که میخوام تعریف کنم مربوط فیلم سکسی میشه به سال85دوران مجردیم که واقعابهترین
ولذت بخش ترین سکس من توعمرمجردیم بود. من 27سالمه ومتاهلم خاطره ازاونجایی شروع شدکه سکسی یه روزرفتم خونه ابجیم و تاواردشدم
دیدم شاه کس یه خانم نازم اونجاست چنددقه بعداومدن من خداحافظی کردورفت.
باکلی بدبختی تونستم اسمش وشمارشوپیداکنم.راستی نگفتم کونی من شغل ازاددارم وبیشترخانمهامشتریمند.چندماهی باتلفن عمومی بهش زنگ میزدم واونم قطع میکرد3ماه گذشت تایه
روزباکلی جنده التماس قطع نکرد گفت چرامزاحم میشی گفتم ببخشیدقطع نکن
یه خواهش ازت دارم گفتم راستش پستون من خیلی وقته عاشقت شدم همون باراولی که دیدمت به طورباورنکردنی عاشقت شدم یه
دفه تلفنوقطع کوس کرد اونروزگذشت فردازنگ زدم گفت تاخودتومعرفی نکنی صحبت
نمیکنم منم ازخداخواسته گفتم قسم بخورکه وقتی خودمومعرفی کردم اگه دوست داشتی که صحبت کن ولی اگه دوست نداشتی به کسی نگی سکس داستان راستی اینم بگم
که مریم 26سالش بودوشوهرش 39سال ویک پسر7ساله داشتندگفت ایران سکس باشه قسم
میخورم تاخودمومعرفی کردم گفت خدامرگم داداشه ساراخانومی منم گفتم اره یه 2دقه هیچی نگفت یه دفه گفت فردازنگ بزن.منم خوشحال شدم انگاردنیاروبهم دادن.خلاصه فردازنگ زدم وگفت چرااینهمه دختر به من گیردادی گفتم من ازتوخوشم اومده بعدازش پرسیدم نظرت چیه که باهم دوستشیم یه مکث کردوگفت راستش دوست دارم منم ازتوخوشم میادولی میترسم خلاصه راضی شدکه هفته ای یه باربهش زنگ بزنم.کم کم هفته ای یه بارشد3روزی بعدش روزی 8ساعت .یک سالونیم گذشت وچنان به هم علاقه مندشدیم که اکه یه روزصدامونمیشنید دیوونه میشد.تواین مدت هم باتلفن باحرف زدن ارضامیشدیم .مریم خیلی خیلی مست وشهوتی بود به طوری که ازتلفن میگفتم دوست دارم الان کیرم تودستت باشه یاکستوبخورم چنان مست میشدکه میگفت کیرتوبخورم ابتوبریزتودهنم خلاصه ارضامیشدیم چون خیلی میترسیدمیگفت ارزودارم بغلم باشی ولی بایدامیرازشهر بره بیرون که بشه هموببینیم .توی این مدت هم فقط درحد دیدن باهم بودیموخیلی ارزوداشتیم بهم برسیم خلاصه بعددوسال بودکه یه روزگفت امیرفردامیخوادباپسرم بره یه شهرستان دیگه دکتر.منم فرداش اومدم تومیلان ومنتظربودم برن خلاصه رفتنوبعداینکه مطمئن شدم ازشهر رفتن بیرون رفتم مغازه ویکم ابنبات زعفرونی گرفتم ورفتم درخونشون ایفونوزدم گفت کیه گفتم منم عزیز بازکن باورتون نمیشه ولی اینقدکه توکف هم بودیم همین که رسیدم توحال دیگه رفتم بغلش کردم ورفتیم اتاق خواب حتی سلام هم نکردیم بس که اون تشنه کیرمن بودمن تشنه کس اون.نشوندمش روپاهام 20دقیقه فقط لبای همو میخوردیم چه لذتی داشت یه تاپ مشکی ناز بایه شلوارک لی پاش بودیواش یواش رفتم سراغ سینه هاش یکم ازروی تاپ مالیدموتاپ دراوردم وای یه سوتین قرمزرنگ تنش بوددادمش بالا چه سینه هایی داشت شروع کردم به خوردن اونم هی میگفت عزیزکیرمیخوام تشنمه دارم میمیرم تواوج مستی بودیواش رفتم پائین وشلوارکشودراوردم ست کرده بود چه بویی داشت سفیدوبی مو.شروع کردم به خوردن اونم داشت باکیرم ورمیرفت که یه دفه ابم اومدوریخت توشرتم چنددقیقه گذشت وگفت درازبکش نوبت منه تیشرتمودراوردویکم لب گرفت وشلوارمودراوردازروی شرت یکم باکیرم بازی کردوشرتمودراورد صورتشواوردکنارتخمامویه نفس عمیق کشیدفراموش کردم بگم که اونم تاوقتی که نوبتش شد 3بارارضاشده بود خلاصه چنان کیرمومیخوردکه عشق میکردم خیلی باحال ساک میزدومنم حال میکردم دیگه داشت میمردگفت مهدی کیرمیخوام یه دفه اومدبالام وبادستش کیرموگذاشت جلوی کسش اینقدخیس بودکه تاگذاشتم رفت توکسش وای چه کسی چه حالی میداد خلاصه چندمدل عوض کردیمو بعد45دقیقه بودکه گفتم داره ابم میاد گفت بریزتودهنم تاقطره اخرشو خورد تقریبانیم ساعت بدون هیچ حرفی روی هم بودیم بعدش یه چای خوشمزه بهم دادوباکلی بوس اومدم بیرون واون روز2باردیگه هم رفتم وباهم حال کردیم .تواین 7روزی که تنهابودهرروزباهم حال میکردیم .این به عنوان بهترین سکس عمرم بودوبعدازدواجمم دیگه باهم رابطه نداشتیم ولی هنوزعاشق همیم.امیدوارم خوشتون اومده باشه .اگه اشتباه تایپی داشتم ببخشید