سلام دوستان من ی خواهر زن دارم که از زنم بزرگتره ولی ازدواج نکرده هیکل واقعا محشری داره قد 175 وزن 80 سینه 85 از رو سوتیناش دیدم کون واقعا بزرگ و طاقچه ای رونای پر پاها کلفت واقعا اندامش تکه خیلی تو کفش بودم ولی به خاطر رابطه فامیلی میترسیدم کاری کنم تا اینکه دیگه شهوت جلو چشامو گرفت و تصمیم گرفتم ترتیبشو بدم هر وقت میرفتم خونشون شرت هاشو پیدا میکردم روش جق میزدم میزاشتم تو کمدش یا رو شرت های کثیفش با خودکار دقیقا اونجا که کثیف شده بود و جلو کوسش بود مینوشتم جووون تا بالاخره وقتی دیدم عکس العمل نشون نمیده تصمیم گرفتم ترتیبشو بدم ی شب که پدر مادر زنم نبودن ما رفتیم تا پیشش بمونیم منم چند تا قرص خواب انداختم تو دوغ زنم و اون وااای وقتی خوابشون برد اول زنمو لخت کردم ته مطمئن بشم دارو اثر کرده و بیدار نمیشن اگه اثر نکرده حد اقل زنم باشه و شر نشه بعد اونو لخت کردم اولین بار بود لختشو میدیدم داشتم از تپش قلب میمردم وااای چه هیکلی دیونه کننده بود یواش سینه هاشو گرفتم وااای چقدر نرم بود مثل مال زنم واقعا معلوم بود خواهر شروع کردم به خوردن یکم مال زنم یکم خواهرش بعد رفتم سراغ کوس خواهر زنم دست گذاشتم روش ی کم که مالیدم دیدم انگار بیدار شد ولی قرضا اثر کرده بود و کاملا گیج بود و یکم وول خورد خوابید باز منم مالیدم حسابی ی کم خیس شد کوسش شروع کردم لیسیدن بعد کبرمو گذاشتم روش واااای معرکه بود داااااغ از مال زنم تپل تر بود ی کم مثل فرچه کشیدم روش که دوباره بیدار شد ولی خیلی منگ و گیج بود نگاهم کرد ولی باز خوابید منم یکم سر کیرمو کردم تو ولی چون دختر بود تا ته نزدم و فقط سر کیرمو با کوسش داغ و خیس کردم سینه هاشو میخوردم و روش فرچه میکشیدم که یاد کونش افتادم واقعا از کونش نمیشه گذشت اروم به پهلو چرخوندمش و کونشو دید میزدم واقعا بی عیب بود فوق العاده بزرگ یکم لاشو باز کردم سوراخش نمایان شد وای دلم ضعف رفت شروع کردم به لیسیدن ولی انقدر کونش بزرگ بود زبونم قشنگ به سوراخش نمیرسید منم چرخوندمش به شکم خوابوندمش و خوابیدم روش وااای لپ کونشو باز کردم و ی تف مشت زدم به سوراخش کیرمو انداختم لای کونش انقدر بزرگ بود لپاش کیرم لاش گیر میکرد ی کم عقب جلو کردم کیرمو تنظیم کردم جلو سوراخش چون خواب بود عضلاتشم شل بودن و کردم راحت رفت توش ولی تا رفت توش بیدار شد و دوباره شروع کرد به حرف زدن از اونجایی که قرصا خوب عمل کرده بود کنک و نا مفهوم حرف میزد فقط بعضی وقتا ی محمد تو حرفاش میفهمیدم که فهمیدم دوس پسرشه خلاصه ی کم کردم و عقده ی دلمو خالی کردم تو کونش و حسابی تلمبه زدم ابم که خواست بیاد برا اینکه وقتی بیدار میشه نفهمه کیرمو در اوردمو ریختم رو کوس زنم که کنارمون خوابونده بودنش واقعا عالی بود از ته دل ارضا شدم ایشالا قسمت شما هم بشه خواهر زنرو فتح کنید خلاصه بعد ارضا شدنم لباساشونو مرتب کردن و پوشوندم و رفتم سراغ کوشی خانوم که دیدم بعله محمد دوسته خانومه با هم سکس هم داشتن اینو از پیامای تلگرامشون فهمیدم خلاصه همه جا رو مرتب کردم و خوابیدم فرداش ساعت 12 از خواب بیدار شدن و اب از اب تکون نخوره بود خدا رو شکر انگار انقدر داده بوده که گشاد بوده نه به خاطر خواب ببخشید که طولانی شد امید وارم خوشتون اومده باشه نوشته
0 views
Date: August 23, 2018