حموم و سکس

0 views
0%

از باشگاه رسیدم خونه پر از عرق چشمم به ساعت افتاد چهارونیمه شوهر جان الان میرسه هیچی حاضر نیست همون دم در شروع کردم به دراوردن لباسام و تا رسیدن به حمام لخت بودم حوله روبرداشتم و چپیدم زیر دوش تنم داغه داغ بود و اب سردو ک باز کردم حس میکردم اب روی بدنم بخار میشه چشمامو بستمو زیر دوش ایستادم یکی دو دیقه ایستاده بودم ک حس کردم صدای در خونه اومد و صدای گرمش نفس حمومی واااااااای ک چقد دلم تنشو میخواست تو آیینه نگاه کردم موهامو یکم تو صورتم پخش کردم ک قیافم سکسی تر بشه در حمومو باز کرد اینجایی چرا جواب نمیدی رفتم طرفش با لبخند خسته نباشی خداروشکر کتشو پیرهنشو درآورده بود نگام کرد جوووووووون عجب جیگری لوند و اتیش خندیدم جووووووووون خالی ک فایده نداره بیا تو ببینم و دستامو انداختم دور گردنش وکشیدمش تو حموم اونم از خدا خواسته دستاشو دور کمرم حلقه کرد و اومد داخل یکم تو چشماش نگاه کردم و دستامو قاطی موهاش کردم دلم میخواست اون اول لبامو ببوسه سعی کردم با نگاهم بهش بفهمونم چی میخوام ولی بجای اینک سرشو بیاره طرف لبام سرشو خم کرد طرف گردنم و گردنمو لیس زد ناخودآگاه اه کشیدم و سرم طرف سرش خم شد بازم صدای روانی کنندش جوووووونم این تن داغت این بدن تمیزت و دستاشو از روی کمرم تا باسنم میکشید از باشگاه اومده بودم گرسنم بود این دیوونه هم بامن اینکارارو میکرد و از همه بدتر ک خودم عاشق اینکاراش بودم باعث شده بود ی ضعف خفیف بع جونم بیوفته و هیچ کاری نتونم بکنم فقط اروم تو گوشش گفتم ضعف کردم روانی بلند و مستونه خندید از خودش جدام کرد ونشوندم روی صندلی تو حمام رفت بیرون وقتی برگشت دوتا رانی دستش بود و از همه مهمتر لخت بود رانی رو از دستش گرفتم اونم رانی خودشو سر کشید و ابو تو وان باز کرد وگذاشت پر بشه و خودش زیر دوش ایستاد بازم من طاقت نیاوردم ازش دور بمونم از پشت بغلش کردم و کمرشو بوسیدم و دستامو به کیرش رسوندم بی طاقت میبوسیدمش و کیرشو میمالیدم خندیدو گفت هرکی ندونه فک میکنه ی ماهه نکردمت نازکردم باشه پس من برم بیرون و دستامو از دورش باز کردمو چرخیدم ک برم طرف در فرصت نداد چسبید بهمو بلندم کرد ی قدمی ک اومده بودیم و برگشت زیر دوش حالا من از پشت تو بغلش بودم و اون بی طاقت بود نکن میخوام برم بیرون دستشو رسوند به کسم و داغ و بی طاقت و حشری با صداش ک دو رگه شده بود تو گوشم زمزمه کرد اینطوری خیس میخوای بری بیرون تازه نکنه فک کردی مختاری چنگ محکمی به کسم زد و دستاشو رو کسم فشار داد و ادامه داد این تن این کس مال منه میفهمی مال منه و همینطوری چوچولمو میمالیدو با اونیکی دستش سینه هامو فشار میداد از خود بیخود شده بودم و انقد حشری شده بودم با کارا و حرفاش ک کنترل جیغام دست خودم نبود عاشق خودخواهیاش بودم و منم همین حسو نسبت بهش داشتم و درکش میکردم صداش اروم شد ببین دیگه چجوری جیغ میزنی بعد من میگم ناراحتم میشی خندم گرفت خدایی راست میگفت چرخوندم طرف خودش دوتایی رفتیم طرف لبه وان نشستم لبه وان نشست جلوی پامو و پاهامو از هم باز کرد دستاشو گذاشت زیر زانوهام و کشیدم بالا کسم کاملا پیدا شد و جلوی دهنش بود از رونام بوسید تا رسید به چوچولمو گازش گرفت اااااااهههههههههههه ااااااایییییی باشستش میمالید و کسمو میکرد تو دهنش مک میزد روانی شده بودم جیغ میزدم و نفسم درنمیومد چند دیقه ک خورد بلند شد ایستاد و کیرشو گرفت جلو دهنم کامله کامل شق نبود هنوز راه میداد کامل بکنمش تو دهنم کامل کردمش تو دهنمو مکش زدم درش اوردم از دهنم و بادست یکم مالیدمش و سرشو کردم تو دهنم و با دهنمو دستام براش جق زدم چند دیقه ک خوردمش و خوب شده بود پا شدم اون نشست لبه وان و من نشستم سر کیرش اوووووووف جووووووووووووون آهههههه هلاکشم خودشو سر داد تو اب و تکیه داد به وان و منم افتادم روشو اروم اروم تلمبه میزد بعد سه چهار دیقه ک اونطوری بودیم پاشدیم و من سگی شدم لبه وان و از پشت گذاشت تو کسم اینبار با شدت و قدرت بیشتری میزد جوری ک با هر تلمبه اش صدام درمیومدو انگاری به جلو پرت میشدمو خودشم صداش اسمون بود صدای برخورد تخماش با کونم دیوونم کرده بود و کیرشو تو شکمم حس میکردم بعد از چند دیقه دوباره حالتمونو عوض کردیم نشست روی صندلی و منم نشستم سر کیرش اینجوری همیشه خیلی خوب ارضا میشدم وته ته های انرژیمو خرج کردم برای ارضا شدن و اونم با من با همه انرژیش همکاری میکرد همه بدنم میلرزید محکم بغلم کردو ادامه داد میدونست ک به زودی ارضا میشم کنترل نفسام دست خودم نبودو جون جیغ زدنم نداشتم ی چیزی بین نفس کشیدن و جیغ زدن منقبض شدم و ابشو تو کسم حس کردم سرمو رو شونش گذاشتم بلند شد نشست تو وان ومنم پاهامو دور کمرش محکم کردم ک نیوفتم از تو بغلش گردنشو بوسیدم و نگاش کردم حال ندارم هیچی خندید خوش گذشت بهت _میشه باتو بمن بد بگذره ای جونم دردش تو جونم _خدا نکنه دیوونه حال ندارم خودمو بشورم خودم میشورمت کمک کرد حموم کردیم ده دیقه ای و زدیم بیرون به زور موهامو خشک کرد ومن فوری پریدم زیر پتو موهای خودشم سشوار گرفتو اومد پشت به من ولی نزدیک دراز کشید خودمو چسبوندم بهش عشقم _جان _خیلیییییی عاشقتم و کمرشو بوسیدم _از الان یک ساعت وقت داری بخوابی شام قرمه سبزی میخوام رو چشم و با ی لذت و ارامش بی نهایت از گرمی و بوی تنش بشمر سه خوابیدم نوشته

Date: August 8, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *