سلام دوستان خوبین من مهرانم از شمال زیاد وقت تونو نمی گیرم یا شایدم این جوری بگم ک زیاد بلد نیستم داستان بنویسم ماجرای ما بر مگرده به سال 84 که من اون موقع 22 سالم بودو تازه از سر بازی اومده بودم با یه خوشکل خانمی آشنا شدیم به نام تینا که 15 سال بیشتر نداشت ولی نسبت به سنش هیکل درشتی داشت قد بلند تو پر بود خیلیم به خودش میرسید آرایش قلیض از حرفا چند باری باهم بیرون رفته بودیم البته در حد بمال بمال ولی تلفنی هروز باهم صحبت مکردیم تا قرار شد یه روز باهم بریم بیرون با ماشین رفتم دنبالش تو راه که داشتم می رفتم داداششو سر خیابون دیدم وقتی سوار شد بهش گفتم که دادش جونش سر خیابونه خودش پیشنهاد داد بریم خونه شما از شانس خوب منم خونمونم برا چند ساعتی خالی بود خوابید رو صندلی عقب منم پالتمو انداختم سرش تا داداشش مارو نبینه رسیدیم خونه بعد روشن کردن تی وی رفتم میوه اوردم براش بعد شروع کردیم به صحبت کردن بهش گفتم که نمی ترسی باهام اومدی خونمون اونم که مثلا میخاست مخ منو بزنه گفت مگه ادم از دوست پسرش میترسه گفتم اخه من بچه شیتونیما گفت نخوری مارو فهمیدم بله چراق سبزه ولی میخاستم قبل از شروع سکس بیشتر ازش بدونم و هم یه تورایی بیشتر حشریش کنم شروع کردم از دوستای قبلیم براش صحبت کردن اولش ادای ناراحتی به خودش گرفت بعد کمکم که به جاهای سکسیش رسیدم دیدم خوشش اومده بعد بهش گفتم حالا نوبته تو از خودت بگو اول ناز کرد بعد کمکم شروع کرد می گفت قبل تو با یکی ی یسالی دوست بودم بعد کلی اصرار گفت یکی به نام علی بیشتر که پرسه جو کردم یارو رو شناختم تا دید میشناسمش هول شد اخه علی باهام دوست بود قسمم میداد که بهش چیزی نگم من اذیتش مکردم مگفتم که بهش میگم که اومدی خونمون شروع کرد به التماس که بیخیال شو گفتم باشه ولی باید بیشتر از رابتت با علی برام بگی گفت خیلی دوستش داشتمو الانم دوسش دارم همش باهم بودیمو چون علی تو آژانس کار مکرد شده بوذ راننده شخسیمو هروز میرفتیم بیرون با خنده بهش گفتم چند بار شیتونی کردی باهاش خندیدو گفت زیاد گفتم برام بگو میگفت روم نمیشه منم گفتم خوب نگو از خودش می پرسم اونم چون دوسش داشت میخاست باهاش باشه بازم بهم همه چیزو گفت که اره باهم همیشه سکس داشتیم البته همیشه تو ماشین که زیادم حال نمیداد چون حول حولکی بود خوب تو ماشینم جا تنگ بود همجور که داشت صحبت مکرد من زدم شبکه اس پیس که اون زمانا فیلم سوپر پخش مکرد از شانس خوب من تازه یه فیلم شروع شدع بود منم بهش بیشتر نزدیک شدمو دست انداختم دور کردنش اونم هشری شده بود چیزی نمی گفتم خلاصه لب تو لب شدیمو اخ که چه لبای داشت شیرینو داغ البته زیاد همکاری نمی کرد می گفت زیاد از سکس خوشش نماد میدونم که می خاست کلاس بزاره بعد کلی لب بازی شروع کردم به لختش کردن اول روسریشو برداشتم چه موهای مشکی صافی داشت ولی زیاد مقاومت می کرد که کوتا بیا بزار واسه بعد دیدم اینجوری نمیشه خودمو لخت کردم تمام لباسامو در آوردم حتی شورتمو گفت راحتی گفتم اره عزیزم دستشو گرفتم بردم تو اتاقم رفتیم رو تختم که دو نفره بود صدای فیلم هم دیگه در اومده بود با صدای فیلم کیر بلند شده من ذیگه ذید راهی نداره که دست از مقاومت برداشتو شرو کرد به همکاری خدا نسیبتون کنه چه بدنی تو پور با پوستی برنزه کاملا لختش کردم کلی لیسش زدم خوب شهوتیش کردم ولی هر کاری کردم ساک نزد برام خلاصه خابوندمش خابیدم روش شروع کردم به مالیدن کیرم به کوس و کونش هی هولم میداد می گفت نکنی تو من دخترما برش گردندم یه تف حسابی زدم سر کیرم گزاشتم در کونش که هی تکون میداد که نکن درد داره منم که حسابی شهوتی شده بودم خوب کیرمو با اب کس نازش خیس کردم با یه فشار نصف کیرمو دادم تو کونش انگار پردشو زده باشم یه جیغ بلند زد اومد از زیرم در بره که بایه فشار ذیگه همشو دادم تو دیگه کاملا بی حال شده بود دیگه تکونم نمخورد فقط سعی میکرد کونشو صفت کنه من یه خورده واستادم جا باز کنه بعد کم کم شروع کردم به تلنبه زدن اونم خودشو صفت کرده بود که اره مثلا کونم تنکه منم حالشو گرفتم گفتم علی کارشو کردها خوب آمادش کرده واسه ما با حال بی حالی گفت چطور مگه چی شده گفتم کیرم راحته گفت داری پدر مارو در میاری میگی کیرم راحته گفتم آره با این که صفت گرفتی خودتو ولی راحتم گفت با این کیر دسته بیلت افتادی روم می خای خودمو صفت نگیرم خلاصه بعد یع رب تلنبه زدن سگیش کردم گزاشتم تو کونش بهش گفتم تا حسابی بهم حال ندی ول کنت نیستم گفت پس دارم چی کار میکنم گفتم چرا صدات در نمیاد اگه خوب حال ندی همه رو ب علی می گم اونم تازه صداش در آومد توری اه اه می کرد که دوست داشتم تا صبح بکنمش ولی حیف داشت شب می شدو باید می رسوندمش خونشون بعد چند تا تلبه شدید با هم ارضاع شدیم با تکونای شدیدش منم تموم آبمو خالی کردم تو کونش خلاصه این بود داستان ما اگه خوشتون اومده باشه خوب نظر بدین منم جریان کایدن اون کس پشمالوشم براتون مگم که چه حالی کردم نوشته
0 views
Date: September 24, 2024