اسمم احمد است 45 ساله کارمند و ورزشکار داستانم کاملا واقعیست تخیلی نیست راحله خواهر زن33 ساله ام است قدبلند سفید با کونی سفت و گرد کمر باریک و سینه ای سفت و برجسته که سالها در کفش بودم اما راحله زنی نسبتا و مومن بود حتی جلوی من حجاب داشت خصوصا از وقتیکه در 5 ساال پیش با شوهر وکیلش متارکه کرد حجابش بیتشتر هم شد دختری 10 ساله داره و تنها در اپارتمانی زندگی میکند البته بخونه ما رفت و آمد زیاد داشت ولی سنگین و با وقار آپارتمانی دارم که مدتی پیش نوسازیش کردم برای وصل لوسترها کمک لازم داشتم که چون خونه اشان نزدیک آپارتمان من بود گفت میاد کمک که لوستر و نگه داره و من وصلش کنم به من خیلی اعتماد داشت صب اومد با روسری و مانتو که شلوار استریجی زیرش پوشیده بود کار که شروع کردیم زمینه سازیم شروع شد لااقل میخواستم باسنش را ببینم گفتم با مانتو که نمیشه کار کرد با اکراه مانتوشو درآورد ولی روسریش را محکمتر کرد کوس و کونش زیر باسن غوغا میکرد کیرم شاخ شده بود ولی بی خیال نشان دادم بالای صندلی که اومد دوسه بار تعادلش داشت بهم میخورد که کمرش را گرفتم و بخودم فشردم بدن سفت و توپی داشت کار که تموم شد گردنش درد گرفت گفت فردا میرم دکتر گفتم دکتر نمیخواد تو باشگاه زیاد پیش میاد خودم درسش میکنم بخواب تا مالشش بدم راضی نمیشد گفتم میل خودته کهنه میشه دبگه به این راحتی خوب نمیشه با اکراه قبول کرد خوابید شروع به ماساژ کمر و گردنش کردم خیلی تحریک شده بودم باسنش دیوونم میکرد گفتم اینجور نمیشه کمی روغن زیتون تو کابینت بود از قبل گفتم باروغن درست میشه دستم را روغنی کردم گفتم لباس چرب مبشه درش بیار یه ملحفه بکش روت از زیر ملحفه مالش میدم گفت گناهه گفتم درمون گناه نداره الان من جای دکتر آخرش راضی شد زیر ملخفه شروع به مالش کردم بدنش سفت و عضلانی بودبند سوتینش را خودم باز کردم چیزی نگفت فقط اصرار مبکرد ملحفه کنار نره و با زنم که خواهرش باشه نگم شروع کردم زود باروغن بدنش داغ شد و لیز کم کم خمار شد و من دستم رو کمی طرف سینه اش بردم تکونی خورد ولی هیچ نگفت یه دور دیگه ماساژ دادم و نصف سینه اس اومد تو دستم لامصب انگار دختر 16 ساله سفت و محکم ار ماساژ خمار شده بود خوشش آوده بود چشاش رو هم بود اومدم پایین کمی شلوار رو پایین دادم چاک کونش پیدا شد شورت نپوشیده بود گفتم ببخشید شلوارت چرب گفت اشکال نداره شما هم افتادی تو دردسر و دوباره رفت تو خلسه بالای باسنشو ماساژ دادم شلوارو بیشتر کشیدم پایین باسنش سفید و بی لک من نگو کیرم را بگو که داست میترکید دل بدریا دم دیگه طاقت نداشتم انگشت چربم را کردم تو کوسش تکون خورد داشت خودش را جمع میکرد نگهش داشتم انگشت تو کوسش را باید نگه میداشتم گفت احمدآقا از شما بعیده گفتم راحله یکم طاقت بیار دو تا انگشت کردم تو کوسش و نگه داستم کوسش لیز و داغ و تنگ شروع کردم با چوچولاش بازی کردن چشماش کج شد گفت نکن عیبه ولی دیگه تکون نحورد گفت یکی میبینه خواهرم میفهمه گفتم هیچکی نیست دیگه کامل کوس را چنگ انداخته بودم کوسش لیزتر شده بود و صداش لرزون گفت گناه داره آخه محلش نذاشتم کامل شلوار کشیدم پایین مثل مرمر بود سینه هاشو میخوردم لباشو میخوردم نفس نفس میزد گفت کشتیم احمد آقا با بدبختی لباسام رو دراوردم شورتم را خودش کشید پایین کیروگذاشتم دم کوس با دستش کردش تو وای که چه تنگ وگرم رود لیز کیرم آتی گر گرفت دو تا لمبه ردم آبم اومد نتونستم جلوشو بگیرم ربختم توش گفتم وای گفت نترس حامله نمیشم لوله هام بسته کیرم را تو دستس گرفت چشاس سرخ صورتش سرخ به کیرم حمله کرد میکرد با تمام وجود زیر تخمام زبون میزد 5 سال بود کیر نخورده بود تشنه تشنه کیرم دوباره سیخ ولش نکرد اونقد ادامه داد تا سفت شد کردم تو کوسس آخ و اوخش بالا رفت گفتم بواشتر سینه هامو چنگ میزد سنگین تلمبه میزدم پستونای سفتش جلو و عقب میشد با کف دس محکم میزدم رو باسنش و میکردم یادم رفت بگم من تو سکس کمی خشن و خودخواهم باسنش سرخ شده بود ولی میگعت احمد آقا محکمتر برن محکمتر بکن چند دقیقه تلمبه زدم کوسش خیس شده بود کیرم را بیرون کشیدم گذاشتم دهنش با ولع ساک میزد کیرم رو از دهنش کشیدم بیرون فکر کرد دوباره میخوام ببکم تو کسش پاشو باز کرد دمروش کردم و سر کیر رو با دس و تف و روغن چرب کردم و بکدفعه کدرم تو کونش راحله جیغ کشید و مقل برق پرید گرفتمش رو پاهاش نشسته بودم نزاشتم دربره و کبرم بیرون بیادمحکم گرفتمس گفت سوختم احمد اقا گفتم درس میشه چند لحطه کیر در کون نگهش داستم بعد آروم تلمبه زدم کون تمیز و تنگ وسفیدی داشت بعدا بهم گفت اولین کون دادنش بوده حالا با دس رو باسنش میزدم و مبکردم توکونش دیگه راه افتاده بود کونش تمام کیرم تا تخمامو میمکبد باسن سفیدش سرخ شده بود باسنو سفت چسبیده بودم انگشتامو مبکردم کردم تو دهنش اونم میمکیدشون میگفت خوشبحال شیوا زنم داش دوباره آبم میومد سریع کشیدم بیرون گذاشتم رو کمرش و دوباره کردم تو کونش زن با حالی بود کونش را با دو دستش برا کیرم باز میکرد باسنش رو دندون گرفتم جیغ کشید کیرم را درآوردم موهاشو چنگ زدم سرش را بالا آوردم کیرم را کردم تو دهنش امتناع کرد گفت چکار میکنی با سیلی محکم خوابوندم تو صورتش دهنش رو باز کرد و کیرم را تا ته تو دهنش جا داد مثل بره شده بود مجبورش کردم منو نگاه کنه و ساک بزنه ادامه نوشته
0 views
Date: August 23, 2018