دختر دایی مهنازم

0 views
0%

سلام اسم من محموده ۱۹ سالمه قیافم خوبه و خیلی از دخترا به خاطر همین باهام دوس شدن این قضیه مال شیش ماه پیش بودش من یه دختر دایی دارم که اسمش مهنازه شیش ماه از من بزرگ تر بودش و فوق العاده سکسی و خوشگل و سینه هاش باور کنین ۸۰ میشدن تو این سن باسن گرد و بدن خوش فرم و کمرش که منو جذب خودش میکرد من با پسر داییم که یه سال ازم کوچیک تره رفیق فابریکیم و زیاد باهاشم داستان از اونجا شروع شد که من یه روز تو خونه داشتیم با کامپیوتر ور میرفتیم که دختر داییم زنگ زد بهم کف کردم که این شماره ی منو از کجا گیر آورده گفت ماهوارمون قطع شده و بیا درستش کن منم رفتم تا دیش ماهوارشونو که به خاطر طوفان شدید از جاش در اومده بود رو تنظیم کنم خونشون نزدیک بود پیاده رفتم فکر کردم پسر داییم خونشونه ولی تنها دختر داییم بود رفتم بالکن تا دیش رو تنظیم کنم که دیدم خانون خوشگله رفت و با یه بلوز چسبون و شلوار استرچ آبی نفتی اومد و واسم چایی و بیسکوییت آورد وقتی دولا شد که سینی رو بذاره زمین از سینه اش پستونای نازشو دیدم و آمپرم زد بالا آقا من ماهواره رو تنظیم کردم و اومدم اتاق تا بزن از اول کانال ها رو جستجو کنه 5 دقیقه گذشت و کانال ها اومدن و گفتم مهناز خانوم تنظیم شد اومد و یه نگاهی کرد و ازم تشکر کرد خواستم پاشم برم که دیدم گفت چیزه گفتم چیه گفت هیچی گفتم بگو چی میخواستی بگی وگرنه نمیرما گفت از خدامه گفتم جانم خندید و گفت هیچی می خواستم بدونم چه جور میشه کانال ها رو مخفی کرد گفتم واسه چی میخوای گفت تو یاد بده کاریت نباشه گفتم باشه رفتم جلوی تلوزیون و گفتم مثلا کدوم کانال که در عین ناباوری دیدم زد کانال کفم برید یادش دادم و گفتم یه چیزی بپرسم گفت بپرس گفتم ولش کن گفت نه بگو وگرنه نمیذارم بریا منم گفتم از خدامه که هر دو زدیم زیر خنده یه دفعه دیدم تو ماهواره داره مرده از زنه لب میگیره گفتم نگا نگا چه پر رو شده مرده گفت چه پررو بازی گفتم داره از زنه جلوی دوربین لب میگیره منم که خجالتییییییییی گفت چه عیبی داره گفتم پس بشین ببینیمش گفت کجا بشینم دیدم بعععلهههههههه ایشون میخارن گفتم بغل من که دیدم دستشو انداخت گردنمو و منو انداخت زمین و ولو شد روم سینه هامون چسبیده بود به هم و داشتم نرمی و گرمی سینه هاشو حس میکردم گفتم یه چی بگم گفت بگو عزیز دلم گفتم دوستت دارم یهو لبشو آورد و لبمو بوسید و منم حشرم زد بالا و لب تو لب شدیم چنان ازش لب میگرفتم که گفت چیه مگه دارم در میرم گفتم فعلا که فنر چیکو کیرم داره در میره گفت چیکو گفتم آره دیگه گفت کیه دستشو گرفتم و بردم سمت کیرمو و گفتم کی نیست کیره که زد زیر خنده گفتم نمیخوای میمیتو نشونم بدی گفت خودت درش بیار منمبلوزشو دادم بالا و دیدم خانوم میدونسته چه خبره و سوتین نبسته سینه های فوقالعاده هاله ی کمرنگ دورش و سفته سفت گرفتم دستم و بردم سمت دهنم و شروع کردم خوردن باورتون شاید نشه ولی یه ربع خوردم چون من عاشق سینه ام اونم از این مدلش اونم هی اووووووووفففففففففف ااووووووووووووووففففففففف میگفت و حشری شده بود که یهو پاشد و رفت سمت کیرمو و بی مقدمه درش آورد و گرفت دستش یه نگاهی بهش کرد و گفت لعنتی چقدر تو حسرتت بودم و یه میک کوچیک از سرش گرفت من کیرمو موبر زدم و مو در نمیاد کرد دهنش و داشت سرشو عقب و جلو میکرد و محکم میک میزد این مدل ساک زدن آب رو زود میاره آب من دیر میاد شاید ۳۰ دقیقه ۵ دقیقه ساک زد که دیدم پوست کیرم داره کنده میشه چون خیلی محکم میک میزد کشیدم بیرون و گفتم حالا نوبت منه خوابوندمش رو زمین و شلوارشو آروم آروم در آوردم یه شرت مشکی تنش بود که به اون کون سفید جلای خاصی میداد شروع کردم از رو شرت کوسشو بوسیدن که دیدم خیسه خیسه آروم با لبم شرتشو کشیدم پایین دیدم یه کوس تپل و بدون مو و ناناز که جون میده واسه لیسیدن آروم کناره های به هم چسبیده ی کوسشو دادم کنار و یهع میک زدم به کل کوسش که با صدای هوسناکی گفت جوووووووووووووونننننننننننننننننننن منم حسابی حشری شروع کردم کوسشو لیس زدن و اونم کلی به خودش میپیچید و داشت اووووووووففففففف و جووووووننننن و وایییییییییی میگفت دیدم یه جیغ کوچیک زد و تنش لرزید و ارضا شد گفتم خب حالا برو بخواب رو مبل و کونتو قنبل کن طرفم خودمم شلوارمو در آوردم و رفتم و از اتاقش کرم آوردم و مالیدم انگشتم و کونشو شروع کردم باز کردن و انگشت کردن توش یکم که باز شد دیدم کیرم خوابیده بردم پهلوش و کفتم بلند کردنش لب خودتو میبوسه کرد دهنش و یکم که ساک زد کیرم راست شد به کیرم یکم کرم مالیدم و گذاشتم دم در سوراخش یکی که فشار دادم سرش رفت تو ولی دردش نیومد کم کم کردم تو کیرم ۲۰ سانته تا دو سومش رفت تو یکم نگه داشتمش و آرو م تلنبه زدم و دوباره واستادم و بعد شروع کردم تلنبه زدن خیلی حال میکرد و داشت از لذت اه اه میکرد و منم داشتم از لذت میمردم دیدم شروع کرد جیغ کشیدن و از لذت فحش دادن منم تو حال خودم نبودم و داشتم لذت میبردم دیدم داره آبم میاد گفتم مهناز جونم داره میاد آبم گفت وایستا میخوام بپاشی صورتم منم خیلی خیلی خوشحال شدم زود پاشد و جلوم نشست و کیرمو گرفت دستش و شروع کرد جق زدن واسم آبم با فشار پاشید صورتش و داشتم از لذت ااووووووفففف میگفتم پاشدش و کون درشت جمع و جور کرد و رفت صورتشو شست واومد پیشم که رو مبل ولو شده بودم کیرمو گرفت دستش و شروع کرد مالوندنش و قربون صدقش رفتن گفتم ومهناز یه سوال دارم گفت تو ۲ تا بپرس گفتم چرا وقتی کردم کونت دردت نیومد گفت راستش من واسه خودم یه دونه کیر مصنویی ساختم که باهاش حال میکنم گفتم با چوب گفت نه یه روز رفتم و یه دونه از کاندومای بابارو کش رفتم و توش رو پر کردم از چسب آکواریوم تا پر شد و بعد سفت شدن شد عین کیر مصنویی های تو فیلم ها گفتم آفرین به مهناز زرنگخودمون که کیرمو برد دهنش و یکم ساک زد و بعد پاشدیم و لباس همدیگه رو به همدیگه پوشوندیم و بعد یه لب مشتی زدم بیرون بعد اون هم باهم سکس داشتیم و واستون مینویسم ولی بار اول خیلی حال داد به امید سکس تمام آرزو دارها با عشقشون محمود

Date: August 14, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *