سلام به همه اعضای شهوانی من نوید هستم اولین داستان سکسی خودم که با خواهرم بوده رو براتون میگم الان من بیست سالمه و خواهرم بیستو نه سالشه و این قضیه برا پنج ساله پیشه اول از خودم بگم که نه اهل ورزشم و نه خوشگلم کیرمم بزرگ نیس و دوازده سانته ویکم چاقم و درس نخون و خواهرم خیلی لاغره و اونم خیلی خوشگل نیس وسینش خیلی کوچیکه ولی کونش قشنگ وسفیده وتمیزه وکیرمنم که سیاه و اون خیلی درس خون که الان دکتر بیهوشیه وضع مالیه ماهم عالیه داستان از اونجا شروع میشه که من ترک تحصیل کرده بودم و خونه بودم و هرشب جق میزدم وسوپرم به راه بود منو خواهرم تو ی اتاق باهم بودیم و اون همیشه زود میخوابید منم سوپر میدیدم یشب بعد از دیدن تلویزیون با پدرم اومد بخوابم و پدرمم رفت مامانمو بکنه البته هرشب میکرد منم دیدم آبجیم خوابه رفتم زیر پتو وشلوارکمو با شورتم کشیدم پایین وفیلم دیدن کیرمم سیخ شده بود ولی دست نمیزدم هنسفری تو گوشم بود و توفاز ک یهو دیدم یکی دست زد به کیرم سرمو اوردم بالا دیدم آبجیمه خودمو کشیدم کنار گفتم چیکار میکنی ترسیده بودم آخه اون بیستو چار سالش بود من پونزده ریده بودم ب خودم ک گفت چرا هرشب خودتو عذاب میدی من ک لال بودم دیدم شروع کرد به مالوندن کیرم گفتم نکن زشته گفت زشت اونه ک هر شب جق میزنی بعد شروع کرد ب خوردن کیرم رفتم فضا بعد از ی دیقه آبم اومد منم نگفتم ریخت تو دهنش و خورد بعد گفت چرا نگفتی گفتم حل شدم گفت بخواب دیگه تخلیه شدی این شروع کار ما بود منم دیگه از فرصت استفاده میکردم ومیچسبوندم بهش یا دسمالیش میکردم یا یبار داشت درس میخوند مادرم حمام بود ک رفتم تو اتاق اونم محلی نداد منم کیرمو در اوردم کردم تو دهنش شروع کردم تلمبه زدن آبمم ریختم تو دهنش اونم اصلا اعتراضی نمیکرد چون جز درس خوندن کاری نداشت حتی دوستم نداشت ک بره بیرون همش خونه بود سکس اصلی ما زمانی بود ک عموی من تو شیراز مرد و باباو مامانم با ماشین رفتن شیراز من ک تقریبا از خانواده ترد شده بودم خواهرمم ک درس داشت تا اینا از خونه زدن بیرون من چسبیدم ب آبجیم اونم هیچی نگفت گفتم آبجی میخوام بکنمت تو این ی هفته گفت باشه گفتم لخت شو اونم جلوم شروع کرد لخت شدن واقعا سفید بود من دومین بار بود ک لخت ی زنو میبینم یبارم مادرم جلوم لخت شد اون تو مسافرت ترکیه منو مامانم بود ک میخواست بره حموم بعد من لخت شدم گفتم بخورش اومد گرفت دستش گفت چرا انقدر کثیفی حداقل بشورش گفتم بخورش بعدا میرم حموم شروع کرد خوردن منم کسشو مالیدم ک کیف میکرد بعد گفتم بسه گفتم از کس بکنم گفت پرده دارم گفتم پس برگرد برگشت کونشو باز کردم یزره بو ان میداد شروع کردم لیس زدن عالی بود یکم انگشتش کردم صداش در نمیومد بعد کیر کوچیکمو کردم تو کونش شروع کردم تلمبه همه جوره کردمش اول سگی کردم بعد دیدم داره آبم میاد رفتم کشو بابام هم کاندوم بود هم اسپری هم کیر مصنوعی برا مامانم هم قرص تخیری دوتا قرص خوردم اسپری هم زدم دوباره اومد دراز کشیدم گفتم بشین روش اومد نشست خودش شروع کرد بالا پایین کردن صورتشو اورد پایین شروع کرد لبامو خوردن منم سینه های کوچیکشو میمالیدم بعد بلند شدم گفتم ب کمر بخواب بعد پاهشو بالا بردم ک سوراخش معلوم شد ی بوس کردم کونشو دوباره شروع کردم مثل وحشیا میدم اونم ناله میکرد کم کم آبم داشت میومد ک در اوردم کردم دهنش ریختم تو دهنش بی حال خوابیدم دیدم داره تخمامو میماله چون پزشکی میخوند میگفت خیلی خوبه بعد آبمیوه اورد برام ی لحظه هم کیرمو ول نمیکرد زنگ زدم شام سفارش دادم گفتم این یهفته درسو بزار کنار زن من شو هیچی نمیگفت رفت شورت بپوشه گفتم نمیخواد لخت بهتره گفت باشه شامو اوردن گفتم عزیزم بیا بشین رو پام شام بخوریم اومد نشست کیرمو تنظیم کردم رفت تو کونش تا ته گفتم همینجوری تکون نخور اونم غذا دهن من میزاشت چون من سینه هش ول نمیکردم بعد شام هم گفتم بشین روش خودش کیرمو کرد تو کونش نشست بعد بلند شد بره دستشویی ک دنبالش رفتم خندید گفت خدا داره ها گفتم جون گفت خفه میشیا گفتم من برا تو میمیرم رفتیم تو دست شویی نشت شروع کرد ریدن بعدشاشید منم خودم آبو باز کردم شستمش بش گفتم تو ام باید جبران کنیا گفت باشه شوهرم خیلی حال کردم لب گرفتم ازش گفت بریم حموم من این کیرو بشورم بوی گوه میده گفتم باشه رفتیم تو حموم تیغ اورد پشمامو زد بعد قشنگ لیف کشید ولی باز سیاه بود شکمم ک بزرگ کامل گرفته بودش گفت برگرد گفتم چرا گفت میخوام کونتو ببینم برگشتم کونمو باز کرد گفت اه ابن چیه چقدر بو میده وشروع کرد شستنش انگشت میکرد لیس میزد من حال میکردم گفتم خانمم شما میدی من کستو بخورم گفت آره خیلی حال داد تمیز تمیز بعد اومدیم بیرون ک بخوابیم رفتیم رو تخت مامان بابا خوابیدیم تا صب کردمش و یک هفته کاملا سکسی داشتیم تا بابا مامان اومدن و آبجیمم با ی دکتر ازدواج کرد دوسال بعد ودیگه نتونستم بکنمش داستان تموم شد فقط اینو بگم ک هر مادر جنده ای ک میخواد فوش بده بگم ب کسی ربطی نداره خانواده هرکسی ی شکلیه و اونی ک فوش میده حسوده چون خارمادرشون ب غریبه میدن ولی ب اینا نمیدن تمام نوشته
0 views
Date: August 23, 2018