سلام من مهران هستم 30 ساله میخوام تعدادی از خاطرات و تجربیات سکسی رو که برام اتفاق افتاده براتون بنویسم سکسهای من از سن 24 سالگی شروع شد اولین سکس من با یه جنده پولی بود اون زمان هنوز خیلی مخ زدن بلد نبودم تا اینکه یواش یواش روشهای مخ زنی رو یاد گرفتم و سکسهای من با زنهای مختلف شروع شد اولین خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم مربوط به اولین مخ زدن یه زن شوهردار به اسم سارا بود اینم بگم که الان از رابطه داشتن با زن شوهردار پشیمونم چون زندگی آدم به گند کشیده میشه و دوس داشتم این تجربیات رو در اختیار دوستان شهوانی بزارم مخ زدن زن شوهردار لذت خاص خودشو داره اولش ولی بعدا که وارد رابطه شدین میفهمین چه گندی زدین یه روز صبح وقتی میخواستم با مترو به محل کارم برم همینجوری که ایستاده بودم تو صف و منتظر مترو بودم یهو توجهم به دوتا خانوم که چند قدم اونورتر من ایستاده بودن جلب شد یکیشون به نام سارا که من مخشو زدم و دوستش مریم بود من حواسم بشون بود و هی نگاشون میکردم تا اینکه قطار اومد و من حواسم بود که یجوری نزدیک اینا باشم ایستادم اینا سوار شدن منم پشت سرشون سوار شدم اینا تو قسمت مردانه سوار شدن چون جا نبود کنار یکی از درها ایستادن و منم جلوشون ایستادم قطار که حرکت کرد بعد از 3 تا ایستگاه سارا به مریم گفت که رد نکنیم ایستگاه رو مریم که نمیدونست باید کجا پیاده بشن گفت بزار بپرسم از فلانی که گوشیشو دراورد زنگ بزنه که من یهو ازش پرسیدم کجا میخوای بری گفتن فردوسی که من بشون گفتم چطوری بایدبرن بعد گفتم اگر لازم باشه و بلد نیستن من باشون بیام خلاصه من باشون راه افتادم و به طرف جایی که میخواستن رفتیم به دلیل اینکه داستان طولانی میشه و دوستان خسته میشن بقیه ماجرای رفتنو نمیگم و میرم سر اصل مطلب من تو راه با سارا بیشتر گرم گرفتم تا اینکه اونم راغب به اشنایی و دوستی شد و بعد از اتمام کارشون رفتیم یه جا نهار خوردیم و بعد اونا رفتن و منم به محل کارم رفتم بعدش پیام بازی من با سارا شروع شد پیام دادم بش و رابطه ما شروع شد که ای کاش نمیشد پرسید چرا میخوای با من دوست بشی گفتم ازت خوشم اومده و این چیزا قبول کرد ولی گفت یه شرط داره گفتم چی گفت اینکه هیچ وقت ازم سکس نخوای گفتم باشه و بدون سکس هم میشه دوست بود از این کسشرا تجربه ثابت کرده بعد از یه مدت این جور زنها خودشون پیشنهاد سکس میدن که این سارا هم همینجوری شد از سارا براتون بگم که زنی 33 ساله هیکل گوشتی و سکسی داشت ولی سینه های اویزونی داشت با اینکه جوون بود خودش میگفت به خاطر بچه شیر دادن اینجوری شده 1 پسر 6 ساله هم داشت خودش میگفت شوهرشو دوس نداره حالا بقیش بماند یه چند روزی گذشت تا اینکه خودش پیشنهادداد شب میخوادد بره خونه مریم شوهرش نیست اگه دوس داری شب بیا منم چون هیجان داشتم و دوس داشتم برم قبول کردم و شب وقتی بچه هاشونو خوابوندن به من پیام داد و من رفتم درو باز کردو من رفتم تو یکم نشستیمو بعدش رفتیم باهم تو اتاق مریم و رو تخت خوابیدیم داشتیم باهم حرف میزدیم که من اروم یه بوس از لپش کردم اومد تو بغلم و سرشو گذاشتم رو شونم چون گفته بود سکس نمیخواد من احتیاط کردم و زیاد جلو نرفتم ولی به شدت دوس داشتم بکنمش چون هیکل گوشتی داشت یکی دوبار دیگه بوسش کردمو خوابیدیم تا صبح شد و من رفتم چندماهی از رابطه منو سارا میگذشت که دیگه مدرسه ها باز شده بود و پسرش میرفت کلاس اول یه شب بم پیام داد فردا میای ببینیم همو گفتم باشه خانوادم هم روز قبلش رفته بودن شهرستان شانس من زده بود که کاش نمیزد شبش گفتم بش خونمون کسی نیست گفت اگه میخوای بعد از اینکه پسرم و شوهرم رفتن بیا دنبالم بریم خونه شما گفتم باشه صبح شد رفتم دنبالش چند دقیقه ای گذشت تا اومد بش گفتم بریم کجا گفت بریم خونتون اینجا یوقت مارو باهم میبینن بد میشه و گفت که قبل از اینکه پسرش از مدرسه بیاد باید خونه باشه سریع گازشو گرفتم اومدم سمت خونه جلو در خونه پیادش کردم گفتم چند دقیقه دیگه زنگ خونه رو بزن من برم ماشینو بزارم پارکینگ رفتم گذاشتم ماشینو و رفتم خونه سارا زنگو زد درو باز کردم و اومد داخل یکم نشستیم صحبت کردیم رختخواب من همینجوری پهن بود تو اتاق وقتی دیدیش گفت بریم اونجا دراز بکشیم و میخواست فیلم تولد پسرشو نشون بده دوربیشنو با خودش اورده بود دراورد و از تو اون شروع کرد به من نشون دادن منم مثل یه پسر خوب دراز کشیدم کنارش و مشغول دیدن شدیم بعد که تموم شدم به پشت دراز کشید و تلفنش زنگ خورد جواب داد صحبتش که تموم شد بالای سینشو شروع کرد به خاروندن که من گفتم میخاره بزار من بخارونم یکم که خاروندم بعد یکم شیطنت کردم و نوازش کردم که گفت نمالون یه حالی میشم منم دستمو کشیدم یهو گفت میخوای ببینیش گفتم اره گفت پیرهنمو باز کن ببین من باز کردم بش گفتم میشه بمالم گفت بمال یکم که گذشت گفتم میشه بخورم گفت بخور خوردم بعدش گفت لباستو در بیار گفتم چرا گفت سکس کنیم گفتم مگه نگفتی سکس نمیخوای گفت الان دوس دارم سکس کنیم گفتم باشه لباسشو دراوردم و خودمم سریع لخت شدم شروع کردیمو یکم لب گرفتم سینه هاشو خوردم بعد رفتم پایین تر و کسشو مالیدم و یکم خوردم به شدت حشری بود گفت بکن تو اروم سرشو تف زدن گذاشتم دم کسش کردم تو یکم تنگ بود بش گفتم سارا کست تنگه گفت بکن کیف کن خلاصه شروع کردم به کردن بار اول یکم زود ابم میومد بش گفتم گفت تو نریز تلمبه زدم موقع اومدن ابم دراوردم ریختم رو شکمش گفتم یه بار دیگه هم میخوام گفت باشه یکم کنارش دراز کشیدم حرف زدیم بعد خودش با کیرم ور رفت تا دوباره بلند شد و خودش اومد نسشت روش یکم تلمبه زد گفت از پشت به جلو دوس دارم همون مدل سگی در واقع سگی شد و گذاشتم تو کسش و تلمبه زدم بعدش خسته شد دوباره دراز کشید رفتم روش و دوباره تلمبه زدم و ابم اومد دراورد ریختم رو شکمش خیلی راضی بود گفتم خیلی حال کرده بعدش باهم رفتیم از سر به پایینشو شست منم یه دوش گرفتم و لباسامونو پوشیدیم و رفتیم من رسوندمش خونشون بعدش پیام داد که خیلی حال کرده من فکر کردم فقط همین یه بار بم میده بش گفتم سارا بازم میدی گفت اره اگه موفعیت باشه بعد از اون 3 بار دیگه کردمش و بعد از چند ماه رابطمون تموم شد ببخشید خیلی طولانی شد در قسمتهای بعدی اشنایی و سکس با چندتا زن شوهردار دیگه رو براتون مینویسم نوشته
0 views
Date: February 19, 2019