زمین خیس بود و هنوز از ناودونی ها قطره قطره آب میریخت داخل پیاده رو دیگه ابری نبود ولی به هر طرف نگاه میکردی نمیشد رنگین کمون رو پیدا کرد توی گوشم صدای ماشین ها و هم همه مردم نبود یه هندزفری و صدایی که داشت سعی میکرد با خوندن از عشق و خیانت و بازی دنیا واسه خودش طرفدار پیدا کنه تا شاید روزی زندگیش رو به راه بشه نگاهی به ساعت گوشی و سرعت قدمامو بیشتر کردم انگار این خیابون تموم بشو نبود چهارراه پشت چهار راه مغازه و ویترین و بوی کبابی که از چندتا کبابیِ اون سمت خیابون میومد بعد از کلی بحث با بابام دلم میخاست بهش نشون بدم که بزرگ شدم شاید اصلا بابام مهم نبود میخاستم به خودم ثابت کنم که میتونم مثل بقیه باشم خسته شدم از راه رفتن و رفتم داخل یه سوپرمارکت سیگار اسی چه رنگی سبز یه بسته چهار تومن تا دیروز که سه تومن بود دیروز دیروزه یه پنج هزار تومنی دادم و بقیه پولو یه فندک ساده گرفتم دوباره خیابون آهنگارو یکی یکی رد کردم تا رسید به آهنگ سنگین اما فاز اون آهنگ کجا و یه سیگار سبک کجا هی چه فاز سنگینی همه چی سفید سیاهه چیزی رنگی نی نشستم توی ایستگاه اتوبوس نتونستم پاکتو خوب باز کنم و پاره شد یه نخ گذاشتم لای لبامو فندک میکشدم داخل دهنمو و سریع میدادم بیرون آهنگ داشت و تموم میشد صدای خنده ی بلند یه دختر حواسمو پرت کرد آخر نیمکت ایستگاه یه دختر که لای آرایش چهره واقعیش معلوم نبود بهم نگاه میکرد هندزفری رو از گوشم در اوردم سمتش سر تکون دادم حالت سوالی میخاستم بفهمونم که ها یعنی چی به چی ذل زدی نگاه داره فهمید یا نفهمید برام مهم نبود اتوبوس اومد دیدم سوار نشد منم از جام بلند نشدم به گوشیم نگاه کردم 17 10 خاستم سیگار بعدی رو با آتیش سیگار قبلیم روشن کنم ولی نمیشد صدای قهقهه دختر رفت روی اعصابم و با نارحتی گفتم چیه به چی میخندی کوله مدرسشو برداشت و بلند شد گفت یه نخ بهم میدی داشتم بهش نگاه میکردم که یه خانواده اومدن و وسطمون نشستن تو فکر بودم واقعا کارم به جایی رسیده که یه دختر اینجوری منو دست میندازه فندکو در اوردم از جیبمو سیگارو روشن کردم یه مرد با ریش و سیبیل بلند و کت شلوار قهوه ای روشن و یه پیرهن سفید کنارم نشسته بود چپ چپ نگاهم کرد بلند شدم و به تابلوی ایستگاه اتوبوس تکیه کردم سیگارو از رو لبم برنمیداشتم میخاستم نشون بدم که خیلی ناراحتم هفته دیگه اعزام بودم ماشین بابامو داغون کرده بودم سال قبلم که به چنتا نمره مزخرف نتونستم دیپلممو بگیرم اتوبوس اومد و همه سوار شدن داشتم میرفتم که سوار بشم دیدم دختره نشسته هنوز بیخیال شدم منم رفتم نشستم ایندفه نزدیکتر اتوبوس که رفت پاکت سیگارو گرفتم سمتش بدون اینکه چهره من نگاه کنه یه نخ برداشت فندکو گرفتم سمتش سیگارو گذاشت لای لباش و خودشو نزدیک تر کشید سرشو اورد سمت فندک یعنی براش روشن کنم کام گرفت با انگشت اشاره و انگشت وسطش سیگارو رو از لباش برداشت نگاه کرد سمتم و بار اولته نه آره خب که چی هیچی از چسدود کردنت معلوم بود تازه دود سیگار از دهنش بیرون اومد و کام بعدی شمارتو بده یه نیشخند زد و گفت رو دادم بهت ها زیاد مزاحمت نمیشم هفته دیگه اعزامم نیشخندش شد خنده چرا کچل نکردی هنوز خندید و خندید گوشیمو نگاه کردم 17 20 دستشو اورد سمتم گوشیمو گرفت گفت الگوش چیه گرفتم از دستش گفتم نیخای چیکار میخام به عمم زنگ بزنم من احمقم تازه دوهزاریم افتاد قفل گوشیمو باز کردم صفحه تماسو اوردم و دادم بهش شمارشو زد و بلند شد داشت لباساشو مرتب میکرد و سیگارو نصفه انداخت زیر پا اسمت چیه فردا زنگ بزن میخای برسونمت مگه ماشین داری نه دربست میگیرم آقا رو باش بهش خیره شده بودم و حواسم نبود چی میگم اتوبوس اومد یه خط کمکی بود دستشو دراز کرد سمتم خاستم نشون بدم که هیجان ندارم ولی دستم میلرزد وقتی باهاش دست دادم هیچی نگفت و خندید رفت سوار اتوبوس شد دوباره هندزفری و سیگار شمارشو ذخیره کردم پیام ها اومد لاین تلگرام واتس آپ شبنم جوووون همچین پیامایی رو پروفایلای هیچکدوم عکس خودش نبود ولی همه عکسا یکی بود تو تلگرام براش پیام گذاشتم ازت خوشم اومده آخرین بازدیدش مال دیروز بود شب که رسیدم خونه دوباره نگاهای سنگین بابام بیخیال رفتم تو اتاقم سیستمو روشن کردم صدای آهنگو زیاد کردم ولو شدم روی تخت ذل زده بودم به سقف و استرس داشتم دوست دختر مجازی زیاد داشتم ولی این یکی مجازی نبود با اینکه تازه ازش شماره گرفته بودم حس عجیبی داشتم بعد از دو سال که خودمو روی جنازه مادرم انداخته بودمو گریه میکردم اولین دختر یا زنی بود که لمسش کرده بودم آدمک سلام کجای قصه ای آهنم الان دو راهه زندگیم از وقتی رفتی من دارم لا فیلترا میخوابم الحق که سخته مشتی من یکم بی ارادم یه بی اراده ولی سزاشو دادم منم یه نخ سیگار با عادتای قدیم ندیم غرق کلمات صادق بودم که عاشق آهنگاشم صدای درو به زور شنیدم آهنگو قطع کردم و گفتم بیا تو مستخدم بود لباسامو شسته بود گذاشت توی کمدمو رفت به گوشیم نگاه کردم دیدم یه پیام اومده توی تلگرام بزنگ زنگ زدم پیشواز نداشت سلام سلام گفتی فردا زنگ بزنم که اشکال نداره من بیرونم جدی جدی میخای بری سر بازی آره دور کلات قرمزی و صدای خنده جوووون میخندی خیلی با مزه ای اسمت چیه امیر فردا بیا پارک ملت صدای بابام اومد با کی حرف میزنی قطع کردم و گفتم دوستم بود شبنم پیام فرستاد که چرا قطع کردی فقط نوشتم بابام استیکر خنده فرستاد و گفت ظهر پارک باشی فردا به عموم زنگ زدم و گفتم یه ماشین فردا لازم دارم فقط گفت صبح بیا دم فرشگاه و بدون خداحافظی قطع کرد هدفن کامپیوترو وصل کردم یه پوشه از آهنگای کاغذ رکورد از صبح بخیر ایران تا آهنگ گنگ شایع مثل همیشه بدون شام روی صندلی کامپیوتر خوابم برد صبح بیدار شدم و با تکون خوردنم اسکرین سیور کامپیوتر قطع شد بکگراند کاور آلبوم رپ گاد امینم بود هدفن رو گذاشتم بدون اینکه سیستمو خاموش کنم لباسامو که از دیروز تنم بود عوض کردم رفتم دستشویی و تو آینه به خودم خیره شدم صابون و ژیلت و یه زخم روی گونه زدم بیرون از خونه سمت فروشگاه عموم برعکس دیروز آفتاب گرمی بود و آسمون صاف انگار تو خیابون هیچکس عجله ای واسه جایی رفتن نداشت خلوت بود و سوت و کور یه نگاه به گوشی 10 35 26
0 views
Date: September 24, 2020