تنها سکس گی من

سلام من ۱۸ سالمه و این داستان مال یه ماه پیشه موضوشم گیه پس خواستین نخونین من همیشه دنبال یه عشق واقعی بودم ولی خب همچنین چیزی خیلی سخت پیدا میشه کسی که دقیقا همونی باشه که میخوای از همه لحاظ من تو یه رابطه عشقی اصلا به سکس فکر نمی کنم چون سکس از رو هوسه عشقو خراب می کنه حتی عاشق یه پسر شدم عاشق همه چیش حاضر بودم بمیرم ولی اون باشه عشق تو همه چی هست نه اینکه فقط پسر و دختر عشق واقعی عشق به خوبی هاست حالا اگه یکی خوب باشه چه دختر چه پسر کسی حق نداره عاشقش بشه منم یبار عاشق یکی شدم ولی حتی یکبارم نشد حتی به سکس باهاش فکر کنم چون درستم نبود ولی خب دیگه شهوت لعنتی رو نمیشه کاری کرد پس مجبور شدم یکماه پیش دیگه از رو اجبار برم با یکی سکس کنم چون دیگه خسته شده بودم گشتم تو این سایت و اینا یه پسره بود خوب بود همسن منم یکم حرفو اینا و آشنایی تا اینکه بالاخره راضی شدم با همین یبار بسکسم برم پی کارم قبلش رفتم همه جارو چه داخلی چه خارجی تمیز کردم و بی مو صبح بود پاشدم رفتم سر قرار یکم گذشت ولی پیداش شد سلامو اینا یکم چرخ زدیم و حرف زدیم قرار شد بریم خونشون تاکسی گرفتیم رفتیم رسیدیم خونشون کسی نبود من خیلی خلاصه دارم میگما ناراحت نشین بعد تو خونه چون جفتمون تازه کار بودیم بلد نبودیم من نشسته بودم رو مبلشون با گوشی اونم اومد نشست پیشم بعد آروم آروم شروع کرد اول بغلم کرد بعد بوسم کرد لبامو خورد گردنمو منم همینطور بعد آروم آروم پیرهنمو در آورد لباس خودشم درآورد خوب بود لاغر سیکس پک داشت دوباره اومد روم بازم خوردیم همو منم سینه ها و سیکس پکشو خوردم رسیدم به شلوارش زیپشو باز کردم اونم مال منو داشت باز می کرد بعد مال منو کشید از پام بیرون مال خودشم درآورد رفتیم اتاق فقط شورت داشتیم بعد تو اتاق سرپایی دوباره لب گرفت ازم منم بغلش کرده بودم گردنشو میخوردم بعد رفتم پایین شورتشو درآوردم کیرش شق بود خوش فرم بود معمولی یکم ساک زدم ولی چون کلفت بود زیاد نتونستم بعد دوباره بلند شدم لب گرفتیم اونم در همین حال شورتمو درآورد منم کیر هر دومونو گرفتم باهم مالوندم بعد دیگه این کارا تموم شد بالش آورد گفت بخواب منم دراز کشیدم رفت بیرون یکم بعد با روغن زیتون برگشت رفت از کمدش کاندوم آورد کشید رو کیرش بعد روغن زد به کون منم روغن زد خوابید روم تنها جایی که خوب بود همین جا بود فقط بقیش حس خاصی نداشتم اصلا درکل حس خاصی نداشتم چون اینو فقط بخاطر یکبار تجربه و راحت شدن از فکر چند ماهه ی سکس داشتم انجام می دادم که دیگه بعدش تو ذهنم نچرخه راحت شم برم زندگیمو بکنم و از زندگیم لذت ببرم من خوابیده بودم به سمت زمین اونم رو پشتم خوابید از پشت می خورد سرو صورتمو کیرشم لای کونم حرکت می داد لیز می خورد اونجاش خوب بود تا اینکه یهو آورد دم سوراخم آروم کرد تو جونم دراومد یه لحظه باو یه مالشی یکم بازش کن حداقل نه همینجوری کرد تو آخم دراومد گفتم واستا یکم واستاد بعد شروع کرد تلمبه زدن من اصلا حس خوبی نداشتم چون درد داشت ولی قابل تحمل بود بعد یکم که گذشت درآورد چرخوند منو حالت فرغونی فکر کنم خوب نمیشناسم اینا رو پاهامو گذاشت رو شونه هاش دوباره اومد روم لبامو می خورد منم بغلش کرده بودم بعد دوباره کیرشو کرد تو کونم دوباره تلمبه زد اینجاشم زیاد بد نبود هیچکس هیچ حرفی نمیزد فقط صدای کارامون بود بعد یکم که گذشت درآورد کیرشو بهش روغن زد به منم یه کاندوم داد حالا منو به حالت داگی کرد دوباره کرد توم شروع کرد تلمبه زدن منم کاندوم کرده بودم جق می زدم بعد چند دقیقه دیدم حرکاتش تند شد فهمیدم آبش میخواد بیاد منم تند تر جق زدم آبم اومد تو کاندوم اونم آبش اومد ولی یکم بعدش بازم تلمبه زد بعدش درآورد بعد سکس انگار دوطرف هیچ حسی نداشتن دیگه رفتیم تمیز کردیم لباس پوشیدیم رفتیم بیرون اون خداحافظی کرد رفت منم رفتم بعدش یکم ناراحت بودم ولی دیگه اینم تجربه بود سعی میکنم طرفش نرم چون همش از روی شهوته این یبارم فقط واسه راحت شدن از افکار چرند بود البته هنوزم گاهی وقتی حشری میشم تو ذهنم میان ولی دیگه ولشون می کنم میرم سراغ عشق که توش هوس نباشه البته اگه اصلا وجود داشته باشه آدم بعضی وقتها به یه دلایلی یه کارایی می کنه خودشم نمی دونه واسه چی مثل اینکه برای رسیدن به یکی خودتو بکشی و همه کار واسش بکنی ولی واسه اون یه دوست معمولی باشی اونوقته که آدم دیگه رد می ده خیلی کارا می کنه کارای بد حتی منم این حالتو داشتم ای کاش یه روز همه چی خوب سه سرتونو درد نیارم اینم داستان من بود همین دیگه بای نوشته پسر