سلام به دوستان.من سعید28ساله ازتهران.من پسری هستم که زیاداهل دختربازی-سکس واینجور برنامه ها نبودم وبیشتر وقت خودمو صرف درس-دانشگاه ورفقامیکردم.تو اون زمان که تو دانشگاه بودم بارفقام خیلی سر به سر دخترای همکلاسی وهمدانشگاهی میزاشتم وتفریح من تودانشگاه وبیرون همین بود اما رفقای من با خیلی از اونادوست می شدن وحتی کارشون به سکس هم میکشید من نمیگم از سکس بدم میاد یا بلد نبودم بادختراصحبت کنم بر عکس خیلی خوب مخشون میزدم ولی برای تفریح کردن واذیت کردن همین.البته میدونم کارم درست نبود ولی تفریح من همین بود .ازتفریحات دیگه من ورفیقام این بود که با تلفن به این واون زنگ میزدیمو کسشعر میگفتیم و میخندیدیم البته اگه طرف پایه بودبا بعضی از این طرفها رفیق هم میشدیم وهنوز هم رفیقیم.البته میگم میدونم کارم درست نبوده ولی خوب انجام میدادم نمی تونم دروغ بگم چون داستان آشنایی من وسحرم ازاین قضیه شروع شد. راستی اسم عزیز دلم سحر هستش.بعضی وقتهاتلفن هایی که مامیزدیم طرفمون دختر ازکاردر میومدوما بازهم شروع به چرت وپرت گفتن میکردیم امابعضی از اونها پایه رفاقت میزاشتن ورفیقای من هم با اونها قرار میزاشتن و تو بعضی از این قرارها من هم میرفتم برای کنجکاوی.من تلفن زدن با رفیقام انجام میدادم وهیچوقت به تنهایی این کارو نکردم تا یه دفعه که انجام دادم.
0 views
Date: April 19, 2018