سلام این اولین داستان سکسی گی بازی منه سال اول که رفتم مدرسه راهنمایی 11 سالم بود چیز زیادی از سکس نمیدونستم به خاطر زیبایی چهره و کون یه کم قلمبه گاهی اوقات نگاه بچه های هیز کلاسای بالاتر رو حس میکردم تو کلاسمون 5 6 تا بچه خوشگل بودن من نیمکت دوم با سعید و امیر بودم امیر یه کم شیطون بود و گاهی به شوخی پاهاشو میزد به پام و فشار میداد حس خوبی بهم دست میداد تو کلاسمون 2 3 تا پسر شر هم بودن که یکیشون فردین بود موقعی که زنگ اخر میخورد و همه هجوم میبردن از در کلاس خارج شن فردین سعی میکرد پشت من بیاد و یه کم بمالونه به کونم تو مواقع دیگه هم باهام مهربون بود یه روز که یه معلم جدید وسط سال اومد و ازمون خواست جاهامونو عوض کنیم فردین به من گفت بیا نیمکت اخر پیش من بشین تو اون نیمکت صابر ته نیمکت و کنار دیوار بود منم رفتم وسط و فردین هم سر نیمکت نشست فردین از همون اول پاشو میچسبوند به پام و تکون میدادو منم چون بهم حال میداد پامو کنارش نگه میداشتم یه بار که درس ریاضی داشتیم فردین اروم دستشو گذاشت رو رونم انتظارشو نداشتم یهو بدنم یخ کرد اونم پررو شروع کرد بالای رونمو مالیدن منم حشرم داشت میرفت بالا و خوشم اومده بود چون هیچکس هم دستشو نمیدید منم گذاشتم کارشو بکنه یواش یواش دستشو سر داد سمت کونم و اروم اروم به مالیدن دستشو از رو شلوار رسوند به پشت سولاخ کونم و شروع کرد به نوازش کردن خیلی داغ و حشری شده بودم دوس داشتم بیشتر به سولاخم نزدیکش کنه واسه همین یه کم خم شدم ارنجامو گذاشتم رو لبه میز اینکار باعص شد کون بیاد بالاتر و به فردین امکان داد دستشو بیشتر ببره زیر و برسونه دمه سولاخ کونم تا اخر زنگ ریاضی فردین حسابی منو حشری کرده بود زنگ که خورد مثه همیشه رفتیم خونه و تا اخر سال این برنامه ادامه داشت ولی با اینکه خیلی دلم میخاست جرات نداشتم سکس حضوری و لخت کنم تابستون که شد تو محل از صب تا شب بیرون بودیم و بازی میکردیم یه روز منو محسن و رضا با مهرداد رفتیم خونه محسن اینا که مامان باباش نبودن من جق زدن بلد نبودم مهرداد پیشنهاد داد همو انگولک کنیم که همه موافق بودن رضا و محسن سعی میکردن مهردادو روکم کنی انگولک کنن اخه مهرداد کون کن قهاری بود و خیلی ادعاش میشد مهردادم بند کرده بود به کون من و تا تونست منو انگولک کرد بعدش گفت بچه ها جق بزنیم و شلوارمونو کشیدیم پایین و همه شروع کردن به جق زدن من تاحالا جق نزده بودم اسه اولین بار بود که میزدم بعد چند دقیقه یه دفعه یه حس خوب ارضا بهم دست داد و با اینکه ابم نیومد ولی خیلی حس جدید پیدا کرده بودم یه روز تابستون خونمون خالی بود و حشرم زده بود بالا و میخاستم واسه اولین بار سکس رو تجربه کنم رفتم بیرون تو کوچه کسی نبود رفتم نشستم دم خونه و منتظر بودم یکی از بجه ها بیاد بهش و بیارمش خونه بعد نیم ساعت رضا اومد بیرون تا منو دید اومد کنارم نشست یه کم حرف زدیم ولی روم نمیشد بهش پیشنهاد بدم یه دفعه بهش گفتم خونمون کسی نیست حوصلم سر رفته رضا هم فوری کفت خب بریم تو خونه تلویزیون ببینیم رفتیم خونه درو بستی رفتیم تو پذیرایی نشستیم من رفتم چای درست کنم وقتی اومدم رضا گفت سعید میای همو بکنیم من که از خدام بود گفتم باشه لخت شدیم رضا گفت تو اول بکن من تا حالا سکس نکرده بودم و بلد نبودم واسه همین گفتم نه تو اول بکن رضا گفت بخاب رو تشک دراز کشیدم و رضا نشست رو پاهام و یه کم تف انداخت دم سولاخم و یکی هم زد به دوره کیرش خوابید روم و کیرشو گذاشت لاپام و شروع کرد تلمبه زدن من حسابی داشتم حال میکردم و فک میکردم کردن همین مدلیه اما رضا حرفه ای بود و اروم اروم کیرشو از لاپا گذاشت بالاتر و دم سولاخ و نوک کیرشو اروم میمالید دم سولاخ بار اولم بود و یه کم دردم گرفته بود ولی نمیفهمیدم کیرش کجاست گفتم رضا کیرت کجاست گفت لاپا گفتم خب بزار تو سولاخ گفت دمه سولاخه تازه فهمیدم دردش واسه چیه اون روز زضا همینجوری اونقد دم سولاخ مالید تا ابش اومد بعد نوبت من شد منم یه کم لاپاش گذاشتم ولی حس نداشتم و نصفه نیمه پا شدم نوشته سعید
0 views
Date: May 1, 2020