داستان ارسالی – سکس منو زن همسایه

سلام شاهین هستم ۳۴ ساله متاهل و فوق العاده حشری قدم ۱۸۵ و زنم ۸۳ ولی سیسپک نیستم قیافه جذابی هم ندارم ولی زشتم نیستم یه زن تو محله ما بود که همسایه خالم بود خالم خونشون جای دیگه شهر بود ولی تو محله ما یه واحد داشت که اجاره میداد کارای اجارشم با من بود طبقه بالای یه خانم چاق و سفید و زیبا رو بود خیلی به دلم نشست سر یه جریان که خیلی مفصله ۱۲۰ هزار به خالم بدهکار شد خالمم واسه اینکه اون مجبور به دادن پول بشه گفت پول مال شاهین بوده و به من میگفت بهش فشار بیار چون خیلی بدحسابه خلاصه منم رفتم تو کارش ازش پرسیدم چند سالته گفت ۲۴ باورم نمیشد آخه بیشتر میخورد بهش گفتم شوخی میکنی خندید گفت یعنی کمتر میخوره گفتم نه بیشتر به رو خودش نیاورد ولی حالش بد شد گفتم البته حقم داری تو این سن و سال ۴ تا بچه زاییدی معلومه زود شکسته میشی آهی کشید و گفت آره به خدا راست میگی گفتم گل به این قشنگی حیف نیست زود پژمرده شده تو باید مال من میبودی انتظار داشتم شاکی بشه ولی با یه لبخند گفت تو کجا بودی اون موقع دیدم داره پا میده گفتم حالا طبیعی هم زاییدی گفت نه همه سزارین آخه رحمم کوچیکه منم سریع نون و چسبوندم به تنور گفتم خوب حق داره پس یه رحمه کوچولو حتما هرشبم سکس دارید گفت اوایل آره ولی الان ماهی یکبارگفتم سیب سرخ نصیب دست چلاق شده اونم سرشو با یه لبخند کج کرد گفتم الان حشری نشدی گفت بشم چه فایده گفتم من هستم خندید و منم ترسم ریخت دست کشیدم زیر رو سریش و لاله گوششو بازی میکردم دیدم پایه است با دستم سینه های گندشو گرفتم بعد چسبیدم بهش لب گرفتم ازش اونم گفت بیا تو اتاق آخه خوار مادر همتون رو گاییدم اینا چیه می نویسید مادر جندها کس کشا بی ناموسا مگه جنگه هرکی هرکسو دید بکنه تو آمریکا هم اینجوری نیست پاشید برید توبه کنید کونی هام