باسلام من چند تا داستان نوشتم هم گی هم کردن زن چاق و سن بالا اما این داستان باخواهرزنمه من 34سالمه یه خواهر زن دارم که یکم توپول با کون و سینه گنده حدود 85خیلی هم خوشگل اسمش ارزو خلاصه میگم که راحت بخونیدش فیض ببرید حدود 12ساله ازدواج کردم و همیشه تو کفه ارزو بودم برعکس ارزو شوهرش ریزه هست و راننره ماشین سنگینه عروسی دختر عمو خانمم بود خانمم گفت بره ارزو رو بیار که باهم بریم تلار رفتم در خونشون زنگ زدم جواب داد گفتم بیا پایین گفت بیا بالا تا اماده شم من از خدا خواسته رفتم بالا اینم بگم ارزو خیلی خشن بود و میترسیدم بهش چیزی بگم ولی شوخی زیاد میکردم حدود 38سالش بود رفتم بالا دیدم کسی نیست صداش کردم در حموم یکم باز کرد گفت تو حمومه منم رفتم اتاق خواب یکم با شرت و سوتیشن ور رفتم بوسسدم میخواست بیاد که زود رفتم تو حال نشستم حموم تو حال روبزوی اتاق خوابشون بود گفت نگاه نکنی که میخوام بیام بیرون گفتم چشم یعد اومد و من زیرچشمی میدیدم مثل باد رفت اتاق و در نیمه باز بود راست کرده بودم رفتم از کنار در میدیدم که خودشو خشک میکرد یهو کنترلمو از دست رادم رفتم تو تا منو دید گفت عوضی اومدی اینجا چیکار دستمووبردم سمتش یهو دستمو پیچوند منم فکدشو نمیکردم اینکارو کنه که امادگی نداشتم گلو محکم گرفت خوابوند رو زمین و سریع با کون گندش نشست رو دهنم و گفت خواهزم گفته که تو از اینکار خوشت میاد ولی من مثل اون نیستم و گوزو هستم حالا میگوزم تو دهنت تا دیگه از این گوها نخوری منم داشتم لذت میبردم و زبون میزدم به سولاخش یهو باز شد و چند تا محکم گوزید تو دهنم با صدای بلند نمیدونم فک کنم حشری بودم و از بوش لذت میبردم گفت شانس اوردی اازه ریدم و ندارم وگرنه میریدم دهنت و گوهتو بخورم به سختی نفس میکشیدم کسشو گذاشت دهنم یکم زور زد و چند قطره شاشید دهنم و گفت عوضش شاشمو بخور خوشمزه بود و حال داد وشلوارمو داد پائین و با کیرم بازی کرد دوباره با کون نشست دهنم و هی میگوزید بزور خودمو جدا کردم و گفتم نمیزاری بکنمت گفت گوه خوردی نمیزارم دوباره کونشو فشار داد دهنم دستم بزور بردم و سینشو گرفت دیدم برگشت چند تا محکم زد زیر گوشم گفت تو گده خوره منی نباید دست بزنی دستامو گذاشت زیر پاهاش و نگه لاشت و هی میگوزید دهنم گفت بخاطر اینکه شهوتت ازربین بره ابتو میارم توف کرد رو کیرم شروع کرد جق زدن منم دیگه میدونستم موفق نمیشم کس شو بکنم بیخیال شدم و حال کردم ده دقیقه جق زد که ابم اوند و ماشید اونم همینجور میگوزید دهنم بعددپاشد دستش که ابکیری بود گفت اه کثافت و مالید به صورتم و پاشد و کف پاهاشو محکم فشار میداد رو صورتم و میگفت بلیس بعدگفت بلند شو خودتو بشور پاشرم رفتم دستشویی و خودمو شستم اکمدم دیدم کنار مبل نشسته پاهاشو باز کرده گفت توله سگ حشریم کردی بیا ارضام گفت رفتم سینشد خوردم بعد زد تو گوشم گفت تخمه سگ کسمو بلیس شروع کردم با ولع لیسیدن کسش تا ارضا شد و پاهاشو حلقه کرد دور گردنم و با دست فشار داد تو کسش و گفت ا ه اه بخور و کل ابش ریخت دهنم و من خوردم بعد با ماها زد تتو صورتم و حول داد کنار منو خوابیدم زمین گردنم خسته بود گفت ایول خوب بود بعد پاشد من که دید میزدمش و هنوز تو کف کسش بودم با خستگی پاشد یکم فک کرد بعد گفت پاشو کارت دارم پاشدم نشستم رو زانو خم شد رو مبل قونبول کرد و گفت صورتتو بچسبون رو کونم تا اینکارو کردم چند تا محکم گوزید و خندید گفت بریم من دستشویی دارم منو بشور رفت دستشویی من پشت سزش میرفتم نشست و یکم زور زد منم باسینش با ترس بازی میکردم بعد که همینجوری رو بدنش دسست میکشیدم شاسید شروع کردم شستم کسش گفت وایسا بعد زور زد و یکم رید گفت کونمم بشور و م ن یا لذت کونشو شستم رفت بیرون گفت دستشویی رو بشور شستم اومدم بیرون گفت ارزو من تو کف موندم کستو نکردم اومد جلو زد تو گوشم و گفت دهنتو باز کن باز کردم یعو توف کرد تو دهنم گفت بخور بعد رفت اتاق لباساشو بموشه رفتم پیشش نشستم گفتم چزا نزاشتی بکنم پشت کرد بهم گفت بند سوتینمو ببند بستم شورتشو برداشتم تنش کردم داشتم شورتو میکشیدم بال و گفت جان چه کون خوشمزه ای دوباره گوزید و خندید گفتم همیشه میگوزی گفت اره محسن خوشش میاد لباس پوشید گفت بین خودموندباشه گفتم دوباره تکرار میشه گفت شاید بعد لبخند زدمو رفتیم عروسی از اون به بعد با هم چت بازی میکردیم و رابطمون خوبه ولی میگه هیچ وقت نمیزارم منو بکنی نوشته
0 views
Date: July 26, 2019