خواب و خارش

عرض ادب خدمت دوستان ماجرا بر میگرده به چندین و چند سال پیش که بین من و دختر خالم اتفاق افتاد قبلا چند بار تو خواب دستمالیش کرده بودم بدن نرمی داشت با وجود اینکه سنش زیاد نبود ولی سینه هاش بزرگ بودن و کون بزرگش رو همیشه زیر دامن بلندش قایم میکرد با اینکه میدونستم وقتی دستمالیش میکردم بیداره و ناظر کارای منه ولی در طول روز نه اون به روی من میاورد و نه من به روی اون واقعیتش بدن لختش رو ندیدم ولی لمس کردنش خیلی لذت بخش بود طوری که میتونستی ساعتها و ساعتها از لمس کردنش لذت ببری بدون اینکه خسته بشی قضیه ی این اتفاق زمانی رخ داد که ما تو خونمون تعمییرات داشتیم و قرار شد که چند روز تو خونه ی خالم بمونیم اون موقع من 18 سالم بود و دختر خالم نزیدکای 20 سال بود شب که از رنگ کاری خونه تموم شدیم و رفتیم خونشون من شام خوردم و به اسرار مادرم یه دوش گرفتم و رفتم اتاق کناری و بغل بخاری یه پتو انداختم روم و خوابیدم انتظار هر چیزی رو داشتم چون معمولا خانوما تو اون اتاق میخوابیدن مثلا انتظار داشتم تو اوج خوابم بیدارم کنن بگن برو ت و اتاق مردا ولی ایطور نشده بود شب یهو ساعت نزدیکای سه از خواب پریدم دیدم که منو از کنار بخاری کشیدن اینور و دختر خالم رفته کنار بخاری گرفته خوابیده خودم تعجب کردم که چرا همچین کاری کرده اصلا چطور خالم با خوابیدن اون کنار من مشکل نداشت خلاصه تو این فکرا بودم که گفتم موقعیت از این بهتر میخوای آروم دستمو گزاشتم رو سنیش بسیار بسیار نرم و گرم بود یکم که مالیدم دیدم یه تکونی خورد و پشتش رو به من شد حس میکردم که هنوز خوابه یکم نزدیکتر شدم و سینشرو گرفتم تو دستم جرات پیدا کرده بودم و محکمتر فشار می دادم یه بافت نسبتا گشاد تنش بود آروم دستمو از پهلوش کردم زیر پیرهنش چیزی از زیر اون نپوشیده بود یه محذ تماس دستم با پوست تنش یه تکونی خورد حالا دیگه بیدار بود شک نداشتم که بیداره یکم تقلا کردم ولی رسیدن به سینش تو این حالت خیلی سخت بود برا همین دستمو کشیدم بیرون و گذاشتم روی رونش و آروم مالیدم بعد یک دقیقه برگشت وبه پشت خوابید یعنی اینکه س ینمو بمال آروم با ناز دستمو کردم زیر پیرهنش و از رو سوتینش یکم براش مالیدم میدونستم بیداره یعنی هر آدم عاقلی میتونه بفهمه با اون وضع مالیدن من طرفش نمیتونه خوابیده باشه سوتینشو کشیدن پایین و یکم با نوک سنش بازی کردم و مالیدم نفسای عمیقی میکشید صورتم نزدیک صورتش بود صدای نفسهاش بیتشر و بیشتر تحریکم میکردم دستمو کشیدم مث اینکه قهر کرد که دستم کشیدم چون سریع برگشت و پتوشو کامل کشید روش ولی من دیگه نمیتونستم جلومو بگیرم پتوشو دادم بالا و کیرموچسبوندم به لای کونش یکم جابجا شد ولی دیگه آروم گرفت باسنش بزرگ بود طوری که من مجبور بودم برا گذاشتن کیرم لای کونش یکم خودم رو روی آرنجم بلند کنم کیرم رو روی کونش بالا پایین میکردم و اونم خودشو سفت کرده بود که بتونه قشنگ سفتی کیرمو حس کنه به خاطر شرایط خسته شدم خودمو ازش جدا کردم حالا دیگه خانم واقعا دلش میخواست و بر گشت به سمت من یکم به خودم جرات دادم وقتی میگم جرات دادم منظور اینه که وقتی طرفت خودشه میزنه به خواب یعنی هنوز دودله برا همین نمیتونی پیش بینی کنی چه عکس العملی نشونت میده و دستشو کرفتم و از رو شلوارم گزاشتم رو کیرم اولش کاری نکرد ولی وقتی دوبار کیرمو شل و سفتش کردم کیرمو گرفت و فشار میداد نتوشتم جلو خودمو بگیرم و دستشو برداشتم و شروع کرد به مالیدن کسش شلوارش تنگ بود خیلی تنگ میتونستی داغی کسشو از رو شلوارش حس کنی کسشو مالیدم نفسهاش به صورتم میخورد نمیدونید چه حالی میده وقتی تو این شرایط استرسی نفسش به صورتت بخوره برگشت و به پشت خوابید پاهاش یکم باز بود و من با فشار و سرعت بیشتر کسشو میمالیدم تکونهایی که پاهاش و بدنش میخورد معلوم بود که داره لذت میبره شلوارش به قدری تنگ بود که من وقتی خواستم دستمو بکنم زیر شلوارش نتونستم یکم با دکمه ی شلوارش ول رفتم ولی نتونستم باز کنم یک ربع تمام با دکمش ور رفتم ولی نشد که نشد پشیمون شدم و خواستم بخوابم یه ده دقیقه بعد دیدم خانم داره با آرنج میزنه به دستم شوکه شدم دستمو بردم سمتش دیدم بله دکرو باز کرده دستمو کردم زیر شلوارش و اونجا بود که فهمیدم چقد کس میتونه داغ باشه با تمام وجود کسشو مالیدم و اون داشت لذت میبری وقتش بود منم لذت ببرم چون خودش داشت قشنک همکاری میکرد یعنی دیگه اوکی رو داده شلوارشو تا نزدیکای زانو به زووور دادم پایین دختر احمق اینجارو اصلا همکاری نکرد یه نگاهی به اطراف کردم که کسی بیدار نباشه به پشت خوابیده بود خودمو رسوندم روش و کیرمو گذاشتم روی کسش تو همون لحظه یه تکون اساسی خورد کیرمو روی کسش میکشیدم حالا فقط نفس نبود آه های بسیار آروم و شهوانی از ته دلش بیرون میداد چند دقیقه کیرمو کشیدم رو کسش اولین بارم بود که کیرم به کس میخورد خیلی لذت داشت دوستانی که تجربه این مخفی کاریها رو داشتن میفهمن که اینجور کارا چقدر لذت داره آبم داشت میومد که خودمو از روش کشیدم ولی دیر شده بود نتوستم جلو خودمو بگیرم و آبم ریخت رو بدنش تو همون حالت مونده بود سیر نشده بود کلی بعد اون کسشو مالیدم اون شب اونقدر خسته بودم که فک کنم دستم رو کسش خوابم برده بود صبح که از خواب بیدار شدم کنارم نبود قبل من بیدار شده بود و رفته بود برای درست کردن صبحونه وقتی دیدمش مثل دفعه های قبل دیشب رو به روی خودش نیاورد ولی عوضی سر یه موضوعی منو لو داد و پیش خانواده خرابم کرد اگر بشه ماجرارو تعریف میکنم ممنون بابت وقت نوشته