كه مودم جديد رو كه خواهر جونش خريده رو نصب كنم واسشون . آقا ما رو ميگي تو كونم عروسي بود مرضیه با قليدون اومدن با من كار دارن ؟؟؟!!! با كسب اجازه از مراجع ذيصلاح (مادرم) رفتيم خونشون و من كيس رو زدم زمين و دل و جيگرش رو ريختم بيرون و مودم رو چپوندم توش و …. تا اينكه كار كشيد به اتصال به اينترنت و باز كردن آيدي واسه اون 2 تا جيگر … بعد از اينكار و خوردن يه كمي بيسكوييت و چايي كه مرضیه جون زحمتش رو كشيده بودن من و قلي تو اتاق شديم تنها و من شروع كردم به اموزش چت تو ياهو همين كه وارد يكي از اطاقهاي چت شديم يكي نوشه بود « پول ميدم و وب سكس ميگيرم * گي كسي هست و … » قليدون پرسيد گي چيه ديگه منم از خدا خواسه شدم استاد و شروع كردم به آموزش گي (سكس پسر با پسر) اقا من ميگفتم و اين تحريك ميشد تا جايي كه كيرش شق شد و خودش گفت بزار اين كوچولو رو جابجا كنم و خنديد . ديگه روي من و اون باز شد و آقا اميد كه نوكرتون باشه كار رو گذاشت سرجاش . قرار شد روزي كه كسي خونه نيست بهم زنگ بزنه و به بهانه آموزش برم و بكنمش. روز موعود فرا رسيد و من با هزار دلهره واشوب از يك طرف و از طرف ديگه كاندوم و اسپري رفتم خونشون . اول كار مثل همه سكسها يه فيلم سوپر شد و من و اون . بعد بازي با كير هم و آخرش هم لختش كردم و نشوندمش رو تختش كه كنار كامپيوتر بود( اسپري رو قبل از اينكه فيلم رو ببينيم زده بود به كيرم ) مثل دخترا از لب گرفتن شروع كردم و تا ميتونستم لبهاي ناز و قلمبهش ر رو خوردم – جاتون خالي – بعد اميد كوچولاو رو جلدش كردم (كاندوم) و با كمي روان ساز (تف زدن) مالونم در كونش به خيال خودم سولاخش رو تنگ فرض كرده بودم ولي فقط با كمي فشار عين اينكه يه سنگ بندازي تو چاه قلوپي رفت توش و من يك حال مشدي از اين فرو رفتن آني بردم يه هو دستم رو گرفت و گفت براش جلق بزنم ولي من با كمي اخم گفتم نه . اون بدبخت خودش شروع كرد به بازي با دولش و منم كه هي عقب و جلو ميكردم و تلمبه ميزدم آقا و خانوم من سرت رو بدرد نيارم اسپري پدر ما رو درآورد باور كنيد نيم ساعت هر جور سكسي رو ازمايش كرديم و آبم نيومد اون بيچاره 3 تا 4 بارخودش رو خالي كرده بود و من …. خلاصه ديديم نمياد چيكار كنيم چيكار نكنيم من كاندوم رو درآوردم تا بيشتر حس كنم گرماي كونش رو ولي باز لامسب قفل شده بود تا اينكه گفت بده بخورمش . منم از خدا خواسته قبول كردم و بعد از چند دقيقه خوردن كيرم باور كنيد آبش عين آبجوش ريخت رو سر و صورت قليدون و من ديگه از خود بيخود شدم . ولي دستش درست بيچاره از قبل فكر اب پرتغالش رو هم كرده بود بعد از خوردن آون كمي به خودم اومدم و لباس هام رو پوشيدم و از خونشون زديم بيرون . از اون روز تا به حال نمي دونم چند بار ولي هر موقع دلم ميخواست و اون اگه پا ميداد ميكردمش ولي هنوز با مرضیه فقط سكس چت دارم . دعا كنيد تا روزي داستان سكس با اون رو هم براتون بزارم .
0 views
Date: May 21, 2018
ای لاشی