خاطرات من با دو تا دختر که سوار کردم

سلام به همه من تقریبا 3 سال بیشتره که عضو سایتم و همیشه میام یه نگاه به داستانا میندازم و فحشایی که میدنو میخونم و میخندم بعدش میرم تو یه سایت مثه و فیلم میبینیم و جقمو میزنم والسلام واس همین تا الان هیچوخ پست یا داستانی نفرستادم امروزم که دارم اینو مینویسم سرصب جق زدم بعد تو تخت هی غلت میخوردم خوابم نمیبرد که گفتم واس درکردن بی طاقتیم هم که شده بیام اینو براتون بگم اولا که بی احترامی به کسی نمیکنم ولی تو سایت که میگردی همه کارشون درسته ولی من برخلاف همه تعداد جقایی که زدم میرسه به میلیون ولی دفعاتی که با دختر حال کرده باشم کمه 19 سالمه کنکور دارم اما بعد نوروز مدرسه تعطیله واس همین خونه میشینم که مثلا درس بخونم الانم تقریبا 8 9 ماه دوس دختر نگرفتم چون گوشی دستم باشه گیر میدن که چرا نمیفهمی وضعیتت بحرانیه و یه سال فقط بخونو اینا اینی که میخوام بگم واس سال سوم دبیرستانمه یکم هم طولانیه شاید خسته بشید از خوندنش ولی بیشرف هر دو عالمم اگه یه کلمش بلف باشه بخونید ارزششو داره من قیافم خوبه ولی چون حال ندارم مثه هم سنام به خودم برسم زیاد به چشم نمیام تا الان هم هرچی دوس دختر داشتم سر این بوده که ماشین دستم بوده حقم دارن منم دختر بودم با یکی دوس میشدم که بتونه بیاد دنبالم بریم دور بزنیم تا اینکه وایسیم جلو آفتاب واس تاکسی شاید باور نکنید ولی مثلا تا نونوایی یا سوپری هم که برم ماشین میبرم تک فرزندم بخاطر این خیلی کم بهم گیر میدن جز واس درس اول دوم دبیرستان پژو 405 داشتیم که کارمو راه مینداخت یه دوس دختر داشتم اون وقتا 2 سال کیرم کرد و سرم کلاه گذاشت که دوست دارم و اینا منم بهش خیانت نکردم اصن ولی من چون تازه کار بودم نمیفهمیدم وقتایی که سوتی میداد نمیفهمیدم آخرش گفت بیخیالم شو میخوام درس بخونم پزشکی بیارم منم یه مدت پیگیر بودم تا اینکه یه بار باباش گوشیشو برداشت دیدم دیگه نمیصرفه گیرش باشم بیخیالش شدم بعدا فهمیدم 2 بار به دوستم که ازم یه سال بزرگتره پیش داده بوده بخاطر رفاقتمون ردش کرده ولی دیگه بهم نگفته که بهم نزنیم و این کسشرا سال سوم با بدبختی پول جور شد یه ماشین شاسی بلند خریدیم اسم نمیگم چون شهرمون تقریبا کوچیکه تابلو میشه ولی تو ایران جز سانتافه و وراکروز و لندکروز و کاین ماشین شاسی بلند دیگه پیدا میشه مگه یکی از اینا بود آقا خدا نصیب همتون کنه تازه فهمیدم دنیا دست کیه همینجوری که تو شهر میرفتم از دبیرستانی که زن همه نگاه میکردن و پا میدادن مثلا یارو با شوهرش و بچش اومده بود یه جای تفریحی خجالت نمیکشید از شوهرش هی نگا میکرد منم ذوق مرگ میشدم ولی به رو خودم نمیاوردم پشت فرمون که اره ما خیلی خفنیم خلاصه کارم گرفت تو فیسبوک و وایبر و اینا دخترای شهر میومدن هر دفه به یه بهونه پیغام میدادن منم هنگ کرده بودم به کدوم پیش بدم و اینا مثه کسخل با همشون لاس میزدم ولی پیش نمیدادم تا آخرش یه روز با دوستم عصر کس چرخ میزدیم دیدم 3 تا دختر با مانتوهایی رنگی اونوره خیابون من که رد میشم هی نگاه ماشین میکنن منم یه 2 دور رفتم و اومدم تا اینکه از جلوشون رد شدم راهنما زدم رفتم تو فرعی که اونا بیان شماره رو بگیرن و برن اومدنو دوستم شماره رو از شیشه گرفت بیرون ولی بجا اینکه شماره رو بگیرن اومدن سوار شدن مام از خدا خواسته انتظارشو نداشتیم دست دادیم باهاشون و رفتیم دور زدن یکیشون اسمش آنیتا بود یکی هستی یکی رومینا اینارو به ما گفتن ولی بعدا که بیشتر شناختمشون فهمیدم اینا هر دفه که سوار میشن یه اسم به طرف میگن که تو شهر معروف نشن آنیتا مامانش زنگ زد سر یه چهارراه پیادش کردم موند اون 2تا و من ودوستم سنشونو پرسیدم رومینا گفت 19 هستی گفت 17 منم 18 سالم بود الکی گفتم 19 دوستمم هم سنمه رومینا تپل و گوشتی بود منم برعکس دوستام همیشه از گوشتی خوشم میاد نه باربی و لاغر مردنی دوستشم هستی عادی بود ولی کون و ممش بزرگ بود تو ماشین شماره ها رو رد و بدل کردیم شبش دیدم هردوشون اس میدن گیر کرده بودم با کدوم یکی گرم بگیرم میخواستم به رومینا پیش بدم ولی از اونجا که میدونم دختر کونی باشی امکان داره باهات دوس بشن ولی ازشون یه روز کوچیکتر باشی نه میترسیدم بفهمه که 18 سالمه نهایتا انقد پا داد خودش باهم جور شدیم بعد از ظهرا ساعت 2 به بهونه کلاس والیبال میومد بیرون میرفتیم کافه سنتی بیرون شهر واس قلیون کشیدن خوبی که داشت کت داشت که مثلا از بیرون کسی نمیدید کی تووئه و آدم راحت میتونس بشینه یه بار دوستمم بردم با خودم نیم ساعت گذشت صدام زد اونورتر گفت بیا رفتم گفت مرتیکه الاغ جنده آوردی هرروز خرجش میکنی چرا عرضه نداری هیچ کاریش کنی منم که ساده و الاغ بودم فک نمیکردم وضع مملکت انقد بد باشه تا آخرش انقد دوستم اشاره کرد گفتم دادا تو برو ببین کسی تو ماشین خط نندازه و رفت منم خودمو به رومینا نزدیک کردم و کنار چشاشو بوسیدم که داشت قلیون میزد کم کم روم باز شد و هی لپ و گونه هاشو میبوسیدم که گفتم بسه دیگه ریه خودتو گاییدی قلیونو گذاشتم کنار یه لب ازش گرفتم که دیدم حشرش خیلی بالا بوده بیچاره ولی گیر من کسخل افتاده بوده اونم با ولع شروع کرد لب گرفتن روزا میگذشت و ما تقریبا هفته ای 3 بار میرفتیم بیرون هر بارم بساط لب گرفتن داشتیم که یه بار 10 دقیقه که هم لب میگرفتم هم بوسش میکردم تو ماشین مانتوشو باز کردم بالای ممه هاشو که سوتین جلوشونو نمیگرفت زبون میزدم و بو میکشیدم خدایی ممه هاش عالی بودن مخصوصا واس من که تازه کاربودم عین بهشت میموند این مدت هستی دوستش هرشب اس میداد این رومینا هم حسودیش گرفت گفت اگه منو میخوای بلاکش کن نزار اس بده و منم گفتم باش یه روز کلید خونه دانشجویی داییمو گرفتم رفتم دنبالش رفتیم جلو خونشون هرچی اصرار کردم بیاد بالا و کاری نمیکنیم و فقط قلیون میکشیم راضی نشد منم میترسیدم همسایه ها بیان بیرون هی با استرس اصرار میکردم دیدم این به ما نمیده بیخیالش شدم از اون روز با هستی گرم گرفتم هستی دوستش خیلی پایه تر بود همیشه خودم کرم میریخت یه روز دربه در دنبال خونه بودم تا اینکه زنگ زدم به دوستم گفت بیا اینجا من تنهام من رفتم دنبال هستی و رفتیم خونه دوستم بیچاره درو باز کرد با استرس گفت من میرم بیرون شما راحت باشید سرکوچه معطلم تموم شدید زنگ بزن بیام بعد بیاید بیرون خلاصه من موندم و هستی گفت خب حالا چیکار کنیم گفتم هیچی بریم اطاق دوستم افتاد جلوم 3 4 قدم که رفتیم از پشت خودمو چسبوندم بهش و ممه هاشو گرفتم گفت وایسا برسیم حداقل منم حشرم زده بود بالا نمیدونستم چی بگم فقط چشمامو بسته بودم و خودمو چسبونده بودم اونم بزور رو به جلو راه میرفت تا رسیدیم به تخت گفتم مانتوتو دربیار و قبل اینکه جوابشو بشنوم تی شرت خودمو در آوردم دیدم همینطور نگاه میکنه گفتم مگه نگفتم درش بیار گفت نمیخوام اصلا بیا بریم بیرون و میترسم و اینا آرومش کردم و دکمه هاشو باز کردم کمک کردم تا درش آورد بعد افتادم روش روی تخت چشامو جلو چشاش گرفتم یه چند لحظه تو چشاش نگا کردم خواستم مثلا مثه این فیلما بشه که رومانتیک از بالا میان به پایین بوس میکنن ولی درحقیقت داشتم فکر میکردم که الان چه غلطی باید باهاش بکنم و چجور شروع کنم یکم همینجور سینه هاش تو دستم میمالوندم و زیرگردن و گونه هاشو بوسیدم که دیگه وایسادم رفتم تکیه داده به میله های تخت زیپمو باز کردم کیرمو انداختم بیرون گفتم بخورش اول گفت ایششش این چیه من نمیتونم و بیخیالش شو کاملا دستشو گرفتم مالوندم به کیرم گفتم باهات کاری ندارم ولی حداقل باید واسم ساک بزنی با بی رغبتی شروع کرد ولی همونشم کلی بهم حال داد تا اینکه 2 دقیقه نگذشته بود آبم همزمان با اینکه کیرم تو دهنش بود داشت ساک میزد فوری کیرمو در آورد دستشو برد سمت دهنش که پاکش کنه و ادا اطوار در آورد که وای چیه و اینا منم گفتم زر نزن پاشو دستمال بیار آورد آبم رو شکمم با دستمال تمیز کردم اونم با فاصله 50 60 سانت رو تخت روبروم نشسته بود همینجوری کس میگفتیم یادم نیس حرف چی بود دقیقا که بعد 6 7 دقیقه دوباره راست کردم تو ذهنم گفتم تا اینجاش اومدم چرا نکنمش رفتم باز نزدیک شدم بهش دوباره شروع کردم بوسیدن این دفه خوابوندمش که صورتش رو به تخت باشه و از پشت افتادم روش هی خودمو میمالوندم بهش کیرمم از رو شلوار تنگش هی فشار میدادم و اه و نالش شروع شد منم هی بیشتر کیرم و بدنمو بهش فشار میدادم خواستم شلوارشو بکشم پایین فوری برگشت گفت چه غلطی میکنی گفتم هیچی فقط میخوام لپای کونتو بوس کنم گفت نمیخواد گفتم باشه باز خوابید منم فشار میدادم این دفه بدنمو چسبوندم بهش که اگه بخواد برگرده نتونه با دستم خواستم شلوارشو بکشم پایین شروع کرد تکون خوردن میخواست برگرده به زور نمیذاشتم با بدبختی چند سانت اومد پایین شرتش ازین نخیا بود فک کنم هیچ مزاحمتی ایجاد نمیکرد تف زدم به دستم صدای تفو که شنید گفت به جون مامانم بزاری توش جیغ میکشم خونه هم آپارتمانی بود ولی لامصب آدم که حشرش بزنه بالا خیلی چیزا واسش مهم نمیمونه گفتم کاریت ندارم و نفس نفس زنان هم با شلوار ایناش ور میرفتم که یه زره بیاد پایین بکنم تو عاقبت کلشو رسوندم به سوراخ کونش و یه زره خیلی کوچیک که فشار دادم فقط سرش رفت تو به شدت تنگی سوراخشو احساس کردم و یه لذت عجیبی بهم دست داد صداش بلند شد منم ترسیدم کسی بفهمه همونجور وایسادم گفتم جیغ نزن همینقد میبرم تو که از شانس کیری من نمیدونم صدای چی بود اومد تخمم جفت کرد کشیدم بیرون فوری اومدم کنار از روش که شلوارمو بپوشم فک میکردم مامان دوستم که کارمنده برگشته باشه رفتم تو حال نگا کردم و در واحدو باز کردم کسی نبود خیالم راحت شد برگشتم تو اطاق دیدم خودشو جمع و جور کرده بود و منم هیچ غلطی نمیتونستم بکنم اعصابم خورد شد گفتم بریم دیگه اومدیم تو حال گفتم بشین زنگ بزنم دوستم بیاد بعد بریم گوشیمو گرفتم دستم که بزنگم اونم رو مبل نشسته بود که رفتم جلوش گفتم قبل رفتن یه بار دیگه آبمو بیار این دفه برخلاف دفه قبل زود شلوار یه زره کشید پایین شروع کرد خوردن منم شماره رو گرفتم گفتم بیا تموم شدیم که دوبار بعد 1 2 دقیقه ساک زدن آبم اومد تو دهنش یه لحظه دادم زدم نریزی رو فرش به گامون بدی نگهش دار 2 دقیقه دررفتم دستمال کاغذی آوردم ریخت توش و خلاصه اون روز ما رفتیم شبش خیلی حالم کیری بود که چرا انقد زود ترسیده بودم و کیرمو از کونش درآوردم واس همین کلی شبش بهش اس دادم و تشکر و اینا گفتم فردا میریم یه رژ برات میخرم فدای لبای سکسیت بشم و این کسشرا که نپره یهو تو مدت هفته بعدش شبا اسای سکسی بهم میدادیم که آخرش باز خونه دوستم که باباش مرغداری داره و نیست تو شهر و مامانش کارمنده جور شد و ما رفتیم خونشون این دفه ولی از دوستای حرفه ای ترم پرسیدم که چه کارایی باس بکنم و اینا که مثه دفه قبل تازه کار بودنمو نشون ندم رفتیم و این دفه دوستم گفت میشینم تو اطاقم صدای آهنگ کامپیوترو زیاد میکنم همسایه ها نفهمن شما راحت باشین تو اطاق مامان بابای دوستم که تخت 2 نفره داره ولو شدیم و باز از پشت افتادم روش شروع کردم فشار دادن کس و کونش با کیرم از رو شلوار و آهش دوباره بلند شد بعد چن دقیقه شلوارشو خواستم بکشم پایین به زور ولی مقاوت نکرد منم خرذوق شده بودم کیرمو بردم و خواستم بکنم تو که جیغ زد فوری و گفت دیوونه وایسا گفتم جونم گفت اون جلوئه خره بزار عقب خلاصه گذاشتم و 3 4 دقیقه بیشتر دووم نیاوردم با اینکه قبل رفتن از دوستام یه قرص گرفته بودم که گفتن کمر سفت میکنه و آبت دیرتر میاد ولی نتوستم بیشتر دووم بیارم چون خیلی تنگ بود خیلی هم داشتم حال میکردم اونم زیرم هی آه و اوه میکرد منم میگفتم الان تموم میشه عزیزم وایسا تا آخرش آبمو ریختم تو کونش و 40 50 ثانیه همینجور روش ولو بودم کیرمم تو کونش بود نمیتونستم درش بیارم ازبس که خسته بودم و عرق کرده بود صورتم بعد بلند شدم رفتم از رو میز آرایش مامانش دستمال کاغذی بیارم که آب کونشو یه جور تمیز کنه که دیدم شلوارشو زد بالا فوری گفتم مگه تمیز نمیکنی خودتو حداقل برو دستشویی که گفت نیاز نیست منم تعجب کردم چون قبلا خونه همکلاسیم یه بار کردمش آبم اومد رفت دستشویی 10 دقیقه بعدش برگشت گفتم کجا بودی گفت داشتم خودمو تمیز میکردم این هستی رو یه بار دیگه هم خونه داییم که تو شهر ما که مرکز استانه و دانشجو بود کردم و جدا شدم ازش چون یه چند حرکت ازش دیدم که فهمیدم وضعش افتضاحه و بخاطر وضعیت مالی بدشون هر پسری که ماشین درحد پارس داشته باشه سوار میشه و راحت بهش میده منم دختر زیاد دور برم بودن و دلم تنوع میخواست ولی متاسفانه بخاطر کنکور تا 2 ماه دیگه مجبورا حتی اگه درس هم نخونم باید بیخیال دوس دختر گرفتن بشم مرسی که خوندید بعضی جاهاشو حوصله نداشتم دیگه بنویسم چون تا همین الانش 1ساعت و نیم بیشتره وقتمو گرفته اگرم بی مزه بو ببخشید ولی واقعیت بود همه میدونید ما تو ایران از این بهتر نمیتونیم سکس داشته باشیم مخصوصا دبیرستانیا حالا دانشجوا به هرحال امکاناتشون بهتره مخصوصا اگه تو یه شهر دیگه باشن نوشته