تن داغ مادرزن

سلام من یه مادرزن دارم که خیلی دوسش دارم بدنش اتیشه هر وقت دوست داشته باشم بغلش میکنم خودمو بهش میچسبونم اونم خیلی منو دوست داره همیشه بهم محبت میکنه گاهی وقتا که تنها میشیم و مثلا اون دراز کشیده استراحت میکنه من میرم توی بغلش خودمو بهش میچسبونم و به بدنش دست میکشم میمالمش دست میبرم زیر پیرهنش کمرشو شکمشو دست میکشم وقتایی که صورتامون به هم باشه ریز ریز صورتش رو بوس میکنم اونم همش منو میبوسه چیزی که از همه بیشتر دوست دارم این داغی تنشه هر نقطه بدنشو لمس میکنم اتیشه تا بحال دو بار لباشو بوسیدم همین طور که تو اغوش هم بودیم بهش گفتم بوس از لبات بده لبامو اروم میبوسید منم سعی میکردم طولانی ببوسمش لب بالاشو پایینشو دونه دونه مک میزدم وقتایی که زیر پتو دراز کشیده میرم زیر پتو بغلش موقی که از پشت میچسبم بهش دستمو از جلو لباسش میبرم روی شکمش میزارم اروم نوازش میکنم یه چند باری هم دست گذاشتم از رو لباس روی سینه هاش بغلش کردم ولی جرات نکردم تا حالا علنی سینه هاشو بمالم یا وقتی فیس تو فیس کنار هم دراز کشیدیم لباشو میبوسم دستمو میزارم روی باسنش تا حالا دو بار موقعی تو بغلش بودم بهش گفتم لای پاشو باز کرده و پامو گذاشتم لای پاهای داغش اما جرات نمیکنم یجور بچسبم که کیر شقمو حس کنه خیلی دوسش دارم دلم نمی خواد از این بیشتر پیش برم رابطمون خراب شه خیلی هم تو کف کردنش نیستم فقط گاهی بخودم میگم مثلا با یه چند کلمه ازش بخوام سینه هاشو نشونم بده براش بخورمش یا مثلا یجوری بحثو بکشونم به اینکه خیلی تو کفم و اون مثلا برام کیرمو بماله ولی بنظرم ارزش ریسک کردن نداره و دوست دارم رابطمون رو تو همین مرز نگه دارم میدونم کیفیت داستان های شهوانی به خوبی گذشته نیست ولی خواهش میکنم لطفاً فحش ندید شاید یکی خوب بنویسه و از ترس فحش دادن شما خاطراتش رو نگه نوشته