سلام من اسمم امراهه 28 سالمه از بچگي عاشق دختراي چشم درشت و سفيد بودم ولي نميدونم چرا هربار كه نصيبم ميشد يا بهم پا نميداد يا بعد از يه هفته بهم ميخورد و مجبو ميشدم به دخترايي كه ظاهرشون دلچسبم نبود اكتفا كنم تا اينكه بعد از دوران دانشگاه تصميم گرفتم ازدواج كنم اخه يكي از دوستاي خواهرم كه چنسال از من كوچكتره چشممو گرفته بود همون صورتي را كه ميخواستم داشت چنبار كه با هم بيرون رفتيم اونم از من خوشش اومد و به اين نتيجه رسيدم كه نذارم از دستم بره و باهاش ازدواج كردم از ترس اينكه از دستم نپره قبل از ازدواج بهش پيشنهاد سكس ندادم بعد از ازدواج و اولين تجربه سكسمون همون چيزي كه تاحالا بهش فكر نكرده بودم ازارم داد و اون لاغريه زيادش بود كه از لذت سكس كم ميكرد قبل از اينكه باهاش سكس داشته باشم بخودم ميگفتم اگه لاغره عوضش يه صورت عالي داره دل دل كني احمق ديگه اين شكلي گيرت نميادو برگرديم سر اصل داستان راستي يادم رفت بگم اسم زنم گلسا بود هميشه بعد از سكس ابمو تو صورتش ميپاشيدم و بيشتر به عشق اي صحنه ميكردمش خودش اولش خوشش نميومد ولي بخاطر من انجام ميداد تا كم كم يادش دادم آبمو بخوره كه اولش فكر نميكردم اينكارو بكونه ولي در عين نا اميدي از اب كير خوشش اومد دوست داش بخوره و بهم ميگفت از خيلي غذاها بيشتر دوست دارم همين موضوع باعث شد يكم چاق بشه نميدوني كردن گلسا كه اندام كشيده و سفيد وبلندش حالا ديگه تپلي ام باشه بد جور فكرمو مشغول كرده بود تو يكي از سكس هامون بعد از اينه آبمو خورد بهش گفتم دوست داري بازم آب كير بخوري اون كه از شهوت داغ داغ بود گفت اره چون تو دوست داري من چاق شم اره آر ه بد جوري عاشقم شده بود و بخاطر من دوست داشت هر كاري بكنه يه فكر شيطاني به سرم زد و اينكه چنفرو بيارم و از آب كيرشون استفاده كنم يه شب كه ديوونه وار داش بهم ابراز عشق ميكرد اين پيشنهادو بهش دادم اولش خيلي جا خود ولي گفت خجالت ميكشم ولي با اصراريه من راضي شد خلاصه سرتونو درد نيارم اين كار اول با اوردن پسراي غريبه چت روم شرو شد تا دوستاي نزديكو و حالا ديگه پسراي فاميل و مخصوصا پسر خالش كه خواستگار قبلي گلسا بوده و الان زن داره خودم به اين نتيجه رسيدم از فاميل و آشنا باشه بهتره چون پسراي غريبه ممكنه مريض باشن و آبشون عشقمو مريض كنه آخر هفته ها پسراي فاميل خونمون جمع ميشن و آبشونو تو يه ضرف ميريزن و گلسا جون سر ميكشه حتي يكيشون بهم ميگفت به عشق آخر هفته تو هفته زنمو نميكنم كه آبم كم نشه بنده خدا خيلي به ما لطف داشت الان بعد 1سال گلسا تپلي و هيكلي شده وآاخر هفته هامون تبديل به يه جشن شده و خودمم بعضي وقتا با گلسا از اب كير ميخورم ولي تاحالا نذاشتم دست به زنم بذارن و يا با فيلم سوپر آبشون اومده يا گلسا فقط براشون ساك زده من بيغيرت نيستم عاشق زنمم اون الان يه دختر كامله برام اين داستانم به تنها عشق زندگيم گلسا جون تقديم ميكنمو اميدوارم هركي باهاش جق زده آبش گوشت بشه به تن گلساي من بدرودد نوشته
0 views
Date: August 15, 2018