0 views
بالاخره بهاش گفتم که حامله هستم. فقط خندید و از پشت میز بلند شد و رفت. برای همیشه رفت. … من دروغ نگفته بودم. استفراغ میکردم و بیشتر وقتها حالت تهوع داشتم. روزهای اول فکر میکردم مسموم شدهام. با سوپ و داروهایی که توی خانه داشتم خوددرمانی کردم اما تاثیر نداشت و همچنان استفراغ میکردم. ترسیده بودم. اولین چیزی که به ذهنام آمد «ایدز» بود. به خودم میگفتم که من زیاد هم زیادهروی نکردهام، و در رابطههایام با امین همیشه از کاندوم استفاده کردهام و از این نظر به خودم مطمئن بودم. اما برای اینکه خیال خودم راحت شود رفتم و آزمایش دادم.
Date: June 8, 2018
۰۷۸۳۳۷۴۴۵۰
تدال