حس مُرده ۱

حس مُرده قسمت یک سلام مقدمه طولانیه اگه حال ندارید برید پایین اصل داستانو مشخص کردم اسما کلن تو این داستان مستعارن دیگه خودتون قضیه رو میدونید دیگه میتونید منو احسان صدا کنید 22 سالمه و بچه تهرانم قد متوسط رو به بلند دارم تقریبا 180 بدنمم بخاطر شکل استخون بندی یکم ورزشکاریه قضیه ی منم مثل خیلی ها از اونجایی شروع شد که از یکی به مدت خیلی زیادی خوشم میومد خیلی زیاد منظور از بچگیه از وقتی که فهمیدن و یاد گرفتم این دختری که با اسم میخام معرفیش کنم که 3 سالم ازم بزرگتر بود همسایه دیوار به دیوار ما بود خو من به عشق اعتقادی ندارم ولی حسی که بهش داشتم و هنوزم با وجود کاری که باهام کرد دارم چیزیه که بعد 4 سال کمتر که نشده هیچ بیشترم شده من رو دوسش داشتم واسه مدت خیلی طولانی یه دختر قد بلند بود بدنی کاملن سکسی خلاصه ازین مدلا بود که کنارش را میرفتی باورت نمیشد که داری کناره همچین دختری راه میری وقتی که 17 سالم شده بود دیگه خاب و خوراک واسم نذاشته بود فکرش با هرکی که دوست میشدم بعد از 1 2 ماه بهم میزدم چون غیر از اون هیچ کسیو تو فکرم نمیتونستم راه بدم پدرم داشت در میومد بلخره بعد این همه سال عزممو جذب کردم و با اصرار چنتا از دوستا بهش حسمو گفتم خیلی شکه شد چون ماها خونواده هامون خیلی بهم نزدیک بودن ولی با اصرار من و کلی زحمت بعد از 4 5 ماه قبول کرد که باهام دوست شه باهام که دوست شد زندگیم بهشت شد واسه 1 سالی که باهاش بودم واقعن زندگی کردم ولی خو یه نکته ی جالب این وسط اتفاق افتاد بعد از 3 ماه دوستی فهمیدم ایشون شیشه خورده داره بعله نمیگم جنده ولی سکس پرست بود با هرکی که حال میکرد سکس داشت خو من اونو فقط واسه خودم میخاستم ولی خب دیدم تبریپش این شکلیه و کاری ازم بر نمیاد واسه همین تصمیم گرفتم باهاش کنار بیام انقد دوسش داشتم که حاضر بودم با این مثله کنار بیام فک کن بعد یک سال تازه اونم نه سره این قضیه بلکه بخاطر مشکلات خونوادگی ترکم کرد خب من مردم و زنده شدم ولی وقتی که دوباره زنده شدم دیگه حسی به اسم غیرت توم وجود نداش چون بخاطر همشو تو خودم کشته بودم هیچ حس غیرتی تو خودم نمیدیدم و نمیبینم تا اینکه 1 سال گذشت و با پریسا آشنا شدم ینی همین الانشم ی جوریم که اگه دوست دخترم بره با کسی سکس کنه واسم مهم نیست تا وقتی که پای احساسات عاطفی وسط نباشه اگه مثله فقط سکس باشه مشکلی ندارم پریسا یه دختر فوق العاده بود ریزه میزه سینه های خوش فرم باسن گوشتی هیکل ورزشکاری خلاصه خوب کسی بود چشماش آدم و دیوونه میکرد لبای گوشتی و تپلی داشت بگذریم من باهاش دوست شدم خیلی دوسش داشتم ولی خب اون عاشقم شد و من نمیتونستم حسی بیشتر از دوست داشتن بهش داشته باشم دلیلش تو مقدمه ذکر شده اولین سکسمون و هیچوقت یادم نمیره ولنتاین بود اومد خونمون کلی خجالت میکشید پدرم درومد تا یخش باز شد اومد کادومو داد منم کادوشو بهش ندادم که فکر کنه کادو نخریدم یکم اوسگلش کنم وقتی که قضیه کادو ها تموم شد اومد بغلم رو تخت خابید سینه هاش به بازوهام چسبیده بود تپشه سریعه قلبشو حس میکردم قشنگ تابلو بود که زده بالا منم دیدم قضیه اینجوریه رفتم جلو آروم ازش لب میگرفتم دستمو گذاشته بودم رو کمرش آروم دستمو بردم زیر تی شرتشو شروع کردم به نوازش کمرش منو پری وقتی از هم لب میگرفتیم کلن جفتمونو دیگه نمیشد جمع کرد خلاصه داستان ادامه پیدا کرد گردنشو میخوردم گوششو میلیسیدم بدنشو میمالوندم نفهمیدم عصن چی شد که دستم رفت سمت سوتینشو یه دستی بازش کردم اونم نامردی نکرد گفت بلدیا شیطون خلاصه سوتینشو که باز کردم خیلی آروم تی شرتشو دروردم دستشو گرفته بود رو سوتینش که نیفده خجالت داشت میکشید مثلن شروع کردم به خوردن زیر گردنش و آروم آروم اومدم سمت سینه هاش وقتی رسیدم به سینه هاش آروم دستاشو برداشتم سوتینش افتاد و من همون لحظه فهمیدم که این دختر الکی نیس هیچیش سینه هاش جوری خوب بودن که بنده که تا نخام کیرم راست نمیشه در عرض 1 سانیه به شق درد افتادم اونم پاهاش چسبیده بود به کیرم و این قضیه رو حس کرد آروم خیز برداشت و از بغلم رفت بیرون و رفت سمت کیرم کلی با خودش کلنجار رفت که از رو شلوار بهش دست بزنه یکم از رو شلوار مالوندش و بنده دیگه دیدم نمیتونم تحمل کنم دستورو صادر کردم که بره زیره شلوار کیرم سایزش متوسطه 15 سانته و نه زیاد کلفته نه زیاد کوچیک ولی خوشگله و تمیز کیرمو که دید کلی سرخ شد بهش گفتم بمالونش مالوندش و خودش دیگه افتاد رو قلتک آروم لباشو برد جلو و سرشو بوسید حسه لباش واسه اولین بار رو کیرمو هیچوقت یادم نمیره بعد یکم زبون زد و وقتی که متوجه شد بدش نمیاد آروم آروم گذاشتش تو دهنش خیلی خوب ساک میزد نمیدونم تجربه بود یا غریزه ولی خیلی خوب ساک میزد هرچی که بود تقریبا 5 مین داشت کیرمو میخورد دیگه آخراش چنان وحشیانه میخورد که من عصن بدنمو از اوج لذت حس نمیکردم کشوندمش بالا و خابوندمش رو خودم شروع کردم خوردنه لباش خودش پاشد و شلوارشو درورد منم شلوارمو دروردم دیدم شرتشو در نیورد خودم دست به کار شدم و شرتشو از پاش کندم معنی واقعی کس و اونجا متوجه شدم خوش فرم قرمز مایل به صورتی تمیز عصن یه وضعی بود بلندش کردم و پرتش کردم رو تخت افتادم به جونه کسش و شروع کردم خوردن و لیسیدنه کسش نمیدونم من کارم درست بود یا اون تا هالا سکس نداشته بود ولی تو 20 سانیه جیغ کشید و تنش به لرزشه شدیدی افتاد و بعدش بی حال شد والا من که به این میگم ارضا شدن شما رو نمیدونم رفتم روش و شروع کردم خوردنه لباش کیرمو به کسش میمالوندم اونم فقط با اون صدا و لبای سکسیش آه میکشید منم اون لحظه خیلی بالا بودم دلو زدم به دربا خاستم بکنم تو که جلومو گرفت گفت ورود ممنوعه بنبست تاحالا به این شدت تو زندگیم کیر نخورده بودم معطل نکردمو از پاش گرفتمو چرخوندمش فهمید چی میخام و همونجوری که به پشت خابیده بود کونشو داد بالا وقتی کونشو داد بالا تا شعاع 200 متری چیزی از دورو ورم دیده نمیشد عنقد بزرگ و خوش فرم بود منم نتونستم جلو خودمو بگیرم یه گاز خیلی محکم از کونش گرفتم چنان جیغی کشید که فک کنم کل محل فهمیدن داستان خونه ی ما چیه سوراخ خیلی تمیزی داشت یکم خیسش کردم و سر کیرمو گزاشتم دمه سوراخش یکم فشار دادم دیدم هیچ جوره نمیره تو همینجوری که به پشت خابیده بود خابیدم روش و گفتم عزیزم فک کنم زیاد دردت بگیره کلی التماس کرد که آروم بکنم سره کیرمو دوباره گذاشتم دمه سوراخش آروم آروم فشار میدادم ولی تو نمیرف هنوز تو نرفته جیغش رفته بود هوا بیشعرو یهو یه تکون خورد و منم یهو کل کیرم همش رفت تو داشت دست و پا میرد قشنگ جر خوردنشو حس کردم جوری درد کشید که تقریبا از حال رفت و بیحال افتاد منم شروع کردم آروم عقب جلو کردن کیرم داشت از وسط نصف میشد انقد تنگ بود بلخره بعد ی مددت طولانی جا باز کرد و منم شدت تلمبه زدنمو بیشتر کردم یکم حالش اومد سر جاش سرشو برگردوند کونشو دید که داره توسط عشقش کرده میشه بعد سرشو آورد بالا و یه نگاه تو چشام کرد اولین لذت سکسیمونو اون جا تو چشاش دیدم فهمیدم که داره آروم آروم لذتش میاد شروع کرد به آهو ناله ی سکسی که قشنگ داشت دیوونم میکرد من که دیگه کنترلی نداشتم رو خودم و محکم میکوبیدم رو کون تپلش که صدای خیلی دلنوازی میداد با صدای دادنش و آه و ناله هاش قشنگ میشد خوابید انقد خوب و لذت بخش بود بعد 7 8 دقیقه عقب جلو کردن مداوم دیگه داشت آبم میومد گفت تو بریزیش باهات بهم میزنم منم یکم ارضا شدن و به تعلیق انداختم و کامل خابیدم روش دستمو بردم زیرشو گذاشتم رو کسش و شروع کردم به مالوندن کسش دیگه از لذت نفسش بالا نمیومد بهش گفتم میخام همه ی آبمو بریزم تو کونت و اونم انگار کونش تشنشه با یه صدای حشری فریاد کشید که همشو بریز تو عشقم منم دیدم دیگه وقتشه و آبمو تو کونش خالی کردم بی حال افتادم روش یه ربعی گذشت و وقی حالم اومد سر جاش دیدم بی حال افتاده منم روش خابیدم و کیرم هنو تو کونشه خودم و جمو جور کردم رفتم دسشویی اومدم دیدم اونم خودشو جمو جور کرده و بعده من دوعید تو دسشویی خجالت میکشید بیاد بیرون با کلی التماس اوردمش بیرون خلاصه قضیه تموم شد و وقتی که داشتیم از هم جدا میشدیم ازش خدافظی کردم داش میرف یهو کادوشو دادم بهش قشنگ رید تو خودش از خوشالی بعد گذشت 3 4 ماه فهمیدم که جلوش بازه به دلایلی خودش میگفت مثل اینکه حلقویه چون یادش نمیومد داده باشه که بعدا هم فهمیدم راس میگه بیچاره ولی خب همونطور که خودم گفتم تو مقدمه عصن واسم مهم نبود که قبلا داده یا نه پایان قسمت اول ادامه دارم نوشته