خوردن پاهای عاطفه

0 views
0%

سلام اسم من محسنه اسم ها فیک هستن و 19 سالمه این داستان مال دو سال پیشه زمانی که با عاطفه دوست بودم عاطفه اون موقع پانزده سالش بود و خیلی خوشگل اگه ببینید درجا کیرتون سیخ میشه اول از همه بگم که من فتیش دارم و همیشه سر گفتن این موضوع به دوست دخترام حسابی اذیت میشدم چون از واکنششون میترسیدم بعضی ها مسخره میکردن و بعضی ها باهام کنار میومدن من و عاطفه خیلی هم رو دوست داشتیم و خلاصه همه جور کاری هم با هم کردیم و همیشه خونه ما پلاس بود راستی یادم رفت بگم که عاطفه فامیل دور ما حساب میشه و این که بابام میدونست من و اون با هم دوست هستیم بابام بهم سر دوست شدن با دختران گیر نمیداد ولی مامانم چرا خلاصه بعد از کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم ماجرای فتیشم رو باهاش درمیون بذارم بهش گفتم عاطفه میخواهم یک چیزی بهت بگم ولی قول بده نخندی و مسخره نکنی اینم گفت چی میخوای بگی منم با کلی مقدمه چینی بهش فهموندم که از پا خوشم میاد و این حرفا مقدمه سازیم رو برای خر کردنش نمیگم خیلی طولانیه سرتون رو درد نمیارم خلاصه ازش خواستم پاهاش رو ببوسم اونم قبول کرد وای عجب پاهایی داشت عالی بود عالی کم کم بیشتر از این پیش رفتم شروع کردم به لیسیدن پاداش مزش عالی بود لای انگشتاش رو حسابی لیسیدم و انگشتای پاش رو میمکیدم لاک قرمزش بیشتر حشریم میکرد کارمون شده بود همین هر دو روز یک بار خونه ما میومد و میرفتیم تو اتاق برای پاهاش بعد رفتیم تو کار ترمپل لذتش برام غیر قابل وصفه این موضوع ادامه داشت تا این که فهمیدم فتیش بودن من رو به دختر عمم گفته آخه با دختر عمم خیلی رفیق بودن به روز خونه عمه دختر عممم برگشت تو گوشم گفت پاهای عاطفه چطور بود منم تا این رو شنیدم هم از خجالت آب شدم و هم از عصبانیت داشتم میترکیدم چون دوست نداشتم بقیه بدونن سریع زنگ زدم بهش و اعتراف کرد که دهن لقی کرده و منم از این به بعد نه باهاش حرف زدم و نه به تلفناش جواب میدادم اولین بار بود مینوشتم ببخشید آگه بد بود ولی داستانم واقعی بود باور کنید یا نکنید برام مهم نیست نوشته علیرضا

Date: February 17, 2020

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *