جقی سرنوشت ساز

دستمو دور کیرم حلقه کرده بود و منتظر بودم تا ویدئو لود شه یک عکس از فیلم که زنه با نگاهی رو به بالا داشت کیر کلفته یارو رو ساک میزد دیوونم می کرد پیش خودم با همون ی عکس از فیلم کلی صحنه ی سکسی توی ذهنم ساخته بودم و لحظه شماری میکردم واسه شروع شدن فیلم ولی مگه این دایره چرخون لعنتی میکشید بیرون عین چی هی می چرخید کلافه شده بودم و خودمو مشغول تبلیغای کیر دراز کن و کس پیر جور کن کرده بودم ولی انگار قسمت نبود بجقیم روی کامپیوتر که هیچی نداشتمو عکسم که اصلا حال نمی داد ی نگا به اق فریبرز کردم که با ۴۵ سانت درازا در حصار دستام بود و صاف زل زده بود به چشام دستی که ازش خسته شده بودو تفایی که دیگه به زور بعد دوتا پارچ اب خوردن قد رعناشو تر می کردن معلوم بود خیلی خستس بهش گفتم سوراخ می خوای عمویی ی پ ن پ خاصی تو چشاش بود به فکر فرو رفتم مگه من چمه چی کم دارم دوتا تخم اندازه توپ بسکتبال و کیرمم که اگه ریا نباشه باهاش زانومو می خارونم خودمو مجاب کردم که دیگه وقتشه ی سرزدم به شهوانی واسه پیدا کردن کس و کون با شرایط خوب که با کلی کسشعر در مورد سکس با ننه و خاله و عمه و اینا مواجه شدم ی نگا به ننم انداختم ی نگا به بابامو ی جون نار تو دام گفتم رفتم تو کار بابم که دکش کنم و خونه واسه منو ننم خالی شه خیلی حق به جانب رفتم بهش گفتم بابا می دونی چی شده گفت نه چی شده گفتم واقعا که یعنی شما نمی دونید که پنگوئنایی که دیروز از جزایر عربستان به سمت بیابان کالاهاری مهاجرت کردن به خاطر گرمای شدید چقد می تونن اسیب ببینن یهو دیدم بابام پشماش ریخت و دوید و چنتا قالب یخ از توی فریزر برداشت و سریع زد بیرون منو بگو تو کونم عروسی بود وقتی بابام رفت خیلی اروم نشستم روبه رو ننم اونم خیلی با عشوه بهم نگاه می کرد و اروم دستشو می زد زیر ممه هاش منم که عاشق ممه های ۸۵جش با نوکی به قطر ۷ میلیمتر و به رنگ کالباسی سوخته بودم داشتم از داغ شهوت می سوختم بعد که دیدم موقعیت جوره رفتم نشستم کنارشو دستمو گذاشتم روپاش خیلی اروم بهم گفت ایمان پسرم درساتو خوندی فردا صبح که امتحان نداری منم با یدونه نه جیگر اینقد حشریش کردم که سریع رفت سراغ شلوارم و کندش و نشست رو به روم تا با دهن گشادو زبون ۱۰ ساننتی و ۴تا دندون پرکردش برام ساک بزنه از توی چشاش چه کیر دراز و خوشگلی داری رو خوندم و در جوابش با چشام گفتم همش ماله خودت ننه هر دو خیلی سکسی شده بودیم و وقتی سر کیرم می گرفت به اسید معدش واقعا دیوونم میکرد تقریبا نیم ساعتی داشت برام ساک می زد که دیگه حوصله هر دومون سر رفته بود بهش گفتم بسه دیگه بخواب بزارم درت وقتی ننم داگی نشست و کون خوشگلو سفیدشو دیدم ناگهان کیرم شروع کرد به لرزیدن با تعجب گرفتمش تو دستم که بعد از محو شدن ی دود عجیب بنفش متمایل به اجری با موجی از عجایب مواجه شدم ظاهرا کیرم لول اپ شده بودو چنتا دکمه زیر تخمام بوجود امده بود ی نگا عمیق تر که انداختم دیدم زیر یکی از دکمه ها نوشته تاخیری زیر یکی طول زیر یکی دیگه عرض در کمال تعجب داشتم باهاشون ور می رفتم که ننم با عصبانیت گفت اگه نمی کنی برم پیش اکبر اقا سوپری بدم اخه قراره امروز سویا بده براتون ماکارونی درست کنم داره دیر وقت می شه اینو که شنیدم انگار دنیا روی سرم خراب شده بود دیگه از عصابانیت جریان خونمو حس نمی کردم این زنیکه ی جنده هر روز می رفته به این اکبر کونی میداده تا سویاا بگیرهه مگه کیر احمد قصاب خارداره که به اون نمی داده تا چس مثقال گوشت بزنه تو این ماکارونیای تخمیش خون جلوی چشامو گرفته بود مزه ی تمام ماکارونیای بی مزه ای که خورده بودم این کیر می رفت تو کونم کنترل خودمو از دست دادم و زدم طول کیرمو کردم ۱ ۵ متر و عرضشو ۴۰ سانت سایه ی دراز شدن کیرم افتاد رو ننم و با دیدن کیرم رید به خودش سریع اومد فرار کنه که محکم گرفتمشو تو گوشش گفتم حالا بهت می فهمونم ماکارونی با سویا چه مزه ایه چشامو بستمو خیلی محکم کیرمو با ی ضربه کردم تو کونش ننم که تا قبلش در حال التماس و ناله بود به ناگاه ساکت شد چش که باز کردم دیدم کیرم همراه ۱۰ تا از دندوناش از اونورش زده بیرون وقتی توی اون حال دیدمش دلم براش سوخت خیلی نگرانش شدم ازش پرسیدم ننه حالت خوبه طوریت که نشده سرشو به نشانه ی مشکلی نیست عزیزم ادامه بده تکون داد منم خیالم راحت شد و دوباره شروع کردم یا درد کشیدنش خیلی حشری می شدم با هر عقب و جلو کردن ی چیزی از دل و رودش می افتاد بیرون ولی مشکلی نبود یا از دهنش یا از کونش باز می داشتیم سرجاش و از اول می کردم تو و ی چیز جدید ار ننم کشف می کردیم بعد یکی دو ساعت دیگه اصن حال نمی داد قبلنا پیش خودم فکر می کردم خیلیی که بیشتر از این حرفا سکس حال میده که یهو زنگ خونمونو زدن اصلا حال نداشتم کیرمو برگردونم حال اولش جدیش نگرفتم ولی در کمال تعجب داشتن کلید مینداختن که درو باز کنن اولش فک کردم بابامه که از کالاهاری برگشته ولی اینطور نبود انگار خواب بودم منه جقی و اینهمه خوشبختی محاله نمیدونم چرا و چجوری ولی تمام زنای فامیل و همسایمون با هم تصمیم گرفته بودن سرزده بیان خونه ما تعدادشون خیلی زیاد بودو وقتی وارد شدن و منو درحالی که داشتم لوزل المعده ننمو از کونش می کردم تو دیدن خیلی جا خوردن بالا رفتن نسبی دمای بدنشونو می تونستم از توی چشای هر ۲۶تاشون بخونم خیلی داغ و حشری شده بودن و همشون یهو به بهانه ی اینکه بدونن پرده دارن یا نه شرتشونو در اوردن و نشون هم دادن که مطمئن بشن خیلی جو سکسی شده بود و اون وسط ۳ تا از پسرای گی همسایمون و دوتا از بچه خوشگلای مدرسه و دایی و بابابزرگ خدابیامرزم همه یهویی لپ تاپاشون ویروسی شده بودو اوردن که من براشون درست کنم اونطرف خونه همه داشتم توی کس و کون همو نگاه میکردن و اینطرفم من توی لپ تاپایی بودم که از ۱ ترابایت حافظه ۹۹۹ گیگ فیلم و عکس سوپر بود تمام خونرو بوی شهوت برداشته بود و همه زیر چشمی به کیر من نگا می کردن ننم که نمی تونست کیسه صفراشو جا بزنه و اعصابش خورد شده بود داد زد گمشین برین بدین دیگه جنده ها کیرش به همتون میرسه با اینکارش ننم ایندمو به فاک داد انگار همه دم در منتظر بودن تا در باز شه و بیان نذری بگیرن ۳۰ و خورده ای ادم حمله ور شدن به کیر من که واقعا پتانسیل پذیرایی از همشونو حتی با اون کیر ترنسفورمرم نداشتم تعداد بالا بود و عرضه و تقاضا با هم نمی خوند اون وسط همونطور که پیشبینی میشد دعوا شد و عمه بزرگم زد با واکرش خار دختر عمومو گایید این وسط زن عموم که خیلی حشری و عصبی شده بود به خونخواهی دخترش از بین خیل جمعیت کله ی عممو محکم کوبوند به تخم چپ من با به زمین افتادن عمم یک سکوت تلخ بر اتمسفر سکسی خونه غلبه کرد همه مات و مبهوت به عمم که بیهوش افتاده بود نگاه می کردن انگار فهمیده بودن چه گهی بالا اومده همه سریع لباس پوشیدن و از خونه رفتن عمم ضربه مغزی شده بود و کاری براش نمی شد کرد فقط تونستن چنتا از اعضا شو به ننم اهدا کنن عمم مرد و هیچکس شهادت نداد که زن عموم سرشو زده به تخم چپ من من قاتل شناخته شدم و تخپ چپم الت قتاله چیزی تا ۱۸ سالم نمونده و منتظر حکم اعدامم این داستانم فقط نوشتم که دوتا نصیحت بکنم به جوونا ۱ همیشه جق بزنید هیچی تو کس نیس همش الکیه من الان ی جق با ارامش تو حموممونو با دنیا عوض نمی کنم ۲ اگه می خایید جق بزنید اینترنت از شرکت نخرید خارکسه ها اینقد نتشون کنده ی فیلم سوپر ۵ دقیقه ای به زور میشه دید اگه من اون روز تونسته بودم جق بزنم آیندم عوض میشد ولیی حیف کیر هرچی زندونیه بی ملاقاتیه تو کس ننه صاحب شرکت بدرود همگی دعام کنید ایشالا اون دنیا جبران کنم نوشته