حمید و پیرمرد گی

0 views
0%

من حمید هستم 40 سالمه خاطره ای که میگم واقعی و متاسفانه انجام گرفته امیدوارم با دری بری گفتن قضاوت نکنین چون از نظر ژنتیکی هر کسی یک حالتی داره و ایرادی بهش نمیشه گرفت در سن نوجوانی آلوده به جلق زدن شدم تا 16 سالگی که دوست داشتم یکبار شده یک کوس بکنم و دائم به سینما میرفتم که فیلمهای خوب ببینم چون اوایل انقلاب بود هنوز فیلمهای صحنه دار بود و هفته ای 4 تا فیلم میدیدم تا اینکه یک روز دنبال یک دختر بودم که اسمش کبری بود و خیلی زیبا وبدن کار بیستی داشت و همیشه هم با اتوبوس واحد میرفت یک روز عصر که سوار اتوبوس شدم که که به او نامه بدم در حین حرکت یک مرد حدود 55 ساله دائم به طریقی خودش را بمن میچسباند طوری که برامدگی کیرش را احساس میکردم که به کون من فشار میداد احساس عجیبی بمن دست داد و این مرد هم ول کن نبود چون یک جوان 16 ساله و یک مرد 55 ساله میدونست چی میخواد از کبری فراموش کردم و از اتوبوس که پیاده شدم این مرده دنبالم اومد تا جائی که کار میکردم و آدرس من را یاد گرفت تا اینکه دو روز بعد ظهر که میخواستم برم سینما دیدم یکی پشت سر من میادتحویل نگرفتم و رفتم بلیط گرفتم داخل سینما شدم و در انتهای سالن نشستم چند دقیقه از فیلم را دیدم که متوجه شدم این مرد کیرش را از جای زیپ شلوارش در آورده و با آن بازی میکنه و پایش را هم به رون من چسبانده طوری که شهوت من را هم بسیار بالا برد و از سالن خارج شدم و اومدم از سینما بیرون و اون هم سریع پشت سر من اومد و خودش را رساند و با یک لحن خوبی گفت دوست داری یک چرخی با هم بزنیم گفتم منظورت چیه گفت اگه ناراحت نمیشی یه حالی با هم بکنیم گفتم من اینکاره نیستم و تا الان هم فکر سکس با مرد نبودم همیشه فکر کردن دوست دخترم از کوس و کون بودم و از کون دختر خیلی خوشم میادگفت تو که کون من را لخت ندیدی بریم یک حموم اگر خوشت نیومد نکن گفتم میخوای بکنی یا بدی گفت هر دو را دوست دارم هرجور تو بخوای این مرد که بعد خودش را حبیب معرفی کرد آنچنان صحبت میکرد که حشر من 1000 درصد شده بود و قبول کردم بریم حمام خصوصی ساعت 3 بعداظهر بود که رفتیم داخل نمره و هر دو لخت شدیم و رفتیم داخل و تازه متوجه شدم با داشتن 55 سال عجب کون سفید و سفتی داشت شیر دوش را باز کردم و پس از تنظیم آب رفتم زیر دوش و حبیب هم اومد کنار من ایستاد و شروع به نوازش من کرد تا رسید پائین و کیر من را گذاشت تو دهانش و ساک زدن را شروع کرد اوج لذت و شهوت بودم که متوجه نبودم هم ساک میزنه و هم با انگشتش سوراخ من را نوازش میکنه هم اینگونه که ساک میزد گفتم آبم داره میاد گفت میخورم حمید جان و تا ته کیر من را تو دهانش کرد و همه آب من را مکید که برای اولین بار اینگونه شده بودم و با توجه به اینکه جلق زیاد زده بودم این کار حبیب دیوونم کرد همینگونه که آب منو میمکید سوراخ کونم را هم نوازش میداد که اینکار باعث شدت شهوتم شده بود پس از اینکه حبیب دهانش را زیر دوش میشست من ادرار کردم که بتونم راحت یکبار دیگه بکنمش و اومدم زیر دوش که خودم را تمز کنم و صابونی به تن بزنم صابون از دستم افتاد تا خم شدم بردارم از پشت کیرش را چسبوند به کونم و با ناله های شهوتی که دیدم زبانم بسته شد و خودم ناخودآگاه برای اولین مرتبه در اختیار حبیب گذاشتم حبیب مردی 55 ساله سفید پوست و موهای سرش هم تقریبا سفید بود با قدی 160 و حدودا 70 کیلو وکیرش حدود 14 سانت و قطرش 4 سانتیمتر بود و انصافا کیر خوش فرمی داشت ومن هم جوان 105 کیلو وزن 182 قد و بین سبزه و سفید پوست بودم وبا این احوال چیزی که ناراحتم میکرد کوچک بودن کیرم بود که 11 سانت و قطرش 3 نمیشد شروع کرد حبیب به نوازش من از پائین تا بالا طوریکه یک زن را نوازش میکنی و حسابی وارد بود چون بعذا متوجه شدم چند سالی بچه باز بوده وبرای همین تو کارش استاد بود مجددا کیر من را چندبار تو دهنش کرد و گفت چه جوری دوست داری حال کنی گفتم من که تا بحال کون ندادم ولی یکاری کن دردم نگیره گفت باشه و اول سوراخم را بوسید و شروع به انگشت کردن کردطوریکه بعد از 2 دقیقه دو انگشتی راحت میکرد تو بمن گفت دوست داری دمر بخوابی گفتم دردش بیشتر نیست گفت نه نگران نباش و من با شکم خوابیدم وپشتم به حبیب بود و شروع کرد مجددا نوازش و یواش یواش کیرش را آورد گذاشت دم سوراخم و تا سر کیرش را داد تو من آبم اومد و بخاطر همین موقع اومدن آب هر مرد سوراخ کونش مد مد میکنه و حبیب هم که فکر نمیکرد اینقدر حشری شده باشم و آبم بیاد همان موقع یک نفس عمیق با صدای شهوتی زیاد کشیدم و اون هم از موقعیت استفاده کرد و کیرش را تا ته کرد تو کونم که تازه فهمیدم حبیب کانل به من چسبیده وتا ته کیرش رفته تو کونم کمی اومد عقب جلو کنه که ناگهان دردی سوراخ کونم گرفت که از زیرش سریع اومدم بیرون و گفتم که گفتی درد نداره تازه تو کیرت اینقدر بزرگ مثل تو فیلمها خدا را شکر نبود و الا کونم پاره شده بود گفت خودتو سفت گرفتی حمید جان بخدا بخواب همچین آروم کیرم را میدم بره تو هیچی متوجه نشی گفتم الان که با دست سوراخم را گرفتم از درد بذار ببینم خونی نشده گفت برگرد خودم ببینم که انگشت کرد دیدم نه خونی نشده ده دقیقه ای نشستم تا دردش کمی آروم شد و حبیب هم دائم نوازشم میکرد و میمالوندم یه دفعه گفت اگر میتونی و هنوز بلند میشه بیا تو اول بکن تا اون موقع دردت هم خوب میشه و من هم سریع از خدا خواسته ادارار کردم و شروع به مالوندش کردم که گفت کیرم را نمیخوری گفتم من تاحالا از اینکارها نکردم و بدم میاد فقط میمالونم و حبیب هیچی نگفت و کیر من را ساک زد و اوج جوانی دوباره بلند شد و زیر دوش تاق باز خوابید و پاهاش را داد بالا وگفت حمید جان تا ته بکن تو کونم و من هم چون عاشق کون کردن دخترها بودم حبیب را بجای دوست دخترم تصور کردم و هم گذاشتم تو کونش تا ته رفت و 4 مرتبه تلمبه زدم آبم اومد و گفت بریز تو کونم و نمیدونم چی شده بود بد از دو بار باید سومی دیرتر بیاد اینجوری زود اومد و حبیب خودش هم گفت تو نذاشتی یک حالی ببرم ولی بد من باید یکبار دیگه منو بکنی تا من هم حال کنم بد از اینکه بلند شدم و خودمو دوباره تمیز کردم چشمم به کیر حبیب که شق شق بود افتاد و از اولی که دیدم بزرگتر شده بود گفتم کیرت بزرگتر شد چیکار کردی گفت چشات بزرگ میبینه حالا یک ساعت و نیم است تو حمامیم و من باید ساعت 6 میرفتم سر کارم که به حبیب گفتم چقدر دوست داری امروز بکنیم گفت اگر دوست نداری نمیکنم حمید جان دوست دارم مدتها با هم دوست باشیم و نمیخوام ناراحت بشی گفتم نه میخواستم بدونم کمرت سفته یا مثل من سست شده از شهوت زیاد که گفت من معمولا 10 دقیقه طول میکشه ولی میتونم زودتر آبم را بیارم و چون تو دفعه اولته ناراحت نشی اینو که گفت سریع دست بکار شدیم و کیرش را با دستام کفی کردمئ و آمده و مثل اول خوابیدم و گفتم بیا حبیب جان و حبیب کمی من را مجدد مالوند و کیرش را گذاشت دم سوراخم و چون لیز لیز بود تا اومد دستش را که صابونی بود بذاره رو شونم دستش در رفت و کیر لاکردارش تا ته رفت تو کونم و دادی زدم که تو عمرم جنین دردی نکشیده بودم ولی ایندفعه بمن چسبید و گفت تکون نخور بخدا عمدی نبود سر خوردم بذار همیجوری کیرم تو کونت بمونه چند دقیقه عادی میشه و از طرفی این حرفها را که میگفت با کیر من هم ور میرفت و داشت آرومم میکرد که گفتم یکم یواش عقب جلو کن ببینم دردش چه جوریه که حبیب هم اینقدر استادانه آورد عقب و کمی جلو که دردش با مالوندم کیرم کم شد و یواش یواش شروع به تلمبه زدن کرد فکر نمیکردم گائیدن مرد مسن و دادن به او اینقدر لذت داشته باشه با توجه به اینکه از خوابیدن دوتا مرد بدم میومد حبیب با اون سن وسالش هیکلش و عضلاتش واقعا شبیه زنان بود و همین برام جالب بود یکربع تلمبه میزد و بمن گفت کیرت بلند شده نمیخوای دوباره منو بکنی گفتم تو ذوق کردنت نمیخوره گفت اتفاقا لذت بیشتری داره که سریع کیرش را از کونم در آورد و مثل من با شکم خوابید و پشتش بمن خوابیدم روش من حقیقتا اینگونه سکس را با زنان خیلی دوست داشتم و دارم برای همین خوابیدم روش و اومدم گذاشتم دم سوراخ کونش که دیدم ایندفعه همین کیر کوچیک من هم سفت رفت تو وتازه فهمیدم از پشت ماهیچههای کون جمع میشه و وقتی میخوای بکنی سفتر میره تو یک 5 دقیقه ای تلمبه زدم و چی حالی میکردم و دیدم خبر از اومدن آبم نیست و کشیدم بیرون و گفتم حبیب جان بیا رو که ایندفعه گفت تاق باز بخواب تا صورت همدیگه را ببینیم گفتم دیگه درد نداره گفت حواسم هست و کیر قشنگش را یواش یواش کرد تو کونم و شروع کرد به تلمبه زدن و مالوندن کیرم و چند دقیقه ای گذشت دیدم داره رنگش سرخ تر میشه فهمیدم میخواد بیاره گفتم آبتو نریزی تو کونم گفت لذتش بیشتره ولی اگه تو میخوای چشم که ناگهان کیرش را از تو کونم در آورد و دوبار با دستش عقب وجلو کرد وآبی از کیر حبیب اومد که شاید نصف لیوان میشد و از جای کون من تا پشت سرم آبش فوران زد که برای خودش هم جالب بود گفت کردن پسر جوانی اینجوری خوش هیکل پیر را هم جوان میکنه و تا حالا اینگونه حال نکرده بودم پس از حبیب کیر من که هنوز بلند بود چند مرتبه ساک زد و گفت بکن تو کونم و من هم سریع عمل کردم و 3 تا 4 دقیقه بیشتر طول نکشید که گفت بریز تو کونم گفتم نه بیرون میارم که هم آوردم بیرون کمی آبم اومد و پشتش چند قطره خون اومد و وحشت کردم گفتم نکنه لوله آب کیرم پاره شده که گفت نترس چون آب کمرت تو 3 مرتبه خالی شده و آبی نبوده کمی خون میاد و تا فردا باز کمرت پر میشه و دیگه نائی برام نمونده بود و ساعت هم یکربع مانده بود به 6 عصر که گفتم دیگه دیرم میشه دوش بگیریم بریم که دیدم داره هنوز به کون من نگاه میکنه گفتم چیه گفت حقیقتا من مقداری از آبم مونده میشه همینجوری سرپائی زیر دوش یکم بمالونمت تا خالی بشم گفتم اگه سریع میشه بکن که حبیب هم از خدا خواسته چون قدش از من کوتاه تر بود گفت من بشینم لب تخت گاهی تو بشین رو کیرم خیلی دو طرف حال میکنن و قبول کردم و گفتم دیگه به کیرم دست نزن که حشری بشم مخصوصا که دیگه الان کمرم خالیه و قبول کرد هم اومدم بشینم دیدم تو نمیره گفت یکم صابون بزنم اذیت نشی که هم کفی کرد و نشستم تا ته رفت تو کونم و دوباره همون درد حبیب نذاشت بلند شم گفت بشین تا مثل اون دفعه دردش کم بشه سریع تمومش میکنم که 3 دقیقه ای نشستم روی کیرش تا آرومتر شدم و گفت همین زیر دوش بخواب گفتم که گفتی سرپائی گفت حالا که حال دادی بذار منم لذت ببرم گفتم باشه همینطور که ننم نم میکرد گفت اگر دیر بری سر کار چی میشه گفتم مزدم را نمیده گفت امروز مزدت مهمون منی پس فکر کار را نکن و راحت باش و منم گفتم نه ولی دیرتر شد میگم بیشتر میمونم مشکلی نیست چون تابحال بد قولی نکرده بودم برای همین نمیخواستم اوستام ناراحت بشه برای همین آب پاکی را ریختم رو دست حبیب و گفتم کارت را بکنت چون بمن خیلی حال دادی و حبیب هم از خدا خواسته دیگه با صبر هر طور خواست شروع به کردن من کرد و نهایت پس از چندبار استراحت1 ساعت طول کشید که آبش اومد و بعدها متوجه شدم برای این کارها قبلش کمی شیره تریاک میخوره و بعد میاد رو کار این روز برای من که هم جنس باز نبودم و اصلا فکر نمیکردم که یک روزی عشق چنین کاری داشته باشم برای اولین بار کردن مرد و دادن به مرد را تجربه کنم و لفظ کلمه کونی را به کسی میدادم که دائم کون بده و بعد که تحقیق کردم متوجه شدم اینهم نوعی زناشوئی برای بعضی هاست چون من اولین و آخرین کس همین حبیب بود و چندسالی با هم دوست شدیم و خانم میبردیم و میکردیم و همدیگر را هم در حین گایش زنان میمالوندیم که خودش داستان زیبائی داره که در داستان بعدی میگم اما اگر بعد خواندن میخواین بگین که یکبار بدی 100 بار بدی کونی هستی نمیپذیرم چون کونی ها دائم در حال دادن هستن و لذت از این کار میبرن و به زنان گرایش ندارن ولی من همون حبیب را هم بطرف جنس لطیف که زنان باشند کشاندم و بعدها در سن 65 رسالگی داماد شدپس هر کاری در یک مواقعی از سر عشق باشه لذت بخش و ماندنی است تا خاطره بعدی نوشته

Date: October 24, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *