این ماجرای آشنائی منو دوستم جهان هست ببخشید که بیان این خاطره کمی طولانی هست شاید در نگاه اول خوندنش خسته کننده و کسل کننده باشه ولی بیان گوشه ای از خاطرات شیرینم هست که دوست داشتم اونو با شما دوستان به اشتراک بزارم شاید برای بعضیها باورش سخت باشه ولی این خاطره از داستانهائی که پسری با مادرش یا خواهرش یا فک و فامیلش سکس داشته فکر کنم بهتر به دل خواننده اش بشینه دیگه میگم باورش با خودتون میتونید بگید همش دروغه یا هرطور میتونید فکر کنید اگر غلط املائی هم دیدی من عذر خواهم برای اون دسته از اقایون هم که نگران دست و چشم بنده هستند باید عرض کنم همه این داستان در مدت زمان یک روز یا دو روز نوشته نشده خب منو جهان بطور اتفاقی توی نت با هم اشنا شدیم و با هم چت و گفتگو میکردیم و خیلی با هم دوست شده بودیم تا اینکه یه روز دوستم بهم گفت سعید میخام بیرون از نت ببینمت منم قبول کردم هردومون کارمون ازاد بود منکه یه مغازه داشتم دوستم یه دفتر داشت بعد از یک سالی که با هم دوست بودیم بلاخره قرار گذاشتیم و بیرون همدیگرو دیدیم البته قبلش هردو عکس همو دیده بودیم خیلی نامانوس با چهره هم نبودیم ولی قرارمون برای هردومون هم یه شور هیجان داشت هم واقعا به هم دیگه عادت کرده بودیم تقریبا دیگه همه خصوصیات همدیگرو میدونستیم و گاهی اوقات اون از زنش و زندگیش برام میگفت منم از زندگیم براش گفتم که ازدواج کرده بودم و کارمون به جدائی کشیده شده بود بعد از اون ملاقات جهان خیلی بیشتر باهام راحت شده بود خیلی بهم لطف میکرد یه روز ظهر که توی مغازم که یه بوتیک بود داشتم با دوستم چت میکردم چون هردومون دوست داشتیم بیشتر چت کنیم تا زنگ بزنیم که بهم گفت سعید یه زحمتی برات دارم گفتم بگو داداش گفت راستش تو ادم فنی هستی چون اینو قبلا بهش گفته بودم بهم گفت لباسشوئی مون انگار یه مشکلی براش پیش اومده جمیله میگه اب و خالی نمیکنه اگر برات سختت نیست میشه بیائی و یه نگاهی بهش بکنی گفتم چشم دادش گلم حتما گفتم کی میخاهی ببینمش گفت میام دنبالت و با هم بریم گفتم باشه کار بوتیک داری اصلا به شغل فنی مربوط نمیشد ولی خب من قبلا کارم فنی بوده از این لوازم سردرمیاوردم دوستم اومدو با هم رفتیم خونه اش انگار به زنش از قبل خبر نداده بود چون زنش با یه تاپ و شلوارک در را برامون باز کرد و دوستم منو به جمیله معرفی کرد بنده خدا جا خورده بود که دوستم بدون هماهنگی منو برده خونش به جمیله گفت اقا سعید دوست خوبم که بهت گفته بودم جمیله هم بهم خوش امد گفت و دعوتم کرد داخل جهانم گفت که سعید اومده تا لباسشوئی رو ببینه و تعمیرش کنه از جمیله بگم که یه زنه خیلی خوشگل و خوش اندامی بود مخصوصا که تقریبا نصف بدنش هم لخت بود با اون تاپ که چاک سینه هاشو نشون میداد و دستهاش که کامل لخت بود و شلوارکشم که تا سر زانوش بود وقتی جمیله پشتشو کرد و داشت میرفت تو هال چشم به کون گرد و خوش فرمش افتاد و وای دلم براش غش کرده بود جمیله چون جهان هم بود دیگه نرفت و لباسشو عوض نکرد با همون حالت بود ولی معلوم بود خیلی جلوی من راحت نیست البته جهان گفته بود که جمیله زنه راحت و معاشرتی هست ولی خب من هنوز براش غریبه بودم جمیله یکی دو دقیقه با منو جهان نشست و گفت برم چائی بیارم بلند شد راه افتاد و دوباره چشم روی کون خوشگلش تمرکز داشت واقعا وقتی راه میرفت کونش خیلی خوشگل تکون میخورد خیلی شل و وارفته نبود گردو خیلی عالی بنظر میرسید پوستش نه خیلی سفید بود نه سبزه واقعا جمیله زن خیلی زیبائی بود با صدائی دلنشین و گیرا جمیله با یه سینی چای اومد و نشست پیش جهان روبروی من پاهاشو جمع کرده بود و جهان و بغل کرده بود تا تنش خیلی تو چشم نباشه منم با جهان حرف میزدم خیلی نمیخاستم به جمیله نگاه کنم ولی از همون اول که دم در دیدمش انگار یه تیری به قلبم نشسته با دیدن جمیله بعد نمیدونم چی شد که جهان گفت وای گوشیمو تو دفتر جا گذاشتم و بلند شد از جاش به جمیله گفت عزیزم من برم دفتر از اون طرف هم میرم مدرسه پسرمون برشمیدارم و میام تا سعید جان هم یه دستی به لباسشوئی بزنه من اومدم منم انتظار نداشتم جهان منو زنشو با هم تنها بزاره به جهان گفتم منم باهات میام و بعدا برمیگردیم که جهان گفت نه بابا وقتو از دست میدیم تو یه زحمت بکش نگاش کن منم زودی برمیگردم هر چی من اصرار کردم که منم باهاش برم و بعدا میام قبول نکرد به جمیله گفت از سعید جان پذیرائی کن تا من بیام و یه بوسش کرد جلوی من زودی از در زد بیرون و من موندم و جمیله جمیله سینی چائی رو برداشت و رفت اشپزخونه من هنوز نشسته بودم جمیله گفت اقا سعید تشریف نمیارید گفتم بله جمیله خانم رفتم تو اشپزخونه و ماشین لباسشوئی رو بهم نشون داد گفتم دقیقا چش هست گفت ابو تخلیه نمیکنه گفتم باشه و من داشتم ماشین لباسشوئی رو از جاش میکشیدم بیرون که جمیله هم رفت و بعد از چند دقیقه وقتی برگشت دیدم یه چادر سرش کرده ولی با همون تاپ و شلوارک هست تو دلم به رفتارش خندیدم که اگر اینقدر از من خجالت میکشه و چادر سرش کرده چرا لباسشو عوض نکرده همینطوری سرم به باز کردن لباسشوئی گرم بود که دیدم جمیله اومده بالاسرم ایستاده تو فاصله نیم متری بعد تازه فهمیدم اومده کنار گاز و داره غذا درست میکنه اونطرف لباسشوئی هم ظرف شوئی بود که جمیله یا پای گاز کار میکرد یا دم ظرفشوئی بود انگار اهل چادر و حجاب نبود و هی چادرش از سرش میافتاد روی شونه هاش هی بالا سرم حرکت میکرد و بوی تنش داشت مست و دیونم میکرد خیلی حرف نمیزد تقریبا یه نیم ساعتی سکوت بینمون حاکم بود و این زیاد خوب نبود که جمیله گفت میخاهی برات یه چائی دیگه بریزم منم تشکر کردم و گفتم لطف میکنی جمیله هم چائی ریخت و گذاشت روی اپن گفت خوش بحال خانومتون که مردی مثل شما را داره منکه دوست داشتم جهان هم دست به اچار بود گفتم خب جهان تو کار دیگه ای تبهر داره بعدشم من زن ندارم یعنی داشتم از هم جدا شدیم جمیله گفت ای وای خیلی متاسفم اقا سعید گفتم چرا مشکلی نیست خب با هم تفاهم نداشتیم و تا بچه دار نشدیم جدا شدیم جمیله گفت مشخص نیست چشه گفتم هنوز به موتور تخلیه اب دسترسی ندارم باید بازش کنم ببینم چشه گفت چقدر طول میکشه گفتم نمیدونم گفت وای یه عالمه رخت چرک دارم همینطوری مونده کاش زودتر درستش کنی گفتم دارم سعی خودمو میکنم بعد برای اینکه یکمی باهاش شوخی کرده باشم گفتم میخاهی رختاتو بده ببرم برات بشورم و بیارم جمیله هم که انگار یخش کمی وا رفته باشه و یکمی راحتتر شده بود باهام گفت وای اقا سعید چی میگی همش که لباس رو نیست لباس زیرام چی گفتم خب اونارو هم برات میشورم تر و تمیز میارم که جمیله زد زیر خنده و دوباره بهبهانه غذا اومده بود نزدیکم ایستاده بود و این دفعه دیگه خیلی نزدیکم بود دیگه دلم میخاست اون ساق پای خوشگل و خوردنیشو بغل میکردم میخوردمش یه جوری هم چادرشو میگرفت که تا نصف ساق پاش از زیر مشخص باشه از بالا هم که همش چادره از سرش افتاده بود روی کمرش هی سرش میکرد وقتی هم میخاست سرش کنه کامل دستاشو باز میکرد و زیر بغلهای خوشگلش هم نمایان میشد داشت منو با این کارهاش میکشت نمیدونستم حواسم به لباسشوئی باشه یا به جمیله پسرشون نوبت عصر مدرسه بود و تا برگشتن جهان دو ساعتی زمان بود بعد جمیله رفت توی اتاقشون و منم فرصت کردم خوب همه لباسشوئی رو برسیش کردم مشکلشو پیدا کردم ولی دلم میخاست با جمیله بمونم بنابر این مشکلشو برطرف نکردم الکی معطل کردم که دیدم جمیله از یه جائی داره صدا میزنه بلند شدم دستمو شستم و رفتم سمت اتاق خوابشون فهمیدم جمیله داره از داخل حمومشون صدا میزنه در اتاق خوابشون زدم جمیله گفت اقا سعید بیا داخل بیا رفتم داخل که دیدم جمیله دیگه بدون چادر توی حموم ایستاده و داره تو رو شوئی که داخل حموم داشتن یه چیزی رو اب میکشه بهم گفت اقا سعید حالا که زحمت کشیدین و اومدین این هواکش حموم هم خیلی صدا میده یه نگاهی هم به این بندازین منکه محو تماشای جمیله بودم داشتم سینه و هیکل نازشو نگاه میکردم یهنگاهی به لباسی که داشت میشست انداختم دیدم داره سوتین و شورتشو اب میکشه نمیدونم چرا جمیله منو به اتاق خواب و حمومشون وارد کرده بود کیرم دیگه بلند شده بود براش دلم میخاست محکم بغلش کنم لبشو بخورم که دیگه هیچی نفهمیدم و محکم بغلش کردم و لبهاشو بردم توی لبم مکشون میزدم از پشت دستم روی کمرش بود و به خودم فشارش میدادم از جلو هم دستمو کرده بودم زیر تاپش و داشتم سینه هاشو میمالیدم جمیله هم هی توی بغلم تقلا میکرد و میخاست خودشو از دستم فراری بده که نمیتونست و من محکم گرفته بودمش نمیدونم چقدر طول کشید ولی من فقط لبهای جمیله رو مک میزدم دستم دیگه از پشت توی شورتش بود و داشتم کونشو میمالیدم و سینه هاشو میمالیدم وقتی جمیله دید که ا زدستم نمیتونه در بره دیگه زور الکی نزد و دیگه تقلائی نکرد منم دیگه محکم فشارش نمیدادم اروم دستمو از روی سینه اش بردم روی شکمش و پهلوهاش دیدم جمیله دیگه ارومه اونم داره به لب دادن همراهی میکنه زبونمو بردم توی دهنش و اونم زبونشو کرد توی دهنم زبون همدیگرو مک میزدیم و دیگه دستم لای چاک کونش بود و دست راستمو اروم کردم تو شورت و کسشو گرفتم توی دستم وای کسش خیلی نرم و تپلی بود داشتم با کسش بازی میکردم و انگشت وسطیمو بردم لای کسش که دیدم وای کسش خیس کرده جمیله هم منو بغلم کرده بود و سرش رو به بالا و داشت حسابی بهم لب میداد و منم با کس و کونش بازی میکردم اونم هوم هوم میکرد ناله میکرد لبمو از لبش برداشتم چشمای جمیله خمار خمار شده بود دست انداختم تاپشو از تنش دراوردم وای دوتا سینه خوشگل و خوردنی جلوم ظاهر شدن که هردو سینه اشو با دو دستم گرفتمو چسبوندمشون به هم نوکشون مک میزدم جمیله هم سرمو به سینه اش فشار میداد و اه و ناله میکرد میگفت وای بخور بخور منم همه سینه اشو لیس میزدم و مک میزدم فشارشون میدادم از خوردن پستوناش دست کشیدم تو چشماش زل زدمبهش گفتم داشتی منو دیونم میکردی دیگه نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم همش جلوم قر میدادی با این کون خوشگلت با این پسونای نازت جمیله هم هیچی نمیگفت گفت بریم توی اتاق اینجا کهنیمشه وای انگار همینو میخاستم بشنوم با هم رفتیم روی تخت و جمیله رو خوبودمش روی تخت و بازم مشغول خوردن پستوناش شدم اونم خیلی حال میکرد که نوک سینه هاشو حسابی مک میزنم همه سینه و شکم و پهلوهاشو میخوردم دستها و بازوهاشو میبوسیدم مثل یه ادم گرسنه که به سفره رنگین دعوت شده بودم نمیدونستم کجاشو بخورم همش حرص ولع داشتم که صدای تلفن خونه بلند شد و منو جمیله مثل برق گرفته ها از جامون پریدیم اونم داشت حسابی حال میکرد و صداش همه اتاق پر کرده بود که هی میگفت بخور سعید همه جامو بخور که صدای زنگ تلفن حالمونو گرفت جمیله داشت نفس نفس میزد دید شماره جهان افتاده یه نفس بلندی کشید که حالش بهتر بشه جواب داد ولی هنوز داشت اروم نفس نفس میزد که جهان انگار پرسیده بود چه خبر چی شد سعید چکار کرد که جمیله گفت اقا سعید که هنوز مشغوله جهانم گفت خب منم برم دنبال پسرمونو برشدارم بیام چیزی میخاهی بخرم که جمیله گفت اره یکمی خرید دارم اگر میتونی برو فروشگاه خرید کن گوشت و مرغ و روغن و اینا گفت باشه عزیزم بعد جمیله گفت خواستی بیائی دوباره زنگ بزن شاید بازم خرید داشته باشم اونم گفت به روی چشم و قطع کرد منکه داشتم زن رفیقمو لختش میکردم و میخوردمش جمیله گفت سعید زود باش دیگه هرکاری میخاهی زوتر بکن گفتم باشه عزیزم دست بردم شلوارک و شورت جمیله رو از پاش کشیدم بیرون دیگه جمیله لخت لخت جلوم دراز کشیده بود داشتم همه بدن زیباشو با چشام میخوردم وای کسش خیلی خوشگل بود رونهاش خیلی خوردنی بود من هنوز لباسم تنم بود جمیله گفت ای نامرد منو لختم کردی خودت لخت نشدی بلند شد پیرهنمو از تنم کشید بالا و زیر پیرهنمو هم درش اورد بلندم کرد ایستادم دکمه شلوار و زیپمو باز کرد شلوار و با شورتم کشید پایین و کیرم که شق و راست ایستاده بود پرید بیرون جلوی صورتش و گفت وای ببین چیرو قایم کرده بد جنس و بی معطلی کیرمو کرد تو دهنش و داشت کیرمو میخورد دلم میخاست اول من همه جاشو میخوردم کسشو کونشو لای رونهاشو ولی جمیله پیش دستی کردو کیرمو ساک میزد و هوم هوم میکرد گفتم عزیزم بلند شو منم میخام کستو بخورم جمیله گفت وایسا یکمی دیگه بخورمش خیلی خوشگله کیرت سعید جون گذاشتم 5 دقیقه دیگه خورد بلندش کردم خوابوندمش روی تخت و شلوارمو از پام درش اوردم رفتم روش خوابیدم کیرم نزدیک کسش بود بین رونهاش ازش لب میگرفتم و سینه هاشو میخوردم بعد رفتم پائین بین پاهاش و از هم بازشون کردم شروع کردم لیسیدن کس داغ و خیسش وای که چه مزه ای داشت ابش هی لیسش میزدم زبونمو میکردم تو کسش جمیله ناله میزد بعضی وقتا پاهاشو تا جائی که میتونست میداد بالا تا زبونم بیشتر بره تو کسش یا با پاش سرمو به کسش فشار میداد هی جیغ جیغ میزد و هوم هوم میکرد و میگفت وای کسمو بخور کسمو بخور همشو بخور کسم مال توه سعید جونم منم هم کسشو میخوردم هم کونشو نزدیک نیم ساعت فقط لیسیدمش که دو سه باری فکر کنم ارضا شده بود چون خیلی جیغ جیغ میکرد همه تنش خیس عرق شده بود و من لیسش میزدم گردنشو سینه هاشو شکمشو زیر بغلشو رونهاش مثل یه ماهی توی بغلم ول میخورد و به تنش پیچ و تاب میداد دیگه دلم میخاست کیرمو بکنم تو کسش بهش گفتم جمیله میخام بکنمت عزیزم اونم بهم گفت یالا منم همینو میخام عشقم منم عاشق کیرتم که بره ته کسم پاهاشو گرفتم رفتم جلو تر کیرمو به لای کسش میکشیدم و کسشو نگاه میکردم و میگفتم جون چه خوشگله کست چه ناز کست این مال کیه این کس مال کیه جمیله هم ناله میکرد و میگفت مال توه مال تو بکنش بکنش کیرتو بکن توش منم هی کیرمو میمالیدم لای کسش میخاستم اتیشش تند تر بشه دیگه جمیله داشت دیونه میشد از شهوت دستشو اورد کیرمو گرفت و گذاشت تو سوراخ کسش خودشو هل داد جلو تا کیرم بره تو کسش و یه ناله ای کرد و گفت اخخخخخخخخخخخخ جوووووووووووووووننننننننننننننننن وای کسم منم دیگه تو کسش تلمبه میزدم پاهاش توی دستم بود داشتم کیرمو میدیدم که داره تو کسش حرکت میکنه خیلی لذت میبردم که چنین کسی رو دارم میکنم کیرم کلفتتیش و اندازه اش واقعا خوب بود و کس جمیله هم خیلی عالی بود اونقدر تنگ نبود که اذیت بشه اصلا هم گشاد نبود انگار کسش دقیقا برای کیرم ساخته شده بود دیگه داشتم حسابی کسشو براش میگائیدم گاهی تند و محکم میکردمش گاهی هم اروم جمیله هم انگار بینهایت لذت میبرد چون صدای اه و اوه اخ جون اخ جونش قطع نمیشد هی میگفت جرم بده سعید جون جرم بده کسم مال توه کیرمو از کسش دراوردم بهش گفتم بلند شو میخام از پشت بکنم جمیله بلند شد ولی بهم گفت سعید تورخدا کونم نه گفتم عزیزم کاری به کونت ندارم کستو میخام از پشت بکنم اونم سریع قمبل کرد و کون گرد و نازشو داد بالا و کسشم از لای رونهاش جمع شده بود یکمی پاهاشو باز کرد تا کسش بازتر بشه گفت سعید زود باش وقت نداریم گفتم جمیله کونت داره منو میکشه بخدا دلم میخاد بخورمش جرش بدم جمیله هم سوراخ کونشو باز و بسته میکرد منم رفتم سراغ مک زدن سوراخ کونش حسابی مکش زدم و زبونمو فرو میکردم توش اونم ناله میکرد گفت سعید کسم کسمو بخور منم کسشو براش خوردم گفت بکنم عزیزم از کس جرم بده جهان منو جرم نمیده گفتم چرا جرت نمیده گفت تو جرم بده دیگه کیرمو گذاشتم دم کسشو فشار دادم رفت تو کسش و گفت اخخخخخخخخخخخ ووووواااااااااااااااااااایییییییی کسسسسسسسمممممممممممم منم دوتا لپ کونشو گرفتم تند تند از عقب کسشو میگائیدم یه یک ربعی هم اینطوری کردمش دوباره طاق بازش کردم از جلو کردم تو کسش سینه هاشو میخوردم که دیگه داشت ابم میومد منم اه و ناله ام بلند شده بود و گفتم جمیله ابم داره میاد که کیرمو کشیدم بیرون و ابم پاشید روی شکم و سینه هاش و یکمی هم ریخت بالای کسش کیرمو به بالای کسش روی ابم میمالیدم و نفس نفس میزدم جمیله دستشو دراز کرد تا بخوابم توی بغلش اونم با نفس نفس زدن میگفت وای خیلی عالی بود خیلی کیف کردم کیرمو با رونهاش میمالید کیرم هنوز شق بود جمیله کیرمو گرفته بود میکشید روی کسش یه دفعه سر کیرمو برد لای کسش میکشید روی چوچولش و ناله میکرد بردش پائینتر و گذاشتش تو کسش من گفتم جمیله دیونه شدی گفت اره دیونه شدم تو نترس طوری نمیشه کاش همه ابتو تو کسم میریختی اونطوری کیفم بیشتر میشد گفتم خل شدی جمیله گفت تو خلم کردی سعید کیرمو از کسش دراوردم بلند شدم با دستمال هم خودمو هم شکم و سینه ها و کس جمیله رو پاکش کردم ازش یه لب گرفتم و گفتم جمیله خیلی میخامت عاشقتم کاش بشه بازم بتونیم باهم حال کنیم گفت اگر تو بخواهی میشه گفتم منکه از خدامه عزیزم کمکش کردم بلند شد لباسامونو تنمون کردیم جمیله گفت خب لباسشوئی کارش به کجا کشید درست میشه یا نه گفتم اره عزیزم درست میشه ولی من دیگه به چه بهانه ای بیام پیشت عشقم جمیله گفت بهانه اش با من تو فقط بازم همینطوری بهم حال بده گفتم واقعا خوب بود خوشت اومد گفت اره بینظیر بود گفتم مگه جهان خوب بهت حال نمیده گفت چرا اونم خیلی خوب میکنه ولی خب توهم لذت خاص خودتو داری عزیزم بغلش کردم حسابی ازش لب گرفتم که دیدم گوشی خونشون بازم زنگ خورد جهان بود گفت من نزدیک خونه هستم کاری داری یا بیام جمیله هم یه چشمکی بهم زد و گفت نه عزیزم بیا بیا بعدم بهم گفت سعید جلوی جهان مثل قبل باش همونطوری تا خودم کم کم میارمت تو زندگیم باشه گفتم چشم عشقم رفتم سراغ لباسشوئی و مشغول بودم که زنگ خونه بصدا دراومد و جهان با پسرش و خریدها اومدن تو گفتم خب میگفتی میومدم کمکت جهان گفت نه سعید جون همینکه داری زحمت لباسشوئی رو میکشی دستت درد نکنه دیگه منم لباسشوئی رو راهش انداختم و جهان و جمیله خیلی خیلی ازم تشکر کردن و شام هم باهاشون خوردم و برگشتم خونه خودم از روز به بعد تقریبا هر هفته یا هر دو هفته با عشقم جمیله قرار سکس میزاریم و هردو بینهایت بهمدیگه لذت میدیم جمیله ازم خیلی راضیه چون هم بهتر از جهان بهش حال میدم هم چون زن خیلی داغ و سکسی هست و یه بار تو سکس اعتراف کرد که جهان به تنهائی نمیتونست که اونو به اوج شهوت و ارضاش برسونه برای همین ازم قول گرفته بود که همیشه مال اون باشم منم واقعا از بودن با جمیله بینهایت راضیم چون همیشه دلم میخاست قلب یه زن داغ و حشری را تصاحب کنم که این اتفاق جالب با دوستی جهان میسر شد یه بار هم جمیله که خیلی حشری بود تو کس دادنش بهم میگفت دوتا کیر میخااااممممم دوتا کیر میخااامممم و اینطور فهمیدم که شاید دوست داره همزمان با جهان دو کیره بگائیمش ولی من روم نمیشد که جهان هم حضور داشته باشه چون جهان اصلا تو این فاز فکری نبود درسته که با رفت و امد من در خونش و شوخی های من با جمیله مشکلی نداشت ولی اینکه باهاش یه سکس سه نفری میداشتیم رو ممکن نبود ولی هرچی منو جمیله باهم بیشتر سکس میکردیم جمیله بیشتر داغتر و سکسی تر میشد یه روز ازم خواست که یکی رو بیارم از دوستام که دوتائی بهش حال بدیم اولش خیلی خوشم نیومد چون میخاستم جمیله تنها مال منو جهان باشه و میترسیدم که کارش بیخ پیدا کنه دیگه نشه جمعش کرد کلی باهاش حرف میزدم که از تصمیمش منصرف بشه ولی هردومون دیگه عاشق و دیونه هم بودیم میدونستم جمیله هم به من مثل شوهر دوم نگاه میکنه نه فقط یه دوست و یه کس کن که فقط برای خالی کردن شهوتش باهاش هست خیلی باهم یکی شده بودیم ولی شهوت جمیله برای گائیده شدن همزمان با دوکیر یه حسی بود که نمیتونست ازش رها بشه فقط میتونست این حسو به من بگه چون هردومون میدونستیم که نمیشه رازمونو به جهان بگیم و کلا جهان با اینکه میدید و میدونست منو زنش خیلی به هم نزدیک شدیم ولی بهمون کاری نداشت حتی گاهی من و جمیله تنهائی میرفتیم برای خرید یا وقتائی میشد منو جمیله پسرش میرفتیم پارک و جهان به کارهای دفترش میرسید نزدیک یک سالی بود که منو جمیله رابطمون شکل گرفته بود کلی باهم سکس میکردیم و خوش میگذروندیم همونطور که گفتم جمیله گاها تو سکس هی میگفت وای سعید دلم دوتا کیر میخاد دوتا کیر مثل کیر خودت منم تو کسش تلمبه های محکم و سختی میزدم و چند بار هم حسابی از کون بهم حال داده بود ولی این فانتزیش داشت کلفه اش میکرد یه بار که سکس خوبی باهم داشتیم و توی خونه خودم بودیم وقتی اب کیرمو تو کسش خالی کرده بودم جمیله روی من خوابیده بود یکمی که بهم لب داد گفت سعید منو به ارزوم نمیرسونی عشقم گفتم مگه بازم بغیر از من ارزوی دیگه ای هم داری عشقم خندید و لبمو بوسید و گفت تو همه عشقمی عزیزم حتی میتونم بگم بیشتر جهان دوست دارم تو بهترین اتفاق زندگیم هستی گفتم پس دیگه چیه اون ارزوت با اینکه منو جمیله دیگه چیزی بینموننبود که از هم خجالت بکشیم ولی دیدم جمیله سرشو گذاشت روی سینه ام تا توی چشم نگاه نکنه و ساکت شده بود کمرشو براش نوازش میکردم و کونشو میمالیدم گفتم چرا ساکت شدی عشقم گفت سعید میدونی که من بینهایت دوستت دارم و عاشقتم ولی برای گفتنش نمیتونم تو چشمات نگاه کنم خجالت میکشم خندیدم و گفتم وای جمیله چی میگی چه خجالتی اخه عشقم گفت سعید بخدا دوستتدارم دیونتم نمیخام تورو ازدست بدم خودتم اینو میدونی ولی گفتم ولی چی عزیزم گفت سعید من بارها تو سکسمون بهت حسمو گفتم ولی تو ازش رد میشی گفتم چه حسی عشقم جمیله گفت سعید من خیلی شهوتیم و واقعا نیاز دارم دو نفری منو بگائین دستم از حرکت روی بدنش ایستاد گفتم جمیله خب میدونی که نمیشه به جهان بگیم گفت سعید یکی رو پیدا کن مثل خودت باشه من نیاز دارم من میخام این حسو تجربه اش کنم بدنش داغ شده بود کیرم که نیم خیز بین رونهاش بود با رونهاش میمالید و ازم لب میگرفت و مثل یه زنی که اولین بارشه میخاد سکس کنه تشنه سکس هست شده بود حسابی بهم لب میداد و با چشمای خمارش بهم نگاه میکرد وقتی اتیش شهوتش کمی فروکش کرد و نفس نفس میزد ازم خواهش میکرد که به خواسته اش تن بدم ولی من دوست نداشتم جمیله بیشتر از این پیش بره ولی از طرفی هم دلم براش میسوخت که داره تو اتیش این هوس میسوزه و تنها من بودم میتونستم این ارزوشو براورده کنم صورتشو بوسیدم و گفتم جمیله منو تو هردومون دیونه و عاشق همیم دلم نمیخاد پای یه مرد دیگه وارد زندگیت بشه میترسم تورو ازم بگیره جمیله محکم منو بغلم کرد و گفت بخدا بهت قول میدم هیچ کسی وجود نداره منو از تو جدا کنه حتی اگر همه ثروتهای دنیارو به پام بریزه من از تو دست نمیکشم بهت قول میدم بخدا بهت قول میدم تو از هم دنیا برام باارزشتری عشقم گفتم جمیله بخدا نمیخام تورو ازدست بدم من از عاقبت این کار میترسم قلب منو جمیله واقعا برای هم میزد اینو حتی جهان هم متوجه شده بود و برای اینکه زنشاز زندگیش لذت ببره اینقدر منو جمیله را باهم ازاد گذاشته بود شاید حتی پی به رابطمون هم برده بود ولی چیزی به رومون نمیاورد جمیله هی ازم خواهش میکرد و بهم میگفت من فقط مال توام تا اینکه بلاخره تونست منو راضی کنه تا برای یک بار هم که شده یه سکس سه نفری براش جور کنم اون روز بعد از این حرفهامون دوباره یه سکس خیلی توپ با هم کردیم و حسابی به هردمون حال داد دیگه وقتائی هم که من جمیله میبردم میرسوندم خونش جهان میدید جمیله با من بوده چیزی نمیگفت میرفتم خونش و حتی شده بود که جمیله جلوی جهان منو میبوسید یا باهاش میرقصیدم بعد از دو سه روز جمیله بهم زنگ گفت چی شد سعید برام چکار کردی تونستی کسیو پیدا کنی گفتم عشقم صبر کن همینطوری که نمیشه بیگدار به اب بزنیم یکمی صبر داشته باش با هم کلی از پشت تلفن حرفهای سکسی زدیم و از هم خداحافظی کردیم دیگه فهمیدم که نه انگار واقعا باید بفکر پیدا کردن یه مورد خوب باشم برای عشقم برام سخت بود ولی چون جمیله رو بینهایت دوست داشتم باید به این حسم غلبه میکردم جمیله هی پیگیر میشد و من ازش میخاستم صبر داشته باشه یکی یکی همه دوستامو مورد ارزیابی قرار دادم ولی نمیشد با دوستام راجب این قضیه حرف زد فامیلم که به هیچ وجه چون فامیل فکر میکردن من یه ادم خیلی سر به زیری هستم و جور دیگه ای روی من حساب باز کرده بودند از درخواست جمیله تقریبا یک ماهی میگذشت که یه روز زد و لوله های اب گرم کف خونه ام ترکیده بود من بعد از اینکه دیدم اب گرم توی حموم اصلا گرم نمیشه متوجه شدم و خلاصه پیداش کردم خودم شروع به کندن کردم با هر مصیبتی بود لوله هارو عوض کردم ولی برای کف سازی مجدد دیگه نمیتونستم خودم جمعش کنم برای همین فردای اون روز رفتم دنبال یه کارگر روز مزد که بتونه سنگ کاری کف را انجام بده دور میدون هائیکه کارگرها جمع میشدن یه چرخی زدم رفتم ماشینو پارک کردم رفتم پیش کارگرها اکثرا میان سال بودند و کارگرهای افغانی که من خوشم نمیومد کارگر افغانی بیارم خونه دنبال یه کسی بودم که هم جوون باشه هم فرز و ایرانی هم باشه که وقتی دیدن من دنبال اینطور ادمی هستم یه جوونکی رو نشونم دادن و گفتن ترک هست سنگ کاره ساختمونه باهاش صحبت کردم جریانو بهش گفتم و با هم رفتیم خونه اول خیلی به قیافه اش دقت نمیکردم با اینکه فارسیو خوب حرف میزد ولی از شکل و شمایلش مشخص بود اهل اذربایجانه و ترک هست حالا کدوم تیره ترک نمیدونستم خلاصه کارو دیدو قیمت داد و گفت باید بریم سنگ بخریم و تو راه با هم صحبت میکردیم که چرا همون جا کار نمیکنی و زن داری یا نداری چند سالته از این حرفها و اسمشو پرسیدم که اسمش کریم بود از لحاظ قد و هیکل تقریبا هم قد بودیم ولی معلوم بود زور و توانش از من بیشتر گفت زن دارم ولی چند ماهه که نتونستم برم پیشش و برای کار اومده تهران هر چند ماه میره پیش زنش نمیدونم چی شد که یهو یاد حرف جمیله افتادم که بی صبرانه منتظره تا من یکی رو براش جور کنم اینبار که داشت سنگ انتخاب میکرد به دید یه شریک جنسی بهش نگاه کردم دیدم نه انگار کیس خوبیه و چند ماهی هم از زنش دور بوده حتما خیلی تو کفه موقع برگشتن یکمی سر صحبتو بیشتر باهاش باز کردم گرم شدم باهاش موقع کار کردن تو خونه هم دیدم خیلی هواسش به خونه و زندگی من نیست و سرش تو کار خودشه کریم داشت کار میکرد و من رفتم تو بالکن و زنگ زدم به جمیله و بعد از کلی بگو بخند و سر به سر هم گذاشتن بهش گفتم جمیله فکر کنم اونی که دنبالشیم رو پیداش کردم اونم از خوشحالی یه جیغی زد و گفت اخ جووووونننن اخ جون حالا کیه خوشتیپه خوشگله مثل خودته هست چکاره است گفتم عشقم راستش میترسم بهت بگم چکاره هست ولی از نظر خوشگلی خب اره بد نیست هیکل و اندامشم خوبه گفت سعید تو بهش اعتماد داره سالمه از دوستاته کیه هی سوال میپرسید گفتم عشقم نه از دوستام نیست ولی ظارها پسر خوبیه بعد بهشگفتم جمیله تو مگه برات کارش مهمه گفت نه فقط دلم میخاد خوب بکنه مثل تو عشقم گفتم راستش این بنده خدا یه کارگر ساختمونیه امروز باهاش اشنا شدم پسر خوبیه اهل اذربایجانه یعنی ترکه و معلومه که خیلی قوی هست فکر کنم بکن خوبی هم باشه اگر برات کارش مهم نیست اجازه بدی با همین جور بشیم که بعدا هم برامون دردسر نشه جمیله که اونم خیلی تو کف سکس سه نفره بود گفت باشه عشقم هرچی تو بگی میدونی که فقط تو توی قلبم هستی تو راضی باشی منم راضیم گفتم باشه عشقم پس خبرت میکنم دوت بوس هم از پشت تلفن برای هم فرستادیم و رفتم سراغ کریم و دیگه سر صحبتو بردم سمت زن زندگی و اینکه الان بدون زنش چکار میکنه اونم وقتی دید من بی پرده باهاش حرف میزنم یکمی همراهی میکرد ولی هنوز یه حیا و غیرتی تو حرفهاش بود منم گفتم کریم بببین منم زن داشتم ولی ازش جدا شدم الانم با یه جنده ای دوستم که هروقت بخام میاد حسابی میکنمش با این حرفهام اون بیچاره دیگه کیرش داشت بلند میشد میگفت خوشبحالتون اقا ماکه باید منتظر بمونیم هرچند وقت یبار بریم خونمون چون اینجا کسی به کارگر جماعت که حال نمیده همه دخترها هم پی ادمهای پولدار هستند و کسی به ما نگاه هم نمیکنه وقتی دیدم کیرش تقریبا شق شده هی میخاست طرف من نباشه میچرخید تا من کیر شق شدشو نبیم گفتم کریم راحت باش چرا خودتو اذیت میکنی کیرت شق شده عیبی نداره اون بیچاره هم هی عذر خواهی میکرد میگفت ببخشید دیگه از دوری خانمه دیگه بهش گفتم دوست داری این جنده رو بیارم بکنیش سرشو انداخته بود پائین و ساکت شده بود کیرش دیگه حسابی شق شق شده بود یه ته ریش و سبیل داشت موهاش خرمائی بود چشمهای روشنی داشت رنگ پوستش زیر نور افتاب تیره شده بود ولی مشخص بود پوست روشنی داره گفتم اگر میخاهی بکنیش باید خوب به خودت برسی تر تمیز و خوشگل بکنی نه مثل کارگرها گفت اقا منکه اینقدر پول ندارم همین پول روز مزدی هست که از شما میگیرم ولش کن اقا نمیخام گفتم چیرو نمیخاهی پول نمیخاهی یا نمیخاهی تر تمیز بشی یا کس خوشگل نمیخاهی هی تحریکش میکردم تا راضی بشه گفت اقا کیه که از اینهائی که گفتی بدش بیاد ولی من کجا و کلاس شما و اون خانم گفتم تو دلت میخاد یکمی منو من کرد و گفت راستش بله دلم میخاد گفتم پس تو به بقه اش کاری نداشته باش من اونو راضیش میکنم باهات سکس کنه بیچاره میخاست دست و پای منو ببوسه هی ازم تشکر میکرد گفتم کریم فقط یه شرط داره دیگه هرگز دور و بر خونه من نبیمت و امار منو به هیچ کسی نمیدی اون بیچاره از خوشحالی داشت بال درمیاورد گفتم کیرت چند سانته میشه ببینمش چون اگر خیلی بزرگ و کلفت باشه قبول نمیکنه این زنه خیلی باکلاسه و خیلی فیس و افاده داره گفتم بکش پائین میخام کیرتو ببینم کریم خیلی خجلات میکشید ولی اینقدر تو حس کس کردن و سکس با یه زن با کلاس بود که بلاخره مجبور شد کیرشو نشونم بده وای کیرش یکمی از مال منم کلفتر بود ولی اندازه اش 16 17 سانت بیشتر نبود گفتم خیلی کلفته کیرت نمیدونم قبول کنه یا نه ازش خواستم از کیرش چندتا عکس گرفتم سفید و خیلی شق و رق بود رو به بالا مثل چوب ایستاده بود ولی بدیش این بود که مو داشت از همون موهای خرمائیش گفتم ای کاش موهاشو زده بودی کیرت بد نیست اگر قبول کنه میارمش ولی بهت قول نمیدم شمارتو بده اوکی داد خبرت میکنم کریم هم هی میگفت خدا خیرت بده دیگه گفتم خب مشغول کارت شو اونم مثل چی کار میکرد حتی خونه رو جارو کرد و همه جارو تر تمیزش کرد منم مزد کارشو بهش دادم یه پونصد هزار تومن هم بهش دادم گفتم برو یه لباس شیکتر بخر و خوب به خودت برس ادکلن نخر من خودم بهت میدم ولی ترتمیز باش موهای کیرتو تخمتاتو هم بزن تا خوشگلتر بشه اونم که انگار تو کونش عروسی بود از خوشحالی هی میخاست دستمو هم ببوسه که نزاشتم اینکارو بکنه راهیش کردم رفت و عکسهای کیر کریم رو برای جمیله با تلگرام فرستادم جمیله تا عکسهارو دید زیرش چندتا استیکر که نوشن میداد اب از دهنش راه افتاده فرستاد و یه جوووووووووووووووووننننننننننن نوشت و گفت این کیر اون کارگره هست گفتم اره خوشت میاد گفت وای سعید جون الهی جمیله ات فدات بشه کی اینو ردیفش میکنی کسم خیس شد از دیدن این کیر خوشگلش گفتم هروقت تو بخواهی فقط یه موضوعی هست گفت چی عزیزم گفتم منو ببخش عشقم ولی مجبور شدم برای اینکه پسره باور کنه بگم که تو جنده هستی بعد گفتم تورو خدا منو ببخش عشقم چاره ای نداشتم امیدوارم که این حرف زشت منو ببخشی جمیله گفت وای سعید جون عیبی نداره خودتو ناراحت نکن عشقم منوتو هیچوقت از هم ناراحت نمیشیم فکرشو نکن باشه وقتی اومدم نشون نمیدم خیلی عاشق هم هستیم یکمی هم دوست دارم جنده بازی دربیارم خندید گفتم جمیله کیرش پشمالو بود ببخشید دیگه بیچاره نمیدونست چه چیزی درانتظارشه گفتم خودشو خوب تمیزش کنه جمیله گفت یکم صبر کن سعید یه دو دقیقه ای بعد جمیله نوشت سعید یه چیزی بگم ناراحت نمیشی گفتم نه بگو گفت میشه بهش بگی موهاشو نزنه من خیلی تعجب کرده بودم از این حرفش ولی جمیله انگار از پشمای کیر کریم خوشش اومده بود جمیله گفت سعید کیر پشم خرمائی ندیده بودم ببین خیلی هم بد نیست هم کیرش سفیده هم موهاش خرمائی روشنه یکمی که خوب به عکس کیر کریم نگاه کردم دیدم بدم نمیگه ولی برای من که خیلی خوشایند نبود گفتم مطمئنی میخاهی موهاشو نزنه گفت اره بهش زنگ بزن بگو موهاشو نزنه گفتم باشه عشقم این نوبت سکس فقط مخصوصه توه هرچی تو بگی جمیله هم کلی بوس برام فرستاد و یه استیکر قلب عاشقونه و گفت تو تنها عشقمی سعید جونم منم براش بوس فرستادم گفتم کی اماده ای گفت هرموقع تو بگی عزیزم سه شنبه هفته ای که در راه بود تعطیل بود گفتم شب سه شنبه خوبه فرداشهم تعطیله گفت اره اخ جووووننن گفتم باشه پس توهم برنامه ات رو ردیف کن با جهان که مشکلی پیش نیاد جمیله گفت اتفاقا پسرمو میخان ببرن یه اردو به جهان میگم توهم باهاش برو از سه شنبه هست تا جمعه از شب سه شنبه میام پیش عشقم تا جمعه خوبه عشقم گفتم از این بهتر مگه میشه یکمی دیگه با هم حرف زدیم و جمیله گفت یادت نره به اون پسره بگی پشماشو نزنه گفتم باشه خوشگلم از هم خداحافظی کردیم به گوشی کریم زنگ زدم گفتم دوستم میخاد پشمای کیرتو نزنی انگار از رنگ موهات خوششش اومده کریم هم خندید و گفت چشم اقا گفتم ولی خوب خودتو ترتمیز کن ته ریش هم نداشته باشی برای شب سه شنبه اماده باش کریم هم هی تشکر میکرد ازش خداحافظی کردم پیش خودم فکر میکردم که یعنی جمیله چطوری میخاد با کریم سکس کنه سه روز مونده بود به قرارمون و یکی و دوبار با عشقم تلفنی صحبت کردیم و حرفهای عادی با جهان هم که هر روز تلفنی و چتی حرف میزدیم جهان گفته بود داره با پسرش میره اردو گفتم خیلی خیلی بهتون خوش بگذره گفتم جمیله رو چرا نمیبری گفت جمیله دوست نداره بیاد گفته میخاد با دوستاش بره مهمونی از شب سه شنبه گفتم خب کی برمیگردین گفت جمعه ظهر از اونجا حرکت میکنیم فکر کنم عصر یا شب برسیم گفتم جمیله تنها میمونه که گفت سعید جون توکه غریبه نیستی اگر سختت نیست هوای جمیله رو داشته باش تنهاش نزار گفتم جهان جون یعنی چطوری اخه بیارمش خونه خودم گفت حالا یا تو بیا خونه ما یا جمیله رو ببر خونه خودت ولی شبا تنهاش نزار گفتم والا چی بگم جهان جون تو مشکلی نداری اخه گفت ای بابا سعید توکه از خودمونی داداشم من از همه بیشتر به تو اعتماد دارم گفتم اخه جهان منو جمیله تنها خیلی بد میشه بگو بره خونه مادرش گفت دست بردار سعید جون میگم من با تو راحتم جمیله هم تورو از همه بیشتر دوست داره این دو سه روز رو با هم خوش بگذرونید و برید گردش و پارک و شام بیرون بخورید و خلاصه خوش بگذرونید شماهم گفتم نمیدونم رفیق چی بگم اگر تو اینطوری میخواهی چشم مواظب خانمت هستم جهان گفت سعید تو دوست خیلی صمیمی من هستی من با هیچکسی اندازه تو راحت نیستم گفتم ممنونتم جهان جون که اینقدر بهم لطف داری با این حرفهای جهان دیگه خودش بهم چراغ سبزی که منتظرش بودم رو داده بود علنا بهم فهموند که با جمیله میتونم شب بخوابم دیگه موعد قرارمون با جمیله و کریم هم رسیده بود عصر دوشنبه شده بود که جمیله گفت اس داد و گفت عشقم من دارم میام تو نمیخاد بیائی دنبالم گفتم باشه جمیله نیم ساعت دیگه اومد خونه ام وای چقدر به خودش رسیده بود یه ارایش شیک و غلیظ و تند لاک قرمز رژ لب قهواه ای و یه میک آپ بی نظیر که نمیتونم توضیحش بدم و موهاشم بلوند رنگ کرده بود تا هرچه بیشتر شبیه جنده های خیلی باکلاس بشه تا دیدمش گفتم وووووااااااااااووووووو چی شدی گفت عشقم فقط بخاطره توه نه اون پسره گفتم میدونم عشقم اروم لپشو بوسیدم که ارایشش خراب نشه مثل همیشه یه مانتوی تنگ تنش بود اومد تو مانتوشو کمکش کردم دربیاره و زیرش یه تاپ استین حلقه ای قرمز تنش بود بندهای سوتینش و نصف سینه هاش قشنگ پیدا بود یه شلوار استرج چسبون هم پاش بود که همه کس و کون و رونهاشو خوب به نمایش میزاشت گفتم دختر چکار کردی معلمومه که اینا برای من نیست جمیله دست انداخت دور کمرم و لبهاشو گذاشت روی لبم حسابی بهم لب داد گفت سعید من مال توام عشقم بخدا اینطوری ارایش کردم تا شبیه یه جنده باکلاس باشم که حرف تو خراب نشه وگرنه میدونی که من همیشه تو بغل توام عشقم اگر خیلی ناراحت شدی زنگ بزن کنسلش کن نمیخام تو ازم دلگیر بشی گفتم نه عشقم این مراسم مال توه اگر چیزی گفتم معذرت میخام نشستیم با هم دوتا پیک شراب زدیم و تنمون گرم شد یکمی هم باهم رقصیدیم تا هوا تاریک بشه چون با کریم برای ساعت 10 شب قرار گذاشته بودم دیگه ساعت 9 بود که به کریم زنگ زدم گفتم 10 اینجا باش درست سر ساعت 10 بود که زنگ در صدا کرد گفتم جمیله جون مراسم شروع شد عشقم دیگه همه چی دست توه تو چشمای خوشگلش یکمی اضطراب موج میزد بغلش کردم یه لب ازش گرفتم گفتم تو میتونی عشقم منم همرهتم از هیچی نگران نباش با اینکه کریم پسر خوبی بنظر میرسید ولی محض احتیاط یه کارد زیر تشک تخت خوابمون قایم کرده بودم که اگر میخاست عوضی بازی دربیاره حسابشو برسم ولی جمیله خبر نداشت یه نگاه تو چشمای خوشگل عشقم کردم و گفتم اماده ای عزیزم اونم گفت اوهوم ایفون رو برداشتم دیدم اره خود کریم هست با یه دسته گل و اومده بود گفتم جمیله ببین اومده خواستگاریت اونم خندید و یه مشت بهم زد در را براش باز کردم جمیله گفت سعید اضطراب دارم محکم به ودم چسبونمدش گفتم هیچی نیست عشقم نترس کریم با دسته گل پشت در واحد بود درو براش باز کردم وای خیلی خیلی خوشگل شده بود موهای خرمائیشو داده بود عقب سه تیغ کرده بود با یه تیشرت خیلی زیبا و یه شلوار لی ترتمیز و نو کفشهای نو و یه دسته گل رز قرمز من بهش سلامی کردم اوردمش تو جمیله هم کنار ایفون بود اومد جلو کریمو به جمیله معرفی کردم کریم بیچاره هم دستو پاش میلرزید حال اون بدتر از حال جمیله بود با منو من کردن یه سلامی به زور به جمیله کرد و گفت از دیدنتون خیلی خوشحالم جمیله هم بهش دست داد و سلامش کرد گفتم خب بریم داخل دیگه از کریم خوشم اومده بود که خوب به خودش رسیده بود اصلا با اون کارگر چند روز پیش کلی فرق داشت به جمیله گفتم بیا تو اشپزخونه کریمو نشوندمش روی مبل در گوش جمیله گفتم خوشت میاد ازش یا نه جمیله یه بوس کوچیک به لبم زد و گفت اینو چطوری تور کردی خیلی خوبه گفتم جمیله فقط همین امشبه ها گفت مرسی عشقم تو بخدا حرف نداری فهمیدم که جمیله هم از کریم خوشش اومده رفتم پیش کریم جمیله هم اومد کنارم نشست و پاشو انداخته بود روی هم رونهای خوشگلش خود نمائی میکرد کریم هی سرش پائین بود چیزی نمیگفت خجالت میکشید به جمیله نگاه کنه جمیله برای اینکه یکمی کریم یخش وا بره بهش گفت چندسالته کریم گفت 28سالمه خانم جمیله گفت سعدی گفته زن هم داری گفت بله دارم جمیله گفت خب سرتو بگیر بالا مرد که اینقدر خجالتی نمیشه منم یه زنم مثل زن خودت اندامم مثل اونه مگه اندام زنتو نگاه نمیکنی سرتو بگیر بالا انقدر فرشو نگاه نکن منو ببین کریم سرشو بلند کرد به جمیله خیره شده بود همه سینه و دستها و صورت و ارایش و کمر و پاهای جمیله رو با چشمهای روشن و زاغش داشت میخورد کیرشم خیلی سریع راست کرده بود جمیله گفت اهان حالا شد از مردای خجالتی بدم میاد من از کریم پرسیدم تاحالا مشروب خوردی گفت راستش خیلی کم گفتم خب خوبه بلند شدم رفتم سه تا لیوان اوردم و با شیشه مشروب گذاشتم روی میز برای هر سه مون ریختم منو جمیله لیوانهامونو برداشتیم زدیم به هم گفتیم به سلامتی کریم هم جرات کرد برداشت گفت به سلامتی و یه ضرب داد بالا وقتی خورد چشماش داشت میزد بیرون گفت وای اقا سعید این چی بود گفتم شراب اناره خوشت میاد هی داشت سرخ و سفید میشد اوخ اوخ میکرد اخه مزه ای نیاورده بودم تا حسابی بگیردش گفت چیزی نیست باهاش بخورم گلوم داره میسوزه گفتم نه تحمل کن خوب میشه اولش سخته کریم گفت وای نه نمیتونم دیگه بخورم منو جمیله زدیم زیر خنده و گفتم تازه اولشه برای بار دوم لیوانهارو تا نصف پر کردم گفتم حاضری کریم اینبار هرسه باهم میریم بالا اون بیچاره هم مجبور بود همراهی کنه لیوانهارو برداشتیم زدیم به هم گفتیم به سلامتی منو جمیله رفتیم بالا و کریم هم بزور داد بالا صورت سفیدش سرخ شده بودمعلوم بود کله اش خیلی داغ شده بود گوشهاش سرخ سرخ شده بود هی میزد به سینه اش میگفت وای اتیش گرفتم دلم براش سوخت رفتم ماست و خیار اوردم گذاشتم جلوش و چندتا قاشق خورد تا یکمی ارومتر شد دیگه کم کم اثار مستی توش ظاهر شده بود راحت دست برد کیر شقشو جابجا میکرد گفتم میخوری یکی دیگه گفت اره خیلی خوب بود براش ریختم ولی منو جمیله دیگه بسمونبود گفت شما نمیخورید گفتم ما خورده بودیم تو بخور گفت به سلامتی جمیله خانم و اقا سعید رفت بالا ماست و خیار خورد گفت وای اقا سعید این عجب شرابیه اولش دهن ادمو سرویس میکنه ولی بعدش ادم ازش سیر نمیشه گفتم خیلی هم بخوری حالتو زود خراب میکنه یه اندازه ای داره گفت منکه حالم تازه داره میاد سرجاش دارم گرم میشم گفتم میخوری گفت اره بریز حال داد براش ریختم سریع کشید بالا دیگه معلوم بود مسته مسته چشماش سرخ شده بود صورتش داغ و سرخ بود گوشهاش اتیش بود به جمیله گفتم بسشه دیگه گفت اره دوست ندارم با یه جنازه سکس کنم بیشتر بهش نده کریم الکی خوش شده بود سرشو اینور اونور میچرخوند چشماش دو دو میزد گفت سعید یکی دیگه بریز گفتم نه بسته نیاوردمت که مست و پاتیل بشی گفت وای سعید دیونتم خندیدمو گفتم کریم هواست باشه امشب برای چی اینجائی گفت نوکرتم اقا سعید یه نگاهی به جمیله کرد و نوکرتم خانمی فداتون بشم الهی جمیله گفت سعید یه اهنگی بزار یکمی خوش بگذرونیم این کریم هم یکمی خودشو تکون بده به کریم گفت رقصیدن بلدی گفت ترکی بلدم اگر توهم بلدی با هم میرقصیم منم یه سی دی ترکی شاد داشتم پیداش کردمو گذاشتم منو جمیله رفتیم وسط هال و شروع کردیم کریم هم اومد واقعا بلد بود رقص ترکی خوب میرقصید یه چندتا اهنگ گذشت و دیگه کریم راحت کمر جمیله رو میگرفت و باهاش ترکی میرقصید جمیله رو تو دستاش گرفته بود روش احاطه داشت و هردو خوب مرقصیدن خوش بودن باهم جمیله هم کلی میخندید و خودشو توی بغل کریم رها کرده بود کلا رقص اینطوری بود که مرد زن را میرقصون ابتکار عمل با مرد بود دستهای کریم یا دور کمر جمیله بود یا روی کونش یا زیر بغلهاش یا روی شکم جمیله انگار جمیله مثل یه موم بود توی دستای قوی کریم منم نشسته بودم نگاهشون میکردم یک ساعتی شد که میرقصیدیم دیگه معلوم بود جمیله هم حسابی داغ کرده چون اونم از هر فرصتی استفاده میکرد و کیر کریم رو تو دستش لمس میکرد دستای جمیله هم تو سر و گردن و کمر کریم میچرخید که یهو کریم جمیله رو به عقب خمش کرد با دستاش کمر جمیله رو محکم گرفته بود جمیله هم یکی از پاهاشو داده بود اون یکی دست کریم کریم از جمیله یه لب حسابی گرفت پای جمیله رو محکم به خودش فشار میداد و هوم هوم میکرد جمیله هم دستاش تو موهای کریم بود داشت لبهاشو تو دهن کریم فرو میکرد موهای کریمو چنگ میزد من بلند شد رفتم استرو رو خاموشش کردم صدای هوم هوم کردن جمیله کریم اتاقو پر کرده بود قشنگ چند دقیقه لب تو لب هم بودند کریم پای جمیله رو رهاش کرد جمیله نشست جلوی پای کریم خیلی سریع دکمه شلوار کریمو بازش کرد و زیپشو کشید پائین و نفس نفس میزد و دوطرف شلوار کریمو گرفت و تا زانوش محکم کشید پائین کیر خیلی شق کریم مثل فنر پرید بیرون جلوی دهن جمیله قرار گرفته بود همونطور که جمیله خواسته بود کریم موهای کیرشو نزده بود یکمی دیگه هم پرتر شده بود موهاش فرفری دور کیرش و روی تخمهای درشتش پر بود جمیله یه اهی کشید سر کیر کریمو کرد توی دهنش کریم هم اهش دراومد با دستاش موهای جمیله رو گرفته بود اه اه میکرد جمیله اول با سر کیر کریم هی حال میکرد هی لیسش میزد و درش میاورد میگفت جوووووووووووووونننننننننننننن جوووووونننن عجب کیریه دوباره میکردش توی دهنش هربار بیشتر میبردش تو توی دهنش کیر کریم هم واقعا خوب خوشگل شق و سفت و رو به هوا ایستاده بود و مثل یه سرباز شق و رق بود جمیله دستش روی کسش بود و میمالیدش دیگه هواسش به من نبود که دارم نگاهش میکنم از خود بیخود شده بود همه هواسش فقط به کیر کریم بود داشت هلاک کیرش میشد دیگه کریم هم جرات کرده بود موهای جمیله رو گرفته بود سر جمیله رو روی کیرش عقب جلو میکرد جون جون میگفت و میگفت بخور جنده خانم امشب جرت میدم بخورششششش بخورششش اهان اره تا تهش بخورش این کیرم میخاد کس کونتو جر بده با دیدن اون صحنه و حرفهای کریم و اه و اوه اخ جون گفتنای جمیله کیر منم سیخ شده بود شلوار و شورتمو درش اوردم اومدم کنار کریم ایستادم گفتم بد نگذره گفت وای اقا سعید عجب جنده رو داری نمیدونی کیرم چه حالی میکنه گفتم خوبه خوشت اومده گفت حرف نداره گفتم موهاشو ول کن میخام مال منو بخوره کریم هم موهای جمیله رو ول کرد به جمیله گفتم مال منو بخور جمیله تازه انگار منو دیده باشه گفت وای سعید جون باشه قربون کیرت بشم کیر منو گذاشت دهنش و حسابی محکم مک میزد و لیس میزد با دست راستش هم کیر کریم توی دستش بود براش جق میزد هوم هوم میکرد نزدیک نیم ساعت برای هردومون ساک زد که دیگه صدای اه و اوه و فرید کریم بلند شده بود کیرشو از دهن جمیله کشید بیرون هرچی اب منی داشت پاچید تو صورت جمیله روی دهن لبها و موهاش واقعا ابشم خیلی زیاد بود راحت چهار پنج بار ابش با فشار جهید بیرون ریخت روی جمیله کیرشو میکشید روی لبهای جمیله میخاست بزور بکنه توی دهنش هی با حرص میگفت بخورش جنده بخورش یالا دهنتو باز کن مکش بزن جمیله بیچاره که همه صورتش پر اب منی بود موهاشم مشت کرده توی دست کریم بود مجبور شد کیر کریمو با اب منیهاش بکنه دهنش و مکش بزنه کریم توی دهن جمیله هی تلمبه میزد یکمی که گذشت معلوم بود جمیله هم داره خوشش میاد خودش تند تند عقب جلو میکرد رو کیر کریم هوم هوم میکرد و کیر کریمو حسابی مکش زد ولیسش زد کریم موهای جمیله رو گرفتو کشید و کیرشو از دهنش دراورد جمیله رو هلش داد طرف من گفت بخورش کیر اقا سعید بخور افرین خوب خوردی کیرمو یه دستمال دادم جمیله صورتشو پاک کرد کیر منو کرد دهنش و برام ساک میزد کریم هم رفته بود روی مبل و هنوز داشت با کیر شقش بازی میکرد ساک زدن جمیله رو نگاه میکرد میگفت جون عجب کونی داری خوشگله واقعا هم راست میگفت کون جمیله بینهایت خووشگل و رو فرم بود حتی از زیر مانتو میدرخشید چه برسه که کسی با ساپورت یا لختشو ببینه و این بدن زیبا امشب نسیب کریم شده بود یه نگاه به کیر کریم انداختم که هنوز مثل اول شق شق بود نمیخابید گفتم کریم چرا کیرت نمیخوابه گفت راستش از دوستم یه اسپری گرفتم و مصرف کردم خندیدم گفتم واردیها اونم خندیدو گفت نمیخاستم امشب فقط این جنده خوشگلو یه باربکنمش دلم میخاد ده بار جرش بدم از کس کونش بعد پرسید اقا سعید جمیله بهت کون داده گفتم خیلی کم میده اخه خیلی دردش میگیره جمیله کیرمو کشید بیرون بهکریم گفت فکرای بیخود نکن کون خبری نیست کونم فقط مال سعیده تو از کس باید بکنی کریم هم یه خنده ای کرد که معلوم بود نقشه ای برای کون جمیله کشیده من خم شدم دست بردم تاپ جمیله رو از تنش درش اوردم که کریم گفت وای جون سوتینشو درش اوردم سینه های خوشگل جمیله افتاد بیرون کریم اومد پشت جمیله نشست و داشت با سینه های جمیله بازی میکرد میمالیدشون جون جون میکرد دیگه جمیله رو گرفت خوابوندش زمین و ساپور جمیله رو گرفت و با شورتش از پاش کند و پرتش کرد جمیله لخت و مادر زاد جولی کریم خوابیده بود کس بینهایت خوشگل و سفید و بی موش جلوی چشمای گرد شده کریم بود کریم گفت وایی خدای من تو چی هستی جمیله کس به این خوشگلی ندیده بودم لنگهای جمیله رو از هم بازش کردو دهنشو گذاشت لای کس جمیله شروع کرد لیسیدن و زبونشو فرو میکرد تو کس خیس جمیله جمیله هم که رو هوا بود اخ و اوخ میکرد سر کریمو به کسش فشار میداد میگفت بخور کسکش بخور کسمو میخام زنتو بدم سعید برات بگاد کس منو میخاهی جر بدی کس زنت پاره است کریم هم مثل وحشیها کس جمیله رو میخوردو گازش میکرفت و لیسش میزد دیونه دیونه شده بوداز دیدن این صحنه واقعا حال میکردم که یهو دیدم کریم سریع رفت روی جمیله و مدل 69 شد پاهای جمیله رو از زیر زانو داده بود بالا تا کس جمیله حسابی باز بشه کیرشو کرد تو دهنش گفت بخورش جنده خودشم دوباره داشت کس باز شده جمیله رو لیس میزد چوچوله کسش رو مک میزد که جمیله زیر کیر کریم هی هوم هوم میکرد و میلرزید فقط از داغش که تخمهای پشمالوی کریم روش افتاده بود به سختی نفس میکشید کیر کریم تا ته تو دهن و حتی حلق جمیله فرو میرفت و میومد بالا جمیله تنها یه ثانیه مهلت داشت نفس بکشه کریم دوتا لپاهی کون جمیله رو گرفته بود از هم بازش کرد بود با سوراخ کون جمیله بازی میکرد و انگشتشو از اب کسش خیس میکرد و روی سوراخ کون جمیله فشارش میداد میکردش تو کونش و کسش لیس میزد من دیدم دیگه جمیله داره از حال میره به کریم گفتم بسه دیگه ولش کن داری خفه اش میکنی هلش دادم از روی جمیله اونطرف که جمیله تونست یه نفسی بکشه کریم گفت داش سعید داشتم کونشو باز میکردم گفتم خفه شو کریم اگر بخواهی وحشی بازی دربیاری نمیشه و قصه تموم میشه گفت چشم چشم ببخشید رفتم سراغ جمیله و سرشو گرفتم توی بغلم پیشونیشو نوازش کردم تا حالش بهتر شد گفتم جمیله میخاهی ادامه بدی جمیله منو بغلم کرد محکم به خودش فشارم داد گفتم اگر نمیتونی تمومش کنم یکمی هیچی نگفت بعد برگشت رو به کریم گفت خیلی وحشی هستی دیونه اینهمه بهت حال دادم ابتو برات خوردم دهنمو گائیدی چرا کیرتو تو حلقم کردی کس کش بی شرف کریم بدبخت که تازه فهمیده بود چه غلطی کرده هی عذر خواهی کرد و میگفت گوه خوردم غلط کردم تورو خدا منو ببخشید جمیله که دید میتونه از موقعیت استفاده کنه گفت شرط داره که بزارم منو بکنی یا قبول میکنی یا از کس خبری نیست کریم بدبخت که از شق درد داشت میمیرد گفت چشم چشم هرچی شما بگید قبوله جمیله گفت دوتا شرط دارم اگر بخواهی کونم بهت بدم باید حتما حتما قبول کنی وگرنه از کس خبریه نه از کون گفتم جمیله یعنی چی میخاهی بهش کون بدی جمیله یه چشمکی بهم زد فهمیدم یه چیز خیلی خاصی تو ذهنشه کریم گفتم قبول میکنم هرشرطی باشه جمیله گفت هنوز نشنیدی قبول میکنی گفت اره جمیله گفت شرطم خیلی سخته ها گفت باشه جمیله خانم من بخاطر شما هر شرطی رو قبول میکنم جمیله که توی بغلم بود یه دستشو دور گردنم انداخت و رو بروی کریم پاهاشو از هم بازش کرد و با دست راستش داشت کسشو جلوی چشمای حریص کریم نوازش میکردو اه میکشید و سرمنو خم کرد و بهم یه لب داد کریم میخاست بیاد جلو کسشو بخوره که جمیله با لگد زد به صورت کریمو پرتش کرد بهش گفت من هنوز شرطمو نگفتم و نباید بهم دست بزنی تا الانم بخاطر سعید بهت حال دادم کریم بدبخت مثل موش شده بود توی دست جمیله گفت تو گوشیت عکس زنتو داری گفت اره دارم گفت چند سالشه گفت 22 سالشه گفت بچه داره گفت اره یکی دارم گفت عکسشو بیار ببینم کریم منو من کرد و گفت اخه عکس اون به چه دردت میخورهگفت بیارش یالا قرار شد هرچی من میگم بگی چشم وگرنه میدونی که از کس و کون خبری نیست کریم گوشیشو اورد داد دست جمیله جمیله گفت عکساشو بیار اونم عکسای زنشو اورد گفت اسمش چیه گفت زهره جمیله گفت هووووممممم زن خوشگلی داری نه سعید جون منم عکس زهره رو دیدم گفتم اره خوشگله کریم داشت از حرص و عصبانیت میمیرد کهمن عکس زنشو دیده بودم جمیله هی عکسای دیگه زهره رو میزد جلو تا یه عکسی اومد که کریم انگار یواشکی از زهره گرفته بود زهره لخت لخت بود تنها با یه شورت بدن خیلی توپی داشت کیر کیرم همچنان سیخ بود جمیله گفت وای اینو ببین سعید ببین زهره هم خوب کسیه ها نه عشقم من یه نگاه کردم یه نگاهم به کریم کردم کریم گفت اون اهل این برنامه ها نیست اونو ولش کنید هرچی بخواهی از من بخواین جمیله گفت خفه شو کسکش اگر تو خیلی غیرت داشتی عکس لخت زنتو توی گوشیت نمیزاشتی کریم گفت تورو خدا بزارید برم غلط کردم جمیله بلند شد کسشو چسبوند به دهن کریم گفت بخورش بخورش مگه اینو نمیخاهی بکنیش کریم هم که دیونه کس جمیله شده بود محکم کمر جمیله رو گرفت کس جمیله کرد توی دهنش مثل سگ لیسش میزد یکمی که خورد جمیله سرشو از کسش جدا کرد گفت بسشته کسکش شرط من اینه که زنتو میاری تا سعید جلوت از کس کون بگادش تازه باید منم بشاشم تو دهنت همه شاشمو بخوری میتونی قبول کنی میتونی هم راهتو بکشی و هری خوش اومدی بلند شد رفت ساپورتشو پاش کرد و تاپشو تنش کردو روی مبل نشست کریم بدبخت تو بد موقعیتی گیر کرده بود نمیدونست باید چی بگه به من یه نگاهی کرد من گفتم بهت که گفته بودم جمیله یه زن خاصه منم توی دست اونم و تو خیلی باهاش بد رفتار کردی بدجور دهنشو گائیدی و حتی ابتو ریختی تو صورتش جمیله خیلی بهش برخورده وگرنه چنین شرط سختی برات نمیزاشت منو جمیله از قبل هماهنگ کرده بودیم که از بعضی صحنه های سکس کریم فیلم بگیریم تا اگر خواست شر بشه بر علیهش استفاده کنیم جمیله با عصبانیت الکی بهم گفت سعید بهش بگو که ازش مدرک داریم کریم گفت ترو خدا غلط کردم بزارید برم گوه خوردم جمیله همه قصدش این بود که زن کریمو بندازه زیر کیر من و قصد نداشت که به کریم حال نده اینا بازیش بود و میخاست کریمو مجبورش کنه تا زنشو بیاره و به من کس بده کیر کریم هم دیگه خوابیده بود نشسته بود روی زمین و فکر میکرد من گفتم خب چی میگی شرط جمیله رو قبول میکنی یا میری سرش پائین بود گفت اخه اقا سعید زهره دختری نیستکه قبول کنه جمیله بلند گفت تو چی میخاهی کیرتو تو کسم بکنی و زنتو زیر سعید ببینی کریم گفت من اونقدرم غیرتی نیستم ولی خب اون اهلش نیست چطوری میشه اونو راضیش کرد اخه جمیله که دید کریم بدجور تو کف کردنشه گفت برو بیارش تهران مستش میکنیم تا جلوت به سعید کس بده فکرای الکی هم نکن چون یه کاری میکنم که ابروی هردوتون بره هم اون زهره جنده هم توی کسکش بعد جمیله یه چیزی به کریم گفت که کریم جوابی براش نداشت جمیله گفت تو فکر میکنی زنت این چندماهی که تو نیستی کسش اکبند میمونه و کس نمیده چمیدونم به پسر دائی پسر عمو بلاخره زن هم سکس میخاد توهم که نیستی پس مطمئن با یکی هست که ترتیب کس زنتو بده حالا یا داداش خودت یا بابات یا فک و فامیلت کریم نیم ساعتی هیچی نگفت و منم پیش جمیله بودم کریم بلند شد لباساشو مرتب کرد و گفت من میرم جمیله گفت وایسا کجا جوابمو ندادی کریم با خشم گفت قبوله جمیله گفت کی میاریش گفت فردا شب اینجام اگر اجازه بدید جمیله گفت با زهره میائی تو وگرنه راهتو بکش و گم شو کریم بد بخت داغون بود بدون خداحافظی از در رفت بیرون به جمیله گفتم این چه بازی بود راه انداختی مگه نمیخاستی با کریم حال کنی جمیله لبمو بوسید گفت اون با کله برمیگرده تا کیرشو تا ته تو کسم جا کنه گفتم جمیله یعنی میگی با زهره برمیگرده گفت اره عزیزم گفتم اخهاز کجا مطمئنی گفت اون مست کس من شده اونطور که وحشیانه داشت کسمو میخورد فهمیدم میتونم ازش یه آتوئی بگیرم گفتم بهترین موقعیته که تو خماری بزارمش و یه حالی هم به تو داده باشم گفتم خب اگر من از زنش خوشم نمیومد چی گفت خب یه کس مفتی میکردی مثل کریم بوسیدمشو گفتم بابا تو عجب دختری هستی عشقم گفت من زنتم عشقم اون کریم میخاست زنتو بکنه تو نمیخاهی زنشو بکنی گفتم بعید میدونم بگرده گفت میاد نترس حالا تو از زهره خوشت اومد انگار خوب چیزیه نه بدن توپی داشت جوون هم که هست گفتم عشقم هیچ کسی برای من جمیله خودم نمیشه توی بغل هم میلولیدیم و بلند شدیم رفتیم توی رخت خواب یه سکس خیلی توپی باهم کردیم فداش تا ظهر خوابیده بودیم خیالمون راحت بود برای این چند روز رفتیم حموم و دوش گرفتیم اومدیم بیرون و جمیله با یه شورت و یه سوتین ست شورتش که خیلی راحت بود جلوم میگشت و منم با یه شورت بودم تا اینکه شب شده بود داشتیم توی بغل هم فیلم میدیدیم که گوشیم زنگ خورد دیدم کریمه به جمیله گفتم کریمه گفت دیدی گفتم برمیگرده جواب دادم کریم سلام کرد و گفت ما پشت در هستیم گفتم قبلش بهتون زنگ بزنم به جمیله گفتم پشت دره دیونه جمیله هم گفت خب درو باز کن براشون گفتم تو میخاهی همینطوری جلوشون بگردی زهره شوکه میشه گفت بزار بشه عیب نداره باید بدونه اومده تا کس بده گفتم خب تو برو توی اتاق خواب بعد بیا بیرون از تو ایفون دیدم که کریم با زهره دم در ایستادن زهره یه مانتو تا روی زانوش پاشه و هیکی بدی هم نداشت درو باز کردم اومدن داخل در واحدو هم بازش کردم کریم بهم سلام کرد و گفتم خوش اومدی زهره هم سلام کرد که من دستمو طرفش دراز کردم کریم گفت زهره دست بده اقا سعید اشکالی نداره اونم بهم دست داد قد زهره شاید 165 میشد خیلی قد بلند نبود کوتاه هم نبود هیکش خیلی خوب بود از زیر مانتو معلوم بود یکمی باید شکم داشته باشه سینه های خوبی هم داشت ولی از مال جمیله کوچیکتر بود اونم یه شولوار ساپورتی پاش بود که ساق پاهای درشتش تو چشم بود صورتشم واقعا خوشگل بود مثل کریم معلوم بود اونم سرخ و سفیده دعوتشون کردم داخل و کریم که بار دومش بود راحتتر بود و دست زهره رو گرفت برد روی مبل نشوندش دنبال جمیله میگشت منکه دیدم داره با چشم دبال جمیله میدگرده گفتم نگران نباش الان میاد زهره معلوم بود یه خجالتی توی چشماش هست و به من یه جور خاصی نگاه میکرد همه اندام منو ورنداز میکرد چندین بار سرتا پای منو خوب نگاه میکرد وقتی چشمش روی کیرم میومد مکث میکرد نمیدونم چی بین کریم و زهره اتفاق افتاده بود که زهره اینطوری منو نگاه میکرد به کریم و زهره گفتم شام خوردین کریم گفت اره اقا سعید من به قولم عمل کردم و اینم زهره خدمت شما امیدوارم جمیله خانم هم به قولش عمل کنه گفتم زهره در جریان هست خبر داره کریم گفت اره تو راه همه چیرو بهش گفتم به زهره گفتم تو مشکلی نداری خانمی زهره تو چشم نگای کردو گفت نه گفتم میدونی واقعا قضیه چیه گفت اره میدونم کریم میخاد با جمیله سکس کنه منم با شما گفتم خب فکر میکنی اماده ای گفت اره بعد بلند شد مانتشو از تنش دراورد که چشم باز موندهبود دیدم فقط یه سوتین و شورت تنشه گفتم کریم چطوری زهره رو اماده اش کردی اینطوری از شهرتون اوردیش گفت اینطوری نه توی مسافرخونه اماده اش کردم برات وای خیلی جذاب و سکسی بود رونهای تپل و کس تپلش از زیر شورت طوریش مشخص بود جمیله رو صداش کردم که اونم یه شورت لامبادی و بدون سوتین اومد بیرون و کریم ازجاش مثل فنر پرید بالا و سلامش کرد جمیله هم سلام کرد زهره هم که نیمه لخت بود به جمیله سلام کرد جمیله گفت افرین کریم حالا فهمیدم خیلی مردی که سرحرفت هستی امشب بهت یه حالی میدم که این زهره عمرا بهت داده باشه کریم هم پرید جمیله رو محکم گرفتشو ازش یه لب حسابی گرفت گفت من دیونتم جمیله تا میخام بکنمت جمیله هم گفت باشه ببینم تو منو از پا درمیاری یا من تورو منم دست زهره رو گرفتم بغلش کردم دستمو از پشت کردم تو شرتش با کونش بازی میکردم اونم لبشو گذاشت توی لبم کیرمو از روی شلورا میمالید کری زهرو رو بلندش کرد و بردش توی اتاق گفتم درو نبندین ها کریم مثل دیونه ها بود برای کس و کون جمیله جمیله دیونه کیر خوشگل و کلفت کریم هلاک شده بود خوب از لبهای شیرن زهره لب گرفتم زهره نشست جلومو شورتمو از پام کندش و گفت اخ جووووووووووووننننننننن قربون کیرت بشم کیر به این میگن نه کیر کریم خر کیر گفتم کیر کیرم که خوبه گفت کس من خیلی تنگه وقتی میکنه نمیدونی چقدر درد میکشم امشب کس و کون جمیله رو برات جرش میده تا یه هفته نتونه راه بره خیلی وحشیه کریم امیدوارم تو مثل اون وحشی نباشی شروع کرد کیرمو خوردن صدای خندهای جمیله و اخ و اوخ کریم از اتاق میومد کریم هی میگفت میمیرم برای این کس و کون خوشگلت جمیله هم میگفت بخورش کسکش زن جنده دیدی زنت جندست اگر جنده نبود راضی نمیشد بیاد کس بده بخورش کسمو کسکش داشتم لذت میبردم که یه زن خوشگل و مامانی و کمی تپلی نسیبم شده داره کیرمو برام میخوره هوم هوم میکرد بلندش کردم سوتین و شورتشو از تنش کندم گفتم مشروب میخوری گفت اره برای هردومون ریختم از اشپزخونه اتاق خواب هم معلوم بود داشتم کریم و جمیله رو نگاه میکردم که اینبار جمیله داشت با ولع کیر کریمو میخورد کریم هم بازم موهای جمیله تو مشتش بودو سر جمیله رو محکم به کیرش میزد تا کیرش تا حلق جمیله بره جمیله هم که انگار از خداش بود باهاش وحشیانه برخورد بشه هی همه کیر کریمو تا میخورد تخمهاشو میلیسید مک میزد جون جون میگفت کریم هم معلوم بود همش داره کون جمیله رو انگشت میکنه زهره که داغ شده بود گفت منم کیر میخام میخام تا صبح بهت کس بدم گفتم کونم میخام گفت باشه بهت کونم میدم ازش پرسیدم چطور شد با کریم اومدی اینجا گفت کریم یه بار ازم اتو داشت که با پسر دائیم سکس کرده بودم گفتم چطوری اتو گرفت ازتون گفت کریم طبق معمول هر چند ماه نیومد و زودتر اومد که از قضا همون موقع که پسر دائیم داشت کسمو میکرد اومد تو خونه مارو باهم دید گفتم خب بعدش چی شد جنگ و جدل نشد گفت چرا اونو پسر دائیم درگیر شدن من لباسمو تنم کردم فرار کردم گفتم کشتش گفت نه ولی بدجور کتک کاری کرده بودند من خونه بابام فرار کرده بودم اومد منو به زور اورد خونه و حسابی کتکم زد همه تنم سیاه و کبود شده بود تا یک ماه نمیتونستم راه برم قهر بود باهم دکتر نبرد منو گفتم چه عجب که اینقدر غیرتی نشده بکشدتون گفت اخه خودشم با دختر خالم سکس کرده بوده نمیتونست اینقدر غیرتی بشه منو بکشه گفتم مگه تو روستا هم از این برنامه ها هست گفت اره بابا هرکی بتونه زن اونیکی رو میگاد و جرش میده خنیدم گفتم عجب چه روستای باحالیه گفتم چندبار کس دادی گفت خیلی گفتم به کیا گفت با داداش کریم به پسر عموهاش همه منو کردن گفتم پس کست باید گشاد شده باشه گفت نه مواظبم گشادم نکنند گفتم اینطور که تو کس دادی که حتما گشادی گفت میتونی امتحان کنی گفتم گشادی گفت شرط ببند گفتم باشه سر یه میلیون شرط میبندم گشادی گفت باشه گفتم ازت میگیما گفت باشه من گشاد نیستم تو میبازی صدای اه و اوخ کریم میومد صدای جمیله هی میگفت جون بکن منو بکن منو جرم بده دیدم کیرم افتاده روی جمیله مثل چی داره تو کس عشقم تلمبه میزنه گفتم میخاهی بریم پیش اونا گفت هرطوری تو بخاهی عزیزم زیر بغلشهاو گرفتم بلندش کردم زهره هم فهمید میخام بزارمش روی اپن خودشم پرید بالا و سوتینشو درش اوردم سینههای سفیدش دیگه لخت جلوی دهنم بود و مکشون میزدم زهره هم صداش بلند شد و اه و ناله میکرد سرمو به سینه هاش فشار میداد هی میگفت بخور می می هامو بخورشون سعید جون اه کسم کیرتو میخاد هی فریاد میزد اه و ناله میکرد تا شوهرش صدای ناله هاشو بشنوه سینه ای زهره رو میخوردم دست بردم شورتشو از پاش کشیدم که زهره هم کمک کرد تا لخت لخت بشه برام وای کس زهره هم خیلی خیلی ناز بود معلوم بود یکی دو روزی از زدن پشماش گذشته بود چون نوک موهاش داشت میزد بیرون انگار موهای کس زهره هم خیلی روشن بود خیلی هم نرم بود کسش خیلی پشمالو به نظر نمیومد با دستم لای کس خیسشو میمالیدم ازش لب میگرفتم سینه هاشو میخوردم اونم مثل چی بهم لب میداد خیلی حشری و داغ بود خیلی حرفه ای بنظر میومد از یه زن روستائی بعید بود اینقدر حرفه ای باشه ولی دیگه با ماهواره فیلمهای پورن همه زنها که اهلش باشند زود حرفه ای میشم مخصوصا زهره که همه فامیل گائیده بودنش و کریم بدبخت فقط دختر خلشو تونسته بود بگاد لب و دهن و سینه های زهره رو ول کردم کشیدمش خوابوندمش روی میز اپن لنگهاشو از هم بازش کردم گفتم جون قربون کست بشم زهره با دست کسشو میمالید گفت میخام جرش بدی برام گفتم چیر گفت کسمو کونمو جیگرم گفتم چشم عزیزم همچین بگامت که دیگه بیائی به خودم کس بدی گفت اگر تو بخواهی من مال تو میشم دیگه نمیرم روستا کس در دهاتی بره تو این کس خوشگلم گفتم امشب نشونم بده کهلیاقت منو داری گفت تا صبح کسمو بگا سعید سرمو گرفت و گذاشت روی کسش گفت بخورش سعید جون کسسسمووو بخوررر اخ جون منم همه کسشو کردم توی دهنم منم مثل کریم مثل وحشیها کس زنشو میخوردم از اتاق صدای جیغ و داد و هوار جمیله میومد اینطرف هم صدای نالهای زهره شده بود مثل فیلمهای پورن که همش صدای اه و ناله زنها میاد هی میگفتن بخور بکن جر بده اینقدر کس زهره رو خوردم که جیغش رفت به هوا انگار با شدت بشاشه هرچی اب تو کسش بود پاچید تو دهنم سرمو به کسش گرفته بود منو مجبورم کرد تا همهاب کسشوبخورم چیزی که نتونسته بودمهنوز با جمیله تجربه اش کنم دیگه زهره هم سست شده بود با ابی که از کسش اومده بود دستش از سرم رها شد سرمو بلند کرد کسشو دیدم که از سفیدی به سرخی رنگش تغیر کرد و خیسه خیسه انگار یه پارچ اب ریخته روش بی معطلی دوباره همه کس خوشگلشو بوسیدم لیسش زدم همه رونها شو میلیسیدم میبوسیدم زبونمو لای چاک کونش میکشیدم واقعا تنش خیلی ناز و خوش بو بود اصلا حس بدی بهم نمیداد بدتر منو حشریترم میکرد خودمم رفتم روی میز اپن رفتم سینه هاشو لیس و مک میزدم زهره هم پااش دور کمرم حلقه کرده بود میخاست بهش لب بدم با هم لب تو لب شدیم هی دم گوشم میگفت بگا منو جرم بده کسمو بکن کسمو بکن از حرفهاش روانی شده بودم کیرمو با کسش میزون کردم داشتم دیونه میشدم با اینکه کسش خیس خیس بود ولی راست میگفت سوراخش واقعا تنگ بود نمیدونم چرا ولی سوراخش به تنگی کون جمیله بود گفتم زهره تو بردی کست خیلی تنگه بزرو کیرمو تپوندم تو کسش و جیغ و اهه زهره هم رفت به هوا وای انگار کیرمو کردم تو یه کس بچه اینقدر مگه میشه تنگ باشه اخه اونم با کیر کریم و بقیه فامیل بازم اینقدر تنگ دیگه انگار دنیارو به من داده بودند مثل یه شیر درنده داشتم تو کس زهره تلمبه میزدم اه و ناله میکردم توی اتاقو میمیدم که کهکریم هم جمیله رو مدل داگی داره از پشت میگاد و نمیدونم تو کونش کرده بود یا تو کسش ولی جمیله هم مثل حرفه ای ها بهش حال میداد و هی میگفت محکمتر محکمتر جوووووووووووونننننننننن بگا بگا کریم هم دوتا کون جمیله رو گرفته بود با همه زورش میگائید عشقمو برای همین منم محکمتر کس زنشو میگائیدم زهره هم بینهایت لذت میبرد نزدیک شاید 45 دقیقه بی وقه داشتیم سکس میکردیم خیس عرق شده بودیم هم من هم زهره حتما جمیله و کریم هم مثل ما بودند منو زهره یکیم که روی اپن سکس کردیم بردمش روی مبل و روی فرش کف هال مدلهای مختلف میگائیدمش مدل سگی از بغل یا اون روی من بود خودش کسشو بگا میداد روی من هی قربون صدقه کیرم میرفت واقعا کس خیلی توپی داشت دلم میخاست مثل جمیله اینم مال من میشد منم کون زهره رو انگشت میکردم کونشم تپلی بود کمی برزگتر از مال جمیله بنظر میومد چون قدش کوتاهتر بود هی میزدم در کونش اون دوتا هم سکس خشنی داشتند باهم معلوم بود کریم کس جمیله رو حسابیه حسابی گائیدتش ولی جمیله هنوز سرحال بود و پر توان البته کریم هم مثل شیر غرش مییکرد هی نعره میزد با همه زورش تا ته کس جمیله فرو میکرد نمیدونم ابشو تو کس جمیله داده بود یا نه ولی انگار از هم سیر نمیشدد زهره که روی منو بودو کس میداد گفت میخام کسمو بخوری برعکس شد 69 کسشو گذاشت دهنم کیرمو ساک میزد وای لامصب چه کسی بود هر چی میخوردمش سیر نمیشدم دلم میخاست با همه وجودم برم تو کسش ولی امکان پذیر نبود اونم هی کسشو روی دهنم میچرخوند بدتر میکرد حالمو با دستام کونشو محکم گرفتم روی دهنم نگهش داشتم کسشو با همه حرصم میخوردم سوراخ کونشو میخوردم هی جون جون میگفتم هی میگفتم میخامت زهره میخامت دیونتم کس و کونتو بده به خودم برات بخورمش اونم میگفت مال تو باشه بخورش میخاستم با سر برم تو کسش اینقدر روانی شده بودم نفسم درنمیومد از شدت شهوتی که به زهره داشتم دلم میخاست جرش بدم زهره هم چطور کیرمو میخورد که انگار همه دل و روده قلب منو داشت از کیرم میکشید بیرون تخمهامو لیس میزد سوراخ کونمو لیس میزد خلاصه منو روانی کرده بود منم پاهامو اورده بودم پشت گردنش تا همه کیرمو ببلعه و بتونه سوراخ کونمو راحتتر بلیسه کاری جمیله برام انجام نداده بود بعد از چند دقیقه در این حالت بلندش کردم از روم درازش کردم لنگهای خوشگل و گوشتیشو دادم بالا تو شکمش کیرمو تا بیخ کردم تو کسش با چندتا تلمبه محکم ته کسش فریادم بلند شد همه ابمو ریختم تو کسش روی زهره سست شدم همه تنم میلرزید پاهای زهره هنوز توی بغلمون بود کیرم تو کسش اب میپاشید دیگه از نفس افتاده بودم یه سکس خیلی خفنی با زهره کرده بودم پاهاشو رها کردم زهره هم تا میتونست کسشو رو کیرم فشار میداد یهحالت مکش ایجاد کرده بود که اونم به ارضا رسید و جیغ جیغی کردو تنش لرزید که فهمیدم اونم ارضا شده روش خوابیده بودم هردو نفس نفس میزدیم زهره منو محکم بغلم کرده بود ازم لب میگرفت ولی نای لب دادن نداشتم یکمی که نفسم جا اومد دیدم خیلی سر صدا نمیاد از اتاق گفتم زهره چرا صداشون در نمیادگفت اونام ابشون اومده و بیحال شدن ازش لب گرفتم گفتم بزار بلند بشم زهره دستشو کرد تو موهام گفت مرسی تو بینهایت خوب گائیدی کسمو نمیدونی ولی تاحالا چنین سکسی نداشتم بوسیدمشو گفتم اگر تو بمونی منم دوست دارم بازم با هم سکس داشته باشیم توهم بینهایت بهم حال دادی کیرمو از کس تنگش کشیدم بیرون گفتم فکرشو نمیکردم اینقدر تنگ باشی گفت من ورزش کگل انجام میدم عزیزم کسم همیشه تنگ هست گفتم دمت گرم اینارو هم بلدی گفت اره ولی کریم عوضی قدر منو نمیدونه منم مجبورم به اینو اون کس بدم اخه من صدبرابر کریم حشریم وقتائی که نیست داداش کسمو خوب میکنه ولی فقط ده دقیقه طول میکشه ابش میاد منو تو کف ارضا شدن میزاره ولی تو حسابی ابمو اوردی ازت ممنونم بلند شدم و کمکش کردم زهره هم پاشد و رفتیم توی اتاق که دیدم اوه اوه همه رو تختی خیسه خیسه و کیر کریم نمی خیز مونده کریم بیهوش و جمیله هم بیهوش ولو شدن روی تخت لنگهای جمیله از هم باز موندهاز خط کسش اب منی کریم زده بود بیرون معلوم بود کریم همه ابشو تو کسش خالی کرده اروم منو زهره اومدیم بیرون در اتاق نمیه باز گذاشتیم رفتیم اشپزخونه برا هردومون مشروب ریختمو به سلامتی هم رفتیم بالا دو سه لیوان دیگه با هم زدیم گفت سعید خیلی گشنم شده گفتم مگه شام نخوردین گفت نه فقط تو دستشوئی ترمینال لباسمو عوض کردم و اومدیم اینجا گفتم خب میگفتی عزیزم گفت خب روم نمیشد همون دم در بگم شام نخوردم گفتم بزار اول کسم شامشو بخوره بعد خودم بغلش کردم حسابی فشارش دادم توی بغلم گفتم ای دیونه یه مقدار سوسی و کالباس و نوشابه تو یخچال بود درش اوردمو براش یا ساندویچی درست کردم دادم دستش گفت مرسی سعیدم تو چی نمیخوری گفتم من و جمیله خوردیم حتما کریم هم گشنه است گفت کوفت بخوره بسشه کس و کون جمیله رو خورده زدیم زیر خنده گفتم چند وقته ازدواج کردین گفت 5 سال گفتم خیلی نوجون بودی که ازدواج کردی کریم میگفت 22 سالته گفت اون خره نمیدونه هنوز من چند سالمه و خندید گفتم خب چند سالته گفت 25 سامله بیست سالگی ازدواج کردم گفتم خیلی خوشگلی زهره واقعا دوست داشتم اینجا پیشم میموندی گفت خب منم دلم میخاد تهران زندگی کنم ولی میدونی که کریم اونقدر دارمد نداره که یه خونه ایرو اجاره کنه نمیشهپیشت بمونم گفتم زهره اگر من جور کنم میمونی گفت راست میگی سعید جون گفتم طبقه بالا خونم خالیه میائی اینجا بمونی باهم باشیم زهره از خوشحالی پرید توی بغلم هی بوسم میکرد گفت از خدامه بخدا ولی پول اجاره خونه ات چی اخه کس خوشگلشو گرفتم توی دستم گفتم این بابت اجاره خونه خوبه عشقم زهره گفت اینکه مال خودت عزیزم تو جونمو بخواه گفتم تو منو دیونه و روانی کردی عشقم زهره که دید داره به ارزوهاش میرسه گفت چطوری به کریم میگی منم میخام فقط تو منو بکنی با تو بخوابم گفتم کریمو میزارمش تو مغازم کار کنه خوبه گفت اره بخدا از خدامه گفت کریم با اینکه خیلی برام خوب نبود ولی مرد دست پاکی هست هرچی درمیاورد دو دستی میداد بهه من ولی من بهت که گفتم خیلی داغ و حشریم نمیتونستم در نبود کریم صبر کنم تا بیاد منو بکنه برای همین مجبور شدم به اونا کس بدم ولی اگر تو منو بخواهی مطمئن باش فقط به تو میدم تو مالک بدنم میشی سعید جونم گفتم زهره من میخامت ولی دوست ندارم دیگه با کسی بپری و منو دور بزنی اگر بفهمم مجبورم از خونه ام بیرونت کنم زهره منو محکم بغلم کرد گفت نه سعید نه تورو خدا توهم همه ارزومی من با تو معنی سکس و فهمیدم بهت قول میدم تو مالک من هستی اگر دیدیمن با کسی هستم میتونی منو بکشی خونم حلالت باشه پیشونیشو بوسیدم گفتم من خونتو نمیخام من خودتو میخام زهره گفت منو مال خودت بدون عشقم بهت قول میدم گفتم خب غذاتو بخور اونم خوشحال نشست و ساندویچو گاز میزد ازم پرسید جمیله زنته خندیدمو گفتم اره یه جورائی گفت یعنی چی یه جورائی نامزدین گفتم نه جمیله عشقمه همه وجودمون مال همه گفت دوستین گفتم از دوست نزدیکتر گفت عه بگو دیگه گفتم جمیله زن رفیقمه گفت وای چطوری زن رفیقت اینجا داره کس میده گفتم راستشو بخواهی هیچ وقت قرار نبود پای مرد دیگه ای وارد ماجرای منو جمیله بشه ولی جمیله این فانتزیو داشت و نمیتونست فراموشش کنه دوست داشت همزمان دوتا کیر بکننش با من درمیون گذاشت و منم هرچی گشتم کسیو پیدا نکردم تا اینکه زدو با کریم اشنا شدم فکر کردم این بهترین گزینه باشه هم غریبه هست هم یه شب میاد و تموم یشه میره پی کارش ولی جمیله یه بازی دیگه رو شروع کرد و کریمو دیونه خودش کرد و مجبورش کرد تا تورو بیاره برای من منم با زن کریم سکس کنم زهره گفت ارفین به جمیله جونم دمش گرم هم منو به تو رسوند هم خودش الان یه بکن دیگه پیدا کرده گفتم توکه اره حرف نداری ولی برای کریم فقط همین امروزه و دیگه دستش به عشقم نمیرسه جمیله جنده نیست که هرشب بخاد کس بده اون زن رفیقمه خونه و زندگی داره زهره از حرفم یکمی دلخور شد گفت یعنی میگی من جنده ام گفتم نه عزیزم منظور بدی نداشتم زهره خیلی نارحت شده بود از حرفم بغلش کردم گفتم اخم نکن بهت نمیاد زشت میشی خنده اش گرفت گفت سعید منو جمیله مثل همیم هردومون سکسی و داغیم و هردو به تو رسیدیم منو جمیله جنده نیستیم فقط داغیم حشری هستیم اگر جمیله هم اهل عشق و حال نبود بهت حال نمیاد گفتم میدونم عزیزم منم نگفتم شماها جنده هستین از این کلمه خوشمم نمیاد ولی اینکه کریم بخاد فکر کنه هروقت خواستمیتونه جمیله رو بکنه از این خبرها نیست گفت باشه عزیزم ولی من هروقت بخوام تو باید بهم حال بدی کسمو برام بخوریش گفتم باشه زهره جونم بعد دیدم جمیله و کریم هم لخت لخت از اتاق اودن بیرون جمیله داره میخنده و کیر نیم خیز شده کریم توی دستشه کریمو داره مثل برده میکشونه اومد توی اشپزخونه بهم لب داد گفت عزیزم چرا نیومدی جلوی این وحشی رو بگیری کسمو پاره کرد ببین کسم اوخ شده گفتم خب عشقم صدام میکردی ولی تو همش میگفتی محکمتر محکمتر جمیله کیر کریمو ولش کرد دو دستی سمرو گرفت و حسابی بهم لب داد و منم بغلش کردم مثل زهره گذاشتمش روی اپن سینه و لبهای خوشگلشو میخوردم گفتم خوب بود کیرش خوشت اومد گفت وای سعید نگو جیگرمو دراورد کثافت گفتم کریم عشقمو چکارش کردی کریم گفت خب هی میگفت محکمتر من چکارش کنم میخاست خودش وحشی نباشه جمیله گفت خفه دیگه عوضی نمیدونی با یه زن ناز چطوری رفتار کنی هی منو توی بغلش میگرفت و میگفت هیچکسی سعیدم نمیشه کاش توهم زنشو جر میدادی زهره گفت جر داد نترس همومون زدیم زیر خنده گفتم کریم برو از یخچال برای خودت ساندویچ درست کن به جمیله گفتم عشقم تو چی میخاهی برات ساندویچ درست کنم گفت اره عشقم ضعف کردم ساعت تقریبا 10 شب شده بود چهارتائی لخت داشتیم ساندویچ و نوشابه و مشروب میخوردیم تا برای سکس بعدی جون داشته باشیم جمیله که توی بغل من بود تو هال رو مبل نشسته بودم جمیله خوشگلم هم قشنگ توی بغلم بود دستش دور گردنم حلقه بود یا دست دیگه اش ساندیچو گرفته بود من بهش نوشابه میدادم که کریم میخاست بشینه کنار زهره که زهره از عمد اومد کنار من نشست اونم دستشو دور گردنم انداخت میخاست حرص کریمو دربیاره که چرا جلوش با جمیله سکس کرده خیلی جالب بود خودشم وقتی شوهرش بود با من سکس داشته ولی نمیدونم چرا اینطوری میکرد کریم گفت زهره بیا اینجا وگرنه بد میبینی ها زهره هم خودشو برام جلوی کریم لوس میکرد و هی لبمو میبوسید دستشو برده بود زیر کون جمیله داشت با کیرم بازی میکرد جمیله هی میخندید و میگفت جون قربون کیر عشقم بشم زهره بزارش تو کسم زهره هم هی کیرمو میمالید لای کس جمیله میخندید و جمیله اه و اوه میکرد میگفت لامصب بکنش توش که زهره کیرمو گذاشت دم سوراخ کس جمیله که خیس و لزج بود جمیله یه اهی کشید و خودشو توی بغلم رها کرد ازش لب میگرفتم زهره هم داشت سینه های جمیله رو میمالید میبوسید و جون جون میگفت ساندیچ از دست جمیله افتاد زمین منم که بغلش کرده بودم کیرم تو کسش بود جمیله خودشو روی کیرم تکون تکون میداد ناله میزد زهره هم بلند شد اومد روی مبل تا من براش کسشو بلیسم جلوی کریم ببینه داره بهم حال میده منم دست چپمو بردم رو کون خوشگلش و کس زهره رو میخوردم براش هردوشون اه و ناله های وحشناکی میکردن جمیله که هی خودشو رو کیرم بالا و پائین میکرد رو به کریم کرد و گفت بیا کیرتو بخورم عزیزم کریم هم از خدا خواسته با کیر شق شده اومد جلوی دهن جمیله جمیله هم یه ورکی داشت کس میداد کیر کریمو میلیسید منم کس زنشو جلوش میلیسیدم که جمیله گفت سعید جون خسته شدم بریم توی اتاق گفتم باشه عشقم کریم رفت تو اتاق جلوتر و منم با جمیله و زهره رفتیم توی اتاق کریم رو تختی رو صاف کرده بود خوشم اومد ازش نمیدونم چرا ولی یه لحظه یاد سکسهای خودمو زن سابقم افتادم که روی این تخت با هم داشتیم ولی سریع این خاطره محو شد جمیله به زهره گفت میخام اول من با عشقمو کریم بخوابم بعدشم نوبت تو میشه باشه زهره هم قبول کرد منم بوسیدمش گفتم جبران میکنم برات زهره جون گفت میدونم عشقم جمیله به کریم گفت بخواب بیام روت کریم هم دراز کشید کیر سر به هوا و سفتش تو دستش بود میمالیدش و چشمش تو کس جمیله بود هر لحظه عطشش برای گائیدن این کس یه بار خوب کرده بودتش تازه مزه شو چشیده بود خیره خیره نگاه میکرد و اب دهنشو قورت میدا جمیله رفت و خوابید رو کریم یکمی بهش لب داد گذاشت سینه هاشو بکمه جمیله با دستش کیر کریمو میکشید لای کسش و جون جون میکرد منم داشتم از پشت نگاشون میکردم وای همه این صحنه ها رو فقط تو فیلما میدیدم ولی الان واقعیه واقعی داشت جلوم رخ میداد کریم دوتا لمرای کون جمیله رو چنگ انداخته بود داشت از هم جرش میداد سوراخ کون جمیله خیلی راحت پیدا بود جمیله که تو اوج شهوتش بود کیر لای کسش میکشید سوراخ کونشم هی باز و بسته میکرد کیر پشمالوی کریم لای کس عشقم بود جمیله با یه حرکت تا ته کیر کریمو فرستاد تو کسش اه هردوشون دراومد جمیله داشت رو کیر کریم حرکت میداد کمر و کسشو هی بهش لب میداد کریم هم یه دستش لای کون جمیله بود یه دستش رو کمرش هی جمیله رو به خودش فشارش میداد منم دست زهره رو گرفتم اوردمش کنار کریم خوابوندمش لنگهاشو دادم بالا شروع کردم خوردن کس خوشگلش زهره هم مثل جمیله خیلی سریع شروع کرد به اه و ناله هی میگفت عاشقتم سعید جون کسم مال توه کونم مال توه هرکاری دوست داری باهم بکن من مال تو سرمو به کسش فشار میداد جمیله گفت هوووووووووممممممممم کریم زنت خوب کسیه خوب داره به عشقم حال میده سعید جون حسابی بکنش کریم گفت جمیله الان که تو داری خوب بهم حال میدی جنده خانمم جمیله یه کشیده خوابوند تو گوش کریم و گفت یه بار دیگه بهم بگی جنده همینجا جرت میدم دهن کثیفتو میبندی و کستو بکن و خفه میشی و زر نمیزنی من رئیستم تازه یه مرحله دیگه از شرطم مونده کریم که بیچاره جا خورده بود از حرکت جمیله زبونش بند اومده بود گفت دیگه چه شرطی گفت من برات دوتا شرط گذاشته بودم یادته که گفت نه جمیله یکی دیگه زد تو گوشش و محکم رو کیرش تکون تکون خورد بهش کس میداد از کارش تعجب میکردم ولی حال میداد که کریمو نمیزاشت پر رو بشه افسارشو میکشید کریم گفت جمیله جون منکه زهره رو برای سعید اوردمش گفت این مال سعید درست ولی شرط دومم این بود که شاشمو تا اخر بخوریش حالا یادت اومد زهر با شنیدن این حرف جمیله قش قش زد زیر خنده و گفت حقته عوضی خوب شد تا دیگه دستت رو زن بلند نشه بعد دست جمیله رو گرفت بوسید گفت قربون دستت بشم که خوابوندی تو صورتش منم که لای پاش بودم کسشو میخوردم بلند شدم گفتم زهره جون میخام بکنمت عشقم زهره هم لنگاهشو داد هوا و گفت جون بکن عشقم این کس مال توه تو صاحبشی منم یه نگاه تحقیر امیزی به کریم کردمو گفتم جون قربون کست بشم زهره جونم همه تنت مال منه اونم گفت اره همه تنم مال توه عشقم خوابیدم روش و کیرمو تا ته کردم تو کس زهره تو کس تنگش تلمبه میزدم سینه هاش میخوردم کریم هم که خیلی تحقیر شده بود کمر جمیله رو محکم گرفت و از زیر تو کسش میکوبید میخاست دق دلشو سر جمیله خالی کنه جمیله هم میگفت یواشتر وحشی کسمو پاره کردی ادم نیستی بهت حال بدیم کریم میگفت جرت میدم جمیله جرررتتت میدم با همه حرصش داشت تو کس جمیله میزد بعد یهو تو همون یه ذره جا غلطید جمیله برد زیرش خوابید روش لنگاشو تا حد جر خودن از بازشون کرد تقریبا 170 درجه لنگهای جمیله از هم باز بود دوتا مچ پای جمیله رو گرفته بود زورش زیاد بود جمیله نمیتونست کاری بکنه هی جیغ میزد میگفت کسکش عوضی لنگم جر خورد کریم کرشو با همه زوش محکم زد ته کس جمیله و شروع کرد تند تند کسشو گائیدن هی درمیاورد محکمتر میزد تو کس عشقم منم تو دلم گفتم حقته جمیله جونم تو که اینطوری میخاستی حالا بچش ولی دلمم براش میسوخت جمیله هی میگفت سعید بگیرش این کثافتو داره جرم میده ولی منم داشتم کس زهره رو جر میدادم دوتا زنها زیرمون داشتند جیغ و داد هوار میکردند لنگهاشو بهم میخورد رو هوا کریم که دید کیرم چطوری داره کس زنشو جر میده بدتر کس جمیله میکرد شاید بیست دقیقه طول نکشید که اب هردمون اومد و ریختیم تو کسشون افتادیم روشون جمیله که از درد هی ناله میزدو میگفت سعید خدا بکشدت چرا جلوشو نگرفتی کسمو پاره کرد خیلی نامردین جفتتون زهره هم نفس نفس میزد و منو محکم گرفته بود کریم هم از شدت خستگی و ارضاش افتاده بود کف اتاق دراز به دراز خوابیده بود کیرش بد مصب هنوز داشت اب میداد بیرون نگاه کس عشقم کردم که لاش باز مونده بود و ازش اب منی میومد بیرون اروم دستمو بردم کسشو گرفتم یکمی بستم جمیله دادش رفت به هوا گفت سعید ولش کن درد دارم دیگه طاقت ندارم بدجور منو گائید نامرد عوضی دستش روی کسش بود سمت منو زهره به پهلو خوابید ناله میکردواقعا خیلی بد گائیده بود کریم همه خشم و حرصشو سر جمیله من خالی کرده بود یه لحظه دستم رفت سمت کاردی که قایم کرده بودم درش اوردم میخاستم برم گردنشو بزنم که زهره که دید چه کاردی دستمه دو دستی دستمو گرته بود گفت جون زهره جون زهره التماست میکنم اینکارو نکن خواهشت میکنم عشقم کریم که دراز خوابیده بود زهره با همه زورش دستمو گرفته بود هی التماسم میکرد گفت نکن سعید ارزششو نداره خواهش میکنم تو صورت زهره نگاه کردم به جمیله نگاه کردم که داشت از درد کسش به خودش میپیچید و زهره گفت بخاطر من بخاطر جمیله عشقم تمنات میکنم خشمم فروکش کرد کاردو بردم گذاشتم سرجاش گفتم زهره بخاطر تو جمیله ازش میگذرم خیلی ناراحت شده بودم اگر زهره نبود حتما میکشتمش کریم عوضی که از خستگی بیهوش شده بود جمیله دید من چی تو دستمه میخام چکار کنم ارومتر شده بود گفت عشقم ولش کن یه خریتی کرد منم خوبم عزیزم نگران نباش اعصابم خورد شده بود با جمیله و زهره بلند شدیم اومدیم بیرون زهره از یخچال اب خنک دادبهم جمیله هم هی نوازشم میکرد میگفت من مقصرم که اون دیونه شد من نباید میزدمش بیچاره خب مرده هم تو کس زنشو جلوش گائیدی هم تحقیرش کردیم حق داشت اون بلارو سرم بیاره ولش کن عزیزم یه امشبه تموم میشه میره منم دیگه بهش گیر الکی نمیدم تا خر نشه بزار امشبرو خوش بگذرونیم جمیله رو بغلش کردم گفتم تو خوبی چیزیت نشده گفت نه عزیزم خوبم ببین همه جام خوبه کسمم هیچیش نیست نترستگشادم نکرده هنوز خندیدم بغلش کردم گفتم عشقم تو امانتی دستم نمیخام خدای نکردیه اتفاقی برات بیافته زهره هم اومدو منو جمیله رو بغل کرد گفت الهی فدات بشم سعیدم اگر تو اون کثافتو بکشی من تورو از دست میدم اونکه برام ارزشی نداره جمیله گفت واه واه نیومده صاب خونه شدی نبینما سعید مال خودمه منبهش اجازه بدم میتونه با کسی باشه الانم صدقه سری منه که جناب عالی زیر کیر خوشگل عشقم خوابیدی هردوشونو به خودم فشار دادم گفتم دعوا نکنید دعوا نکنید زهره گفت جمیله تورو خدا التماست میکنم کنیزیتو میکنم ولی بزار منم با سعید باشم گفت خوب حالا امشبو که هستی تا ببینم اگر سعید بهت اوکی داد خبرت میکنم زهره دست جمیله رو گرفتو بوسید گفت تو خیلی مهربونی جمیله هم که معلوم داره نقش بازی میکنه از زهره یه لب گرفت و گفت داشتم شوخی میکردم عزیزم سعید صاحب اختیار منه نه من سعیدم با هرکی بخوابه من ناراحت نمیشم به جمیله گفتم واقعا شرط دومتو هم میخاهی اجراش کنی گفت اره حتما الان که اینقدر منو گائیده حتما باید شاشمو بخوره باید دهنشو مثل کاسه تولات بزاره زیر کسم بشاشم توشو همشو بخوره گفتم تو اتاق گفت نه عزیزم تو حموم یا تولات گفتم توالت نه تو حموم منم میخام بشاشم روش چون اعصابمو خورد کرده گفت باشه عشقم زهره هم گفت منم میخام بشاشم روش جمیله گفت وای بدبخت خفه میشه دیگه زهره گفت باید ازش فیلم بگیرم تا نتونه هیچ کاری بکنه گفتم اره حقشه تا اون باشه عشق منو اذیتش نکنه جمیله گفت طناب داری عزیزم گفتم اره گفت بیارش میخام دست و پاشو ببندم تا صبح بهش کس بدم نتونه کاری بکنه زدیم زیر خنده رفتم طناب اوردم کریمو صداش کردیم بردیمش روی تخت گفتم چون بدجور کس جمیله رو گائیدی جریمه میشی کریم هی میخندید و فکر نمیکرد میخایم ببندیمش جمیله و زهره پریدن روی کریم تا نتونه جم بخوره منم تند تند چهار دست و پاشو به تخت محکم بستم گفتم ولش کنین از روش بلند شدن هر سه بهش میخندیدیم گفتم خب عشقم میخهی چکار کنی گفت همون برنامه ای که دوست داشتم اگر تو اجازه بدی گفتم باشه کیر کریم تقریبا خوابیده بود به جمیله و زهره گفتم کیرشو بلند کنید شروع کنیم دیگه جمیله هنوز کیر کریمو دوست داشت و با ولع خاصی کیرشو میخرود به زهره گفتم تو کمکش نمیکنی زهره هم رفت سمت کیر شوهرش و داشت با جمیله کیر کریمو میخوردن که من رفتم پشت زهره که مونشو فمبل رو هوا کرده بود نشستم شروع کردم خوردن کس و کون زهره عشق میکردم از کس کونش دیونش شده بودم با اینکه جمیله هم بینهایت خوش هیکل بود و عاشقش بودم ولی انگار اندام زهره یه شهوت دیگه داشت برام عطشم براش تمومی نداشت زهره که زبونمو تو کس و کونش حس کرد گفت وای میمیرم برات سعیدم تا مالکمی تو صاحبمی تو عشقمی من مال توام بنده توام عشقم کریم هم هی اه و ناله میکرد و میخاست دست و پاشو ازاد کنه ولی نمیتونست کیرشم حسابی شق شده بود مثل یه گرگی که در بند کشیده شده بود میخاست همه رو پاره کنه جمیله گفت کریم کسمو میدم بخوریش ولی اگر کوچیکترین دردی بکشم جیغ بزنم بخدا کیرتو از ته میبرمش هواستو جمع کن کریمم که تو شهوت داشت میسوخت همه چیز انگار براش تموم شده باشه سرشو گذاشت رو بالشت جمیله رفت و کس و کونشو میمالید به همه صورت و دهن کریم گاهی وقتا هم کامل مینشست روی صورتش تا نفسش بند بیاد وقتی کریم زیرش تقلا میکرد از روی دهن و دماغش بلند میشد بهش میگفت هان خوبه کیرتو میکردی تو حلقم خفه میشدم دستو پا میزدم حالا بچش مرتیکه کسکش زهره هم کیر شورهشو میخورد منم کس و کونشو میخوردم زهره گفت سعید جون هوس کردم به شورهرم کس بدم اجازه میدی عشقم گفتم باشه عزیزم جمیله هم خندید و گفت کریم عوضی کس زنتو بگا زهر برعکس روی کیر کریم قرار گرفت و کونشو طرف کریم کرد کیر کریمو با کسش میزون کرد و نشست روش گفت اخخخخخخ بمیری کریم بمیری با این کیر خرت کسم پاره شد کریم هم میگفت جون قروبن کس تنگت بشم زهره گفت خفه شو دیگه این کس دیگه مال نیست مال صاحبشه صاحبشم سعید جونم همین فردا طلاقت میدم خنده ام گرفته بود یه شبه چقدر اتفاق داشت میافتاد همینکه زهره کیر کریمو تا ته کرد تو کسش بهم گفت سعید جون بیا از پشت بکنم گفتم چی میگی زهره جون جر میخوری دختر کست خیلی تنگه کونتم معلومه زیاد کار نکشیدی ازش گفت سعید بیا میخام تا زمانی که زنش هستم عذابش بدم میخام ببینه کونم چطوری جلوی چشمش گائیده میشه این دوتا زن کمر به اذیت و آزار کریم بدبخت بسته بودند جمیله گفت بپر بالا سعید معطلش نکن گفتم جمیله کونش خیلی تنگه گفت به من چه خودش میدونه حتما میتونه دیگه زهره گفت سعید بیا کونم میخاره برام بخارونش منم رفتم رو تخت زهره هم کونو کسشو حسابی رو کیر کریم بازش کرده بود من کونشو یکمی دیگه جلوی چشم کریم لیسش زدم گفتم زهره جون خیلی تنگه بزار یکمی با انگشتم بازش کنم گفت هرکار میکنی بکن تو صاحبشی عشقم چندتا تف انداختم رو سوراخ کونش داشتم جلوی چشم شوهرش انگشت وسطیمو فرو کردم تو کون زهره و زهره از درد یه ناله ای کرد و گفت وای کونم هی کسشو رو کیر کریم میماملید تکونش میداد کریم جرات حرف زدن نداشت جمیله همچین ریده بود به شخصیتش که دیگه فقط نگاه میکرد زهره هی میگفت جون سعید جون بکن توش منم انگشتمو درمیاوردم میکردم توش زهره میگفت وای انگار کاظمه که داره انگشتم میکنه گفتم کاظم کیه گفت ز کریم بپرس کریم گفت توله سگ به کاظمم کس دادی گفت اره شوهرم به کاظم به امید به رضا به علی به محسن به سهراب به همه کس دادم کریم گفت میکشمت کثافت جنده زهره گفت بمیر عوضی فکر کردی من سه ماه سه ماه منتظرتو بودم بیائی کسمو بکنی جمیله خنده اش گرفته بود از حرفهای زهره منم داشتم انگشتش میکردم دو انگشتی میکردم تو کونش بهش گفتم زهره ولی خدائی خیلی تنگی با هم په اسمی که گفتی هرکی جای تو بود الان درواز غار شده بود زهره خندید و گفت عشقم من خودمو برای حفظ کرده بودم میدونستم یه مرد با شخصیت که منو بفهمه بلاخره پیدا میکنه منو جمیله گفت اره والا کریم از شدت خشم و غضب نمیدونست دیگه چی بگه تف کرد رو کمر زهره گفت همین فردا میریم محضر طلاقت میدم زهره خندید و گفت عزیزم حق طلاق با من نه تو من دلم بخاد طلاقت میدم دلم نخاد باید تا عمر داری بسوزی راستش دلم برای کریم خیلی میسوخت کیر کریم تو کس زهره بود و جمیله گفت زهره جون کیرشو دربیار زهره هم کیر کریمو درش اورد و جمیله کیرشو کرد تو دهنش براش ساک میزد همه تخم و کیرشو میلیسید و میبوسید بازم ساک میزد وقتی خوب خوردش گفت زهره بزار تو کست کیر کریمو گرفت با سوراخ کس زهره تنظیمش کرد زهره نشست رو کیرش کریم اه و ناله میکرد و کیرشو تو کس زهره تلمبه میزد کون و کمر و کس زهره رو تخت بالا و پائین میپرید زهره داشت کیف میکرد کریم هم داشت کیف میکرد منم دو انگشتمو تو کون زهره کرده بودم درش نمیاوردم زهره هی میگفت جون سعید جون کونم بزار به کریم گفتم دیگه تکونش نده میخام بکنم تو کونش جمیله اومد جلو گفت صبر کن صبر کن من میخاستم برم پشت زهره جمیله گفت بده کریم برات لیسش بزنه سر کریمو گرفت سمت کیرمو گفت یالا بخورش گاز بگیری کیرت بریده است منو اینطوری نبین همچین سگی میشم جرت میدم کریم از ترس جمیله گفت چشم منم کیرمو دادم دهن کریم وای اولین باری بود که یه مردی کیرمو میخورد مثل زنها بلد نبود دندونهاش میخورد به کیرم گفتم لعنتی گاز نگیر جمیله یه کشیده زد تو کوششو کیرمو کشیدم بیرون جمیله گفت مگه نگفتم گاز نگیر گفت گاز نگرفتم بخدا بلد نیستم ساک بزنم گفتم جمیله ولش کن نمیخام برگشتم سمت کون خوشگل زهره جمیله گفت بده خودم برات خیسش میکنم نفسم برام حسابی لیسش زد تف مالیش کرد به کون زهره هم چندتا تف زدو گفت بکنش عشقم منم گفتم زهره جون بکنم گفت اره عشقم بگا کونمو منم سرکیرم گذاشتم در سوراخ کونشو نمیرفت تو چون کیر کریم تو کسش بود هی فشار میدادم با اینکه با انگشت تقریبا بازش کرده بودم ولی کیرم هر از رو سوراخش در میرفت دیگه کیرمو با دستم گرفتم یکی از لپهای کون زهره رو گرفتم محکم زدم تو سوراخش که زهره بد بخت از درد چنان جیغی زد که نگو کیرم تا نصف تو کونش بود زهره داشت ملحفه و تشک چنگ میزد و زار میزد ولی دیگه فایده ای نداشت و خودش خواسته بود منم همه کیرمو فرستادم تو کونش از لای یه پوستی که بین کس و کونش کیر شق کریمو حس میکردم یه 5 دقیقه ای همه ساکت بودیم زهره گفت سعید تلمبه بزنه اینارو با درد و رنج میگفت صداش گرفته و خفه بود معلوم بود درد زیادی رو داره تحمل میکنهگفتم عزیزم جر میخوریها کریم گفت جرش بده جنده بایدم جر بخوره من اگر میدونستم میکشتمش شانس اورده زهره گفت بکن عشقم بکن اروم اروم کیرمو تو کونش حرکت دادم که درد کونش بیشتر شد کسشم داشت جر میخورد هی اشک میریخت میگفت جر بده جر بده جمیله هم با دیدن وضعیت زهره انگار ترس برش داشته بود چون اونم میخاست دو کیره حال کنه ساعت دو نصف شب بود صدای ناله های زهره فقط تو اتاق شنیده میشد منم داشتم کم کم ریتم حرکتمو بیشتر میکردم دیگه کون زهره حسابی باز شده بود کریم کثافتم از زیر هی کیرشو تو کسش فشار میداد طوری که با فشار کریم کس و کون زهره بالا میومود با فشار من مبردمش پائین زهره مثل یه پور استار واقعی داشت از کس و کون گائیده میشد دیگه دوطرف کون زهره رو گرفته بودم ریتم حرکت منو کریم با هم هماهنگ شده بود من تا سرکیرم از کونش میکشیدم بیرون کریم تا میکرد تو کسش و برعکس زهره هم دیگه داشت از لذت کس و کون دادن همزمان بینهایت لذت میرد و میگفت جوووووووووووونننننننننننننننن بگائین بگائین جمیله که دید حال زهره خوبه خیالش راحتتر شد خودشو برای اینطور گائیده شده اماده میدیداب منو کریمم که دوبار اومده بود دیگه فقط کیرمو سیخ بود مهیای کایش بود نزدیک نیم ساعت زهره رو کردیمش گاهی اروم گاهی تند گاهی فقط کیرمون تو کس کونش نگه میداشتیم استراحت میکردم دیگه زهره گفت نا ندارم عشقم بزار بلند شدم کمک کردم بلندش کرد کریم گفت جون خوب شد که اینطوری گائیده شدی کثافت جنده زهره هم برگشت و خوابوند تو گوش کریم گفتم زهره بسه دیگه گفت جنده مادر و خواهرشن بره روستا امارشونو از از فک فامیل دربیاره همون ابجی جنده ات با داداشت رابطه داره منو مجبور کرد بهش کس بدم وای چه داستانی داشت این کریم بدبخت گفتم بسه زهره بسه خواهش میکنم دیگه بسشه کریم گفت نه داداش بزار حرفشو بزنه گفتم کریم خفه شو توام جمیله اومده کیر کریمو گرفتو گفت نوبت منه دیگه کیرشو کرد تو دهنش تا هواس کریمو پرتش کنه حسابی براش ساک زد و قربون صرفه کیرش میشد کریمم ناله میکرد و میگفت جون بخورش خانمی بخورش جمیله بلند شد روبروی کریم خوابید روش و گفت جون میخام بهت حال بدم کیر کریمو کرد تو کسش شروع کرد حرکت کردن رو کیرش کریم هم از زیر میزد تو کسش منم دست زهره رو گرفتم بردمش بیرون گفتم یعنی چی این حرفها گفت بخدا دارم راستشو میگم این بدبخت از هیچی خبر نداره گفتم واقعا خواهر کریم تو داد به داداشش گفت اره بخدا اینقدر تو گوشم از کس و کون حرف زد و فیلم تو گوشیش بهم نشون میداد که خب منم دلم میخاست و یه روز منو برد پیش داداشش لختم کرد و اونم گفتم خب ولش کن زهر داشت توی بغلم گریه میکرد گفت سعید بخدا من حشریم ولی خواهر و داداشش منو به این راه کشوندن و بعد از کاظم دیگه منو میبرد اینور اونور تو صحرا میکردن من نمیخام دیگه اونجا برگردم برای همین دلم میخاد تو ازم مراقبت کنی برای همین حاضر شدم باهاش بیام اینجا گفتم خب خب باشه گریه نکن عزیزم همه چیز تموم میشه زهره گفت تنها امیدم توئی اگر منو باهاش بفرستی منو میکشه گفتم نمیفرستمت عزیزم نمیفرستمت خودم هواتو دارم گفتم فقط میخام قسم بخوری که همه اینچزا رو حقیقتشو گفتی یا زهره خودشو انداخت توی بغلم زار زار اشک میریخت و میگفت بخدا حقیقتو بهت گفتم نمیدونستم داره چاخان میکنه یا نه باید تحقیق میکردم ولی دلمم براش میسوخت گفتم زهره من چطوری بهت اعتماد کنم من میخام کمکت کنم یه جوری بهم بفهمون که کاظم باهات رابطه داشته گفت باشه بیا این گوشیم خودت بهش اس بده ببین چی میگه بهت به تک تکشون اس بده گوشیو رو گرفتم از اتاق صدای اه و اوه جمیله میومد که داره رو کیر کریم تلمبه میزنه گفتم چی بنویسم گفت هرچی حتی یه سلامم بنویسی اونا خودشونو خوب نشون میدن برای شماره کریم نوشتم سلام من با کریم تهران هستم فرستادم چند دقیقه بعد با اینکه ساعت دو نصف شبم گذشته بود جواب داد نوشته بود فدات زهره جونم قربون کست بشم کی میائی کیرم بدجور شقه شده این زن کثافتمم کسش حال نمیده فقط کس زن داداش جوووووووووووونننننننننننن دیدم اینو که راست گفته به ابجی کریم اس دادم اونم بعد از چند دقیقه اس داد گفت جنده خانم کجائی کاظم دنبالت میگرده زودتر برگرد دیگه همه محمله کیرشون نمیخوابه تا نیائی دیدم اوه اوه اینا کین دیگه دیدم راست میگه گفتم منو ببخش عزیزم زهره گفت دیدی عشقم من برگردم زیر این عوضیها باید بخوابم گفتم دیگه برنمیگردی خونواده خودت کجان گفت کسیو ندارم فقط یه داداش دارم اونم با زنش تو شهر اونا هستند گفتم بچه ات چی زد زیر خنده گفت کدوم بچه سعید جون گفتم کریم گفته بچه داره گفت نه بابا بچه ای ندارم بخدا ندارم شب خیلی عجیبی شده بود برام درگیر ماجرای زهره و شهوت جمیله شده بودم گفتم قسم بخور که ندارم زهر گفت رگمو بزن اگر بچه ای اوردم پیشت گفتم این بچه منه گفتم دیونه من میخامت ولی گیجم کردین شما دوتا این حرفهاتو قبول کردم ولی اگر بچه دار باش و بعد رو بشه نمیتونم دیگه بهت کمک کنم زهر دستمو گرفت بوسید گفت سعید بخدا تنهام کمکم کن گفتم باشه دیگه از اتاق صدای نمیومد رفتم تو دیدم جمیله داره هنوز کیر کریمو میخوره گفتم عزیزم تو خسته نشدی گفت نه عشقم منتظرت بودم تا دو کیره گائیده بشم کیرشو میخورم تا نخوابه رو به کریم کردم و گفتم بد نگذره خندید گفت فقط جمیله فقط جمیله گفتم فردا دیگه نبینمت وگرنه میدم دست ادمهام و تیکه بزرگت گوشته اون بیچاره هم باور کرده بود گفت باشه اون زن کثافتم مال خودت گفتم راجب زهره حرف نزن همه حرفهاش راسته تو خواب بودی بیا اینم مدرکش اس های کاظم و خواهرشو نشونش دادم یه نعره ای زد نصف شبی که فکر کنم همه محله بیدار شدن زد زیر گریه کیرشم خوابید جمیله گفت عه سعید نمیگفتی من عشق و حالمو میکردم بعدا دیگه این کیر که بلند نمیشه گفتم بیا بیرون تا صبح وقت داریم اومدیم بیرون و در رو بستم با جمیله و زهره رفتیم یه اتاق دیگه با هم یکمی خوابیدیم که دیدم صبح شده دیگه پنج شنبه شده بود رفتم سراغ کریم دیدم بیداره گفتم میخام بازت کنم ولی کار ناجوری کنی خودت میدونی گفت باشه کاری دیگه از دستم مگه برمیاد همه خانوادم بهم یانت کردن همه روستا با زنم سکس داشتند داداش و ابجیم زد زیر گریه حالش خیلی خراب بود گفتم کریم بخدا من اگر میدونستم این قضیه اخرش اینطوری میشه هرگز دوست نداشتم باهات وارد این ماجرا بشم کریم بلند شد نشست گفت نه داش سعید اتفاقا خوب شد که چشمم باز شد ازت هم ممنونم بخاطر همه چیز گفتم با زهره میخاهی چکار کنی اون بچیاره هم مقصر نیست مقصر ابجی و داداش خودت هستند گفت ازش جدا میشم اگر میخاد پیش تو بمونه برای من دیگه تموم شده میخاست بلندشه بره که جمیله لخت اومد توی اتاق گفت چرا بزاش کردی گفتم کاری نمیکنه جمیله دید کریم میخاد لباس بپوشه لباساشو از دستش قاپید گفت هان کجا هنوز شرط دموممو انجام ندادی حسابی کسمو اب دادی باید شاشمو بخوری گفت باشه جمیله هم دست کریمو گرفت برد سمت حموم گفت بخواب زمین و دهنتو باز کن میخام بشاشم توی دهنت کریمم خوابید جمیله هم کسشو با دهن کریم میزون کرد اروم اروم توی دهنش شاششو خالی کرد بهش میگفت همشو بخور اونم همه شاشش جمیله رو خورد و جمیله گفت کسمو تمیزش کن و کونمو بلیس اونم انجامش داد کیرشم داشت شق میشد جمیله بهم گفت برو زهره رو بگو بیاد باید اونم بشاشه تو دهنش گفتم ول کن جمیله داد زد گفت برو بیارش رفتم زهره رو از خواب بیدارش کردم دستشو گرفتم اوردمش توی حموم تا دید کریم کف حموم خوابید میخواست فرار کنه جمیله دستشو گرفتو گفت بشاش تو دهنش زهره با ترس و لرز رفت کسشو گرفت جلوی دهن شوهرش و خودشو رها کرد جمیله گفت نه دیونه اروم اروم تا بتونه همشو بخوره نباید بریزه بیرون اونم اروم اروم خودشو تو دهن کریم خالی کرد و جمیله داشت از صحنه شاش خوردن کریم فیلم میگرفت بعد بهم گفت یالا تو هم باید بشاشی روی صورتش میخام فیلمم کامل باشه منم یه نگاه به کریم بدبخت کردمو گفتم من معذرت میخام و کریمو گرفتم طرفش شاشیدم روش جمیله گفت منم بازم شاش دارم سعید از کسم و دهنش فیلم بگیر ودوباره رفت رو دهن کریم و شاشید تو دهنش اینبار با فشار و صدای شرشر و فش فش شاش اخرشم همه کس و کونشو میالید به صورت کریم کریم دیگه خورد شده بود همش میترسیدم یه بلائی سرمون بیاره بعد جمیله به کریم کمک کرد بلندش کرد سر و صورتشو شست براش نشست جلوش بازم براش ساک زد کیرشو بلند کرد گفت کریم جون بیا بریم میخام یه حال اساسی بهت بدم که فراموش کنی این شاش خوردنو دست کریمو گرفت بردش توی اتاق خواب دارز خوابوندش با کیرش بازی میکرد براش ساک میزد رفت روش خوابید کیرشو گذاشت تو کسش ازش لب میگرفت حسابی بهش کس میداد وقتی خوب دل کریمو بدست اورد کریم هم جمیله رو بغل کرده و بوسش میکرد بهم گفت عشقم بیادیگه دو کیره میخام نفسم زانوهاشو داد جلوتر تا کونش فمبل بشه کریم تو کسش تلمبه میزد به کریم گفت بسه تلمبه نزن میخام سعید از کون بکنه بعد هم تو از کون بکن خوبه کریم بعد از این همه زجری که کشید بود خوشحال شد و یه لب عاشقانه ای از لبهای جمیله گرفت جمیله گفت خب لوس نشو دیگه دلم میخاد راضی از این در بری بیرون میدونم خیلی اذیتت کردم و با واقعیتهای بد زندگیت روبرو شدی ولی در عوض یه کس و کون توپی قسمتت شد که حسابی شب تا صبح گائیدیش کریم هم گفت اره مرسی جمیله خانم جمیله گفت اهان افرین تازه فهمیدی با من باید چطوری حرف بزنی منم داشتم کون جمیله رو میلیسیدم زهره اومد جلو کیرمو برام خیسش کرد و گذاشت دم سوراخ جمیله گفتم اماده ای عزیزم گفت اره عشقم جرم بده منم کیرمو با زور تو کون عشقم جاش کردم جمیله نفسش بند اومده بود تکون نمیخورد هی میلرزید تشکو چنگ زده بود دوتا کیر کلفت کس و کونشو پر کرده بودن مثل زهره 5 دقیقه طول کشید تا تونستم تو کونش تلمبه بزنم و کم کم راه افتاد و مثل زهره با کریم هماهنگ عقب جلو میکردیم تو کس کونش جمیله هم به ارزوش رسیده بود داشت دوکیره حال میکرد برای جمیله هم که بینهایت داشت لذت میبرد از ورود دوکیر در سوراخهای کس و کونش نیم ساعت تلمبه زدیم اب کریم تو کسش خالی شد و منم چندتا دیگه تو کونش تلمبه زدم ابمو تو کونش خالی کردم جمیله هم از شدت لذت بینمون ارضا شده بود من رو جمیله ولو شدم جمیله هم روی کریم ولو بود نگاه زهره کردم دیدم نشسته و داره انگشت تو کسش میکنه با اینکه هنوز تو لذت کون کردن عشقم بودم ولی هوس زهره رو کردم از رو جمیله بلند شدم کیرمو که هنوز شق و خیس بو کشیدم بیرون و جمیله اهی کشید و گفت اخ جون چطوری جر خوردم کیف کردم محک از کریم لب گرفت و بهش گفت یالا بلند شو از عقب بکن کریم هم که انگار دنیارو بهش داده باشن چون از اولی که جمیله رو دیده بود فقط چشمش به کون جمیله بود سریع کیرشو از کس جمیله کشید بیرون اب منی هاش شری ریخت روی ملحفه های جمع شده تشک از زیر جمیل رفت پشتش و یه جوووووووووووووووووووووووووووننننننننننییییییییی گفتو دست به کون و کس جمیله میکشید هنوز کون جمیله بسته بسته نشده بود که کریم سر کیرشو گذاشت تو سوراخ کون خوشگل جمیله جونم همه کیرشو فرستاد تو کونش و معطل نکرد و شروع کرد گائیدن کونش جمیله هم ای و اوی و اخ و ناله میکرد به شدت به جلو و عقب حرکت میکرد و کار تکونهای کریم تو کونش بود حسابی کونشو برای کریم قمبل کرده بود کریم که داشت از کون کردن جمیله بینهایت لذت میبرد هی سیلی به کون و رونهای جمیله میزد و موهاشو از پشت جمع کرده بود میکشید سر جمیله به عقب میومد کمرش قوس میگرفت هی میگفت جووووووووونننننننننن میمیرم برای کونت میخام جرت بدم تو دهن من میشاشی هی تندتر تو کونش تلمبه میزد ابشم که اومده بود دیگه محال بود ولش کنه جمیله هم زیرش ناله و اههههههه میکشید نمیتونست چیزی بگه چون الان کریم همه کاره شده بود باید زیرش مطیع باشه تا کارش تموم بشه کریم هم از کونش میکشید بیرونو میکرد تو کسش اینقدر کس و کونشو گائید که انگار سوراخاش هوا کشیده بود هی صدای باد ازش میومد انگار جمیله داره هی میگوزه کریم هم ول کنش نبود همه این جریان برای حدود 10 دقیقه طول کشید من به زهره گفتم بیا پیش جمیله قمبل کن اونم از خدا خواسته سریع پرید رو تخت کنار جمیله قمبل کرد یهنگاه به جمیله انداخت که مثل یه برده تو دستای کریم بود و سرش عقب بود و داشت اخخخخخ اخخخخخخخخخ اهههههه اوههههههه میکرد هی تکون میخورد کرد به من گفت نمیخاهی جلوی کریمو بگیری داری جرش میده کیر کریمو تو کون جمیله دیدم که سوراخ کون جمیله با هر عقب جلوی کریش میرفت داخل و میومد بیرون واقعا دیگه گائیده شده بود حتی منم وقتی از کون میکردمش اینقدر بد نمیکردمش ولی جمیله فقط ناله میکرد چیزی نمیگفت انگار خیلی هم بدش نیومده بود که برای یه بار هم که شده کونش با یه کیر کلفتر گائیده بشه دست کشیدم رو کمر جمیله بهش گفتم عزیزم خوبی اگر داری اذیت میشی بگو جمیله با اه و دردی که داشت گفت نه عشقم خواست وحشیتر بشه بهت میگم هنوز جا داره که کریم عوضی دو سه تا خیلی محکمتر کیرشو تا بیخ بیخ کون جمیله فرستاد تو گفت الان چی هنوز جا داره جمیله جیغش رفت هوا کریم تند و تند تند تو کونش تلمبه زد تا اینکه ابش اومدو با یه داد و اه بلندی گیس جمیله رو به شدت کشید کیرشو تو کونش نگه داشت هی نفس نفس میزد و سیلی به کون جمیله میزد بیچاره جمیله کونش دیگه قرمز شده بود جای انگشتهای کریم هم روش مونده بود کریم موهای جمیله رو ول کرد جمیله ولو شد روی تخت و کریم هم همونطوری که کیرش تو کون جمیله بود افتاد روش هردو نفس نفس میزدن خیس عرق شده بودن منم دیدم انگار جمیله طوریش نیست مشغول خوردن کس و کون زهره شدم حسابی براش لیسیدمش صدای زهره هم بلند شده بود التماس میکرد بکنمش کونشو حسابی برام بازش کرد گفت عشقم بکن هرکدومو دوست داری بکن وای وقتی نگاه کس و کونش میکردم حض میکردم نمیدونستم اول باید کدومو بکنم هردوشون بهم میگفتند منو بکن منو بکن بلاخره کیرمو گذاشتم تو کس خوشگل و تنگش کونشو گرفته بودم داشتم تو کسش تلمبه میزدم صدای اه و اوه زهره بلندتر از صداینفس زدنهای جمیله وکریم شده بود کریم از روی کون جمیله بلند شد و یه دستی به کون گائیده شده جمیله کشید پاهای جمیله از هم باز مونده بود دیدم که سوراخ کونش داره به سختی خودشو جمع میکنه خیلی دلم سوخت اخه هیچ وقت دوست نداشتم عشقم رو توی این وضعیت ببینم با هر حرکت شکم و کون جمیله یه مقدار اب منی از سوراخش میریخت بیرون همونطور که داشتم زهره رو میکردم به کس و کون جر خورده عشقم نگاه میکردم کریم هم کنار دست جمیله خوابیده بود لامصب هنوزم که هنوزه کیرش شق ایستاده بود معلوم نبود چشه به کریم گفتم از تو کشو پماد بردار بمال دور سوراخ جمیله جمیله سرشو بلند کرد گفت نه دست نزنید خیلی میسوزه خودم یه کاریش میکنم بزار بسته بشه همونطور دمر خوابیده بود یکم جابجا شد و دست برد کیر کریمو گرفت باهاش بازی میکرد نمیدونم چرا ولی هوس جمیله هم برای کیر کریم تمومی نداشت انگار میخاست از همه لحظاتش با کریم نهایت بهره رو ببره منم داشتم تو کس زهره میکردم زهره هی ناله و اه میکشید برگشت گفت عشقم نمیخاهی کونمو بکنی گفتم چرا عزیزم ولی تو اماده ای عشقم گفت اره سعید جونم منم دراوردم سر کیرمو که خیس از اب کسش بود کردم تو کونش زهره آییییی بلندی گفت و یواش عشقم گفتم باشه خوشگلم اروم اروم دادم بره تو کونش و یکمی صبر کردم زهره گفت بزن عشقم بگاه جووووووووووننننننننن منم کم کم شروع کردم تلمبه زدن بینهایت لذت میبردم از این کس و کون ناز و تمیز و خوشگلش تو حس و حال کون کردن زهره بودم که دیدم جمیله و کریم مدل 69 شده بودن و بازم جمیله داشت کیر کریمو ساک میزد کریم هم داشت کس و کون جمیله رو لیس میزد معلوم بود داره با خوردن کس و کونش اب منی هارو نوش جان میکنه صدای لیسیدنهای کریم به کس و کون جمیله هم شنیدنی بود ملچ و ملوچ و هوم هوم و جون جون وقتی اینو دیدم کریمو از کون زهره دراوردم و کردم تو کسش و تند تند تو کسش میکردم که ابم اومد و ریختم تو کسش زهره هم معلوم بود بخوبی لذت برده چون چندین بار ارضا شده بود موقع کس و کون دادن جمیله که دید من تو کس زهره ابمو خالی کردم زد به پای کریم بهش گفت بلندشو کارت دارم از روش بلند شد کریم هم بلند شد جمیله گفت سعید بکش بیرون به کریم هم گفت بخواب زیر کس زهره به زهره هم گفت کستو بزار دهن کریم برات بخوردش زهره هم یه خنده شیطنت امیزی زد و پاهاشو از هم بازش کرد کریم زیر زهره خوابید زهره هم کسشو فشار میداد تو دهن کریم هی اه و ناله میکرد کریم کس زهره رو میخورد و میلیسید زهره هم کیر کریمو جلوی دهنش میدید شروع کرد براش ساک زدن هی جون جون میگفت جمیله هم اومد برای من ساک میزد دست من روی کون زهره بود اون یکی دستم رو سر عشقم همش صدای اه و اوه هوم هوم میومد کریم هم دیونه وار کس زنشو که پر اب منی من بود مک میزد و لیسش میزد انگار همه مردونگیش از دیشب نابود شده بود کریمی که خجالت میکشید حرف سکسی بزنه الان داشت کس و کون زنشو که هم قبلا کس داده بود هم الان جلوی چشمش کسش پر اب شده بودو لیس میزد جمیله که نزاشته بود کیرم بخوابه کیرمو از دهنش دارود و گفت زهره رو بکنش به کریم گفت کسشو ول کن کریم هم زیر زهره لای پاش خوابیده بود داشت از نزدیک نزدیک میدید که کیر من داره میره لای کس زنش جمیله به کریم گفت تخمای سعید بلیس منم داشتم دوباره تو کس تنگ عشق دومم تملبه میزدم کریم از زیر تخمامو میلیسید بعد از چندتا تلمبه زدن جمیله گفت بده برات بخوره منم کشیدم بیرونو کردم تو دهن کریم اونم اینبار حرفه ای تر شده بود نصف کیرمو خوب مک میزد دوباره کردم تو کس زهره و دوباره تلمبه زدن زهره م داشت با کیر کریم و کیر من لذت میبرد همه کیر کیرمو کرده بود توی دهنش میخوردش اینقدر کارهامون حشری کننده بود که بخواد دوباره ابمون بیاد اب کریم تو دهن زهره خالی شد و منم یه ربع که تو کس و کون زهره تلمبه زدم و کریم برام ساک میزد کشیدم بیرون ابمو پاچیدم روی چاک کس زهره رفتم عقب و دیدم کریم با حرص و ولع داره کس زنشو لیس میزنه اب منی هارو میخوره با زبون ابمو میکرد تو کس زهره و مکش میزد جمیله هم اومد توی بغلم گفت بینهایت ازت ممنونم عشقم تو منو به ارزوم رسوندی نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم منم لبشو بوسیدم گفت خوب بود راضی بودی گفت اره عشقم بینهایت خوب بود مخصوصا کریم که واقعا حسابی جیگرمو حال اورد از کریم هم که هنوز زیر زهره بودو داشت کس کلیس میزد تشکر کرد بخاطر سکس خوبی که باهاش داشته کریم هم اون زیر به جمیله گفت نوکرتم خانم جمیله هم خندید و یه لب دیگه بهم داد که بهم بفهمونه که هنوز من تنها عشقش هستم توی بغلم خودشو حسابی چپونده بود همه دست و پاشو مثل یه نوزاد جمع کرده بود توی بغلم قرار گرفته بود از هم لب میگرفتیم وقتی کریم هم خوب کوس زهره رو پاکش کرد زهره از روش بلند شد همدیگرو بغل کردن از هم یه لب گرفتند ولی زهره به کریم گفت همه چی بین منو تو دیگه تمومه دیگه نه من میخام با تو زندگی کنم نه تو با من برو روستا تحقیق کن ببین من راست گفتم یا اونا بلند شد از روی تخت و رفت سمت ساکش یه شورت و سوتین برداشت رفت دستشوئی تا خودشو تمیز کنه لباسشو تنش کنه کیر کریم هم دیگه داشت کم کم میخابید به منو جمیله نگاهی کرد جمیله گفت کریم دیگه برنامه تمومه میتونی بری بیچاره ملتمسانه داشت نگامون میکرد میخاست بیاد جلو از جمیله لب بگیره کهجمیله محکمتر گفت برو دیگه تموم شد منم گفتم کریم برو تموم شد اونم سرشو انداخت پائینو گشت لباسشو پیدا کرد منم از جمیله خواستم بلند بشه رفتم از توی کیفم دسته چکمو برداشتم برای اینکه کریم بیشتر از این اسیب نبینه یه چک دو میلیونی براش کشیدم دادم دستش گفتم من بابت اتفاقی که برات افتاده معذرت میخام نمیدونستم اینطوری میشه چکو گذاشتم تو جیبش و کریمو راهی کردم و دم در بهش گفتم تو خیلی به جمیله لذت دادی نمیدونم شاید بازم بخاد که با تو بخوابه گفتم شمارتو عوض نکن اگرم خواستی عوض کنی به من اطلاع بده شمارتو داشتهباشم اونم خوشحال شد با این حرفم منو بغلم کرد و گفت من نوکرتونم اقا سعید گفتم خب برو دیگه کریم ولی دیگه دوربر ما پیدا نشه شاید من دوباره بهت زنگ زدم کارهای طلاقتونم پیگیر شو چون دیگه زهره م برنمیگرده گفت باشه و راهشو کشید و رفت دیگه نزدیک ظهر شده بود با زهره و جمیله سه تائی رفتیم حموم اون دوتا عشقمو خودم شستمشون اونام تو حموم برام حسابی ساک زدن و با هم اومدیم بیرون رفتیم خوابیدیم تا عصر که با هم رفتیم بیرون برای زهره یه چند دست انواع لباس خریدیم تا پیشم میمونه همه چیش راحت باشه برای جمیله و زهره هرکدوم یه کادوی توپ گرفتم که خوشحال خوشحال باشن شامم بیرون خوردیمو برگشتیم خونه دیگه تخت گرفتیم خوابیدیم چون هیچکدوممون دیگه حال سکس کردن نداشتیم فردا صبح که جمعه بود جهان و پسر از اردو برمیگشتن که صبح ساعت 10 جمیله به جهان زنگ میزنه که کی برمیگردی اونم گفت احتمالا ساعت دو برسند که جمیله هم بهم گفت عشقم منم کم کم برم خونه نفهمیدم این سه چهار روز چطوری گذشت انگار همش دو روز پیش هم بودیم بغلش کردم حسابی همدیگرو میبوسیدیم گفتم بخدا منم مثل تو کلی میخاستم با هم عشق و حال کنیم که نشد جمیله گفت منو تو که همیشه مال همیم عشقم گفتم اره عزیزم تو فقط مال منی زهره هم که میدید منو جمیله چطوری عاشق هم هستیم گفت واقعا خوش بحالتون منم زهره رو گرفتم توی بغلم گفتم عزیزم توهم دیگه فقط مال خودمی نگران چی هستی دیگه با زهره جمیله رو بردیم رسوندیمش خونه ساعت یک بود که برگشتیم خونه با زهره رفتیم توی تخت خواب و یه معاشقه و یه سکس خیلی زیبا و دل انگیز کردیمو خوابیدیم این خاطره واقعی من جمیله جهان زهره و کریم بود اگر براتون غیر قابل باوره به خودتون مربوطه اینم بگم که این قضیه سکسمون اگر خاطرتون باشه منو جمیله به لطف روشن فکر و یا ازادی عملی که جهان دوستم به جمیله هدیه کرده بود پیش اومد و در طول یکی دوسال منو جمیله بارها و بارها که با هم بیرون میرفتیم و گردش میکردیم دیگه عاشق و دلباخته هم بودیم جز همون سکس اولمون که خب شاید مقصرش خود جهان بود که زنشو با اون وضعیت با من تنها گذاشت باقی سکسهامون همش با همه عشق علاقه منو جمیله بود البته همون سکس اول اگر جمیله نمیخاست همون هم غیر ممکن بود پس لطف الکی خودتونو برای ارسال فحش خسته نکنید چون من یه ماجرای واقعی رو براتون بیان کردم اگر دوست داشتید بعدا براتون میگم که چطور شد خود جهان هم وارد سکسمون کردیم از همه عذر میخام اگر طولانی شد چون نمیشد دو یا سه قسمتش کنم بیشتر داستان مربوط به اون چهار روز و ورود کریم و زهره بود و سکس خفن و تقریبا ضربدری که با هم انجام دادیم اونم بخاطر جمیله که آرزوی اون بود امیدوارم لذت برده باشید و براتون خسته کننده نباشه اونائی که مثل همیشه فحش میدن فحششونو بدن تا تخلیه بشن از قدیم گفتن فحش باد هواست و نشانگر شخصیت گوینده اش بازم از حضور همه دوستان عذر خواهم نوشته
0 views
Date: July 2, 2019