توالتی به رنگ بهشت

0 views
0%

سلام امیدوارم این خاطره با عشق حسابی ارضاتون کنه راستشو بخواید در سالیانه بسیار دور ما خونمون خیابون شریعتی بود که داخل خونه ما یه توالتی بود که زیره درش هیچی نداشت و به راحتی هرچی داخل بود معلوم بود منم سنم کم بود برای اولین بار اونموقع بود که کس و کیر رو از نزدیک دیدم و فهمیدم که چی هستن یه روز طبق معمول همیشه از زیره در داشتم شاشیدنه یکی از فامیلامونو میدیدم که واااااااااااااااااااااااااااااای چه کسه قشنگی داشت بعد از دیدن این صحنه رفتم خونه همسایمون که یه دختر داشت به نام الهام رفتم جریانو براش تعریف کردم که توالت خونه ما اینجوریه اونم کنجکاو شد که بیاد ببینه البته اون از من بزرگتر بود خلاصه قرار گذاشتیم که فردا بیاد خونمون این صحنه رو از نزدیک ببینه وقتی اومد خونمون انگار یه طور دیگه شده بود تا گذشت که یه نفر رفت تو توالت از خانومای همسایمون الهامم سریع رفت از زیره دره توالته خونمون همه چیزو دید تا باور کرد یه روز منو دعوت کرد خونشون که برم باش خاله بازی کنم منم دعوتشو قبول کردمو رفتم وقتی رسیدم گفت بیا مثلا من رفتم قهرمان شدم تو یه مسابقه ای تو ام داری مدال میندازی گردنم منم بقلت میکنم منم ساده بقلش کردم مدالو انداختم گردنش یه دفه دیدم کسشو از رو چسبوند به کیره من منم راست کرده بودم دوباره اومد کونشو چسبوند به کیره من کیرمو از رو شروار تا ته فشار دادم تا گفت آخ بعد اومد به من گفت بیا بکشیم پایین به هم دیگه نشون بدیم منم قبول کردم گفتم اول تو اونم کشید پایین واااااااااااااااااااای برای اولین بار کس رو لمس کردم شب اومدیم خونه با هم دیگه یه حالی کردیم که نگو و نپرس الان سالها از اون ماجرا میگذره و من در حسرته یه توالت مثله توالته خونه قبلیمونم اما گیرم نمیاد تا مخ یکی و بزنم هیف امیدوارم از داستانم خوشتون اومده باشه لطفا نظر بدید نوشته

Date: July 15, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *