داستان سکسی ارسالی چهارشنبه – ۲۵ مهر ۱۳۹۷:عشق کون م

0 views
0%

سلام داستانی که براتون منویسم واقعیه چند سال پیش یعنی هفت سال قبل با پسری به اسم م همکار بودیم که اندامش ظرافت خاصی داشت قد بلند گونه های درشت لبانی کوچک چشمانی درشت وزیبا تن صداشم خیلی صاف بود دستاش مثله دستای زنا بوداوایل ازش تنفر داشتم بخاطر اینکه پسری لوس زخم زبون زنی بود اون موقعه چند ماهی میشد چلق زدنو ترک کرده بودم اخه مه شهوت خیلی بالایی دارم دست خودم نیست قشنگ یادمه اوایلش میومد بغل دستم دراز میکشید گرمای پاهاش به پاهام میخورد یا موقعی که میشستم میامد بغل دستم میشست گرمای بدنش با اون بدن زنونه ش دستای دخترونه یه خورده تحریکم میکرد منم خودم رو خیس میکردم اونم قصدش تحریک کردنم بود همون موقعه چند باری گفت بیا با هم ازدواج کنیم منم فقط نگاهش میکردم چیزی نمیگفتم ناگفته نمونه من ازاون بزرگتر بودم بازم ازش تنفر داشتم بعد یه مدت همکار بودن موقعه کار دیدم شلوارش امده پایین اخه کونی یه نمه شکمش چربی داشت به این خاطر شلوارش همیشه پایین می امد کون بی حیایی داشت میدونست قیافه خوبی داره به این خاطر عشوه میامد خلاصه سرتون درد نیارم اولین باری که کونشو دیدم داشتم دیونه میشدم یه کون سفید بدون لک بدونه کوچکترین مویی چاک کونشو نگاه میکردی بدونه یه ذره مو بودش شلوارشم خیلی پایین می امد منم یه دل نه هزار دل عاشق چاک کونش شدم اینو خب متوجه شدم که همه عاشق کونش بودند موقعی که شلوارش پایین میامد همه به یه بهونه میخواستند کونشو دید بزنن منم بعد اون زمان به کلی رفتم تو نخش واقعا کون بسیار زیبا تمیزی داشت فقط دوست داشتم دراز بکشم روی کونش بعضی مواقعه میامد دست مینداخت رو شونه هام خودشو میچسبوند بهم همون موقعه کیر منم راست میکرد خودش میفهمید یه چند باری کونشو دست مالی کردم میفهمید شب روز تو نخ کونش بودم یه بار رفتش حموم شورتش به دستم رسید منم کیرم سیخ شده بود داشت میترکید از درد بی کونی شورتش خیس بود اولش خوب بوش کردم بعدش یه چلق خوب زدم با شورتش دو بار خوب حال کردم یه خورده اب منی ریختم داخل شورتش فقط هر روز بیشتر از دیروز میخواستم باهاش سکس کنم تا اینکه یه شب کونی خواب بودش راستی اینم بگم که دیگه بغلم نمیخوابید فقط نیتش این بود مارو دیونه کنه منم کیرم سیخ سیخ شده بودش رفتم صداش کردم دیدم جواب نمیده شلوارمو زیبشو کشیدم پایین ر کیرمو خیلی اروم چسبوندم بکونش وای خدا چه لذتی داشت بعدش کشیدم کنار کونشو نگاه کردم چلق زدم تو فکر بودم که چطوری رازیش کنم که فردا ازاون جا رفتش ما رو هم چلقی کردو به عشقش هر روز دارم میزنم اینم داستان زندگی ما امیدوارم خوشتون امده باشه شایدم خودش همینو بخونه فکر کنه که عجب کار بدی کردم که یه نفرو دیونه کردم ه فقط

 

نام مستعار
مرتضی
ایمیل
Date: October 17, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *