درد و دل ۱

0 views
0%

دانشجوی مهندسی یک دانشگاه دولتی تو شهر خودم بودم تو همه فامیل بعنوان مشکل حل کن دبیرستانی ها و دانشگاهیای فامیل معروف شده بودم البته چون خواهر نداشتم غیر از مسائل درسی دیگه نمی تونستم رابطمو با دخترای فامیل و دانشگاه ادامه بدم و به همون درس ختم می شد یه جورایی خجالت می کشیدم و چون در اثر رفیقای بد و ناباب چشمم به فیلمای مستهجن عادت کرده بود و تو خلوتم جلق زیاد می زدم هم تمرکز برقراری رابطه با دخترا رو نداشتم و هم اینکه یک دختر که روبروم حرف می زد اصلا نمی تونستم نگاش کنم چون اگه تو چشماش خیره می شدم کیرم راست می شد و آبروم می رفت به بدنش هم که چشمم میافتاد تمام اجزای بدنش لخت میومد جلو چشمم البته همون کس و پستونای پورن استارای فیلما نه کس و کون خودش مثل این عینکایی که شایعه شده بود باش همه رو لخت می بینی تو پستاتون یکی که می دونه بگه ماجراش راست بود یا نه تو این سوال و جوابای درسی یه باری هم عاشق یه هم کلاسیام شدم ولی به همون دلایلی که گفتم اصلا دستمو رو نمی کردم یعنی می ترسیدم بگم عواقب جلق زدن زیاده ها حواستون باشه به درد من گرفتار نشین یهو می بینین اولین و آخرین عشقتونو از دست می دین تا اینکه سال آخر دانشگاه شد و همکلاسی های ترمای اول همشون پخشو پلا شدن یعنی ترماشون عقب و جلو شد و من تقریبا ه یچ کدومشونو نمی دیدم مخصوصا این دختره که عاشقش شدمو یه چند ماهی دیگه ندیدم تو جشن فارغ التحصیلی با ماشین اومدم دانشگاه موقع پارک کردن دیدم دختره سوار ماشین یه پسره ای بود و اومدن و جلوی من پارک کردن یه لحظه خیره شدم ببینم خودشه یا نه که یهو چشمش به من افتاد و یه جوری بهم نگاه کرد که هزارتا حرف ازش خوندم مهمترین حرفش این بود که چرا دیر جنبیدی من دوستت داشتم ولی نمودونستم تو هم دوستم داری و شاید این حرفا رو از دل خودم بر میومد نمی دونم بهر حال پارک کردم و خودمو دلداری دادم که آره با برادرش اومده آره اصلا مثل خودش بود حتما برادرشه تو جشن نشسته بودیم با بچه ها چرت و پرت می گفتیم که دیدم دختره داره از اون جلو شیرینی پخش می کنه و میاد طرف من بین بچه ها زمزمه شد که شنیدین خانوم فلانی هم عقد کرده که دیگه اشک تو چشمام جمع شد و گلوم گرفت دیگه حرفم از تو حلقم در نمیومد ولی بازهم بروز نمی دادم طوریکه وقتی به من رسید برای اینکه بگم تخمم نیست گفتم اجازه هست دوتا شیرینی بردارم گفت بله شما خیلی حق گردن ما دارید میخواستم با این حرف سرشو بکنم بندازم جلو شوهرش تو این چند وقت که بهش فکر می کردم و تو خیالات خودم من شوهرش می شم جلقو ترک کرده بودم مسجد می رفتم درسام به طرز باور نکردنی خوب شده بود طوری که معدل ترم 6 ام بالای 18 شد نفر سوم گروه شدم و قرار شد بدون کنکور برم ارشد ولی ماجرای ترم آخر حسابی زد تو کاسه کوزم طوریکه برای تز آخر اونقدر لفتش دادم که 2 ترم طول کشید و سهمیه ارشدم از بین رفت پشت کنکور 2 سال موندم و بقیه ی بدبختیای زندگیم که اگه شد بعدا می گم بهتون حالا می خوام یکی از ماجراهای این دوسال که بعد یه عشق ناموفق داشتمو براتون تعریف کنم من یه کار خوب تو محل کار بابام داشتم که از دبیرستان فوت و فنشو یاد گرفتم و در طول دانشگاه و بعد از اون مخارجم رو تامین می کردم تونستم ماشین و لپ تاپو یه سرمایه سی میلیونی برای تاسیس یه مغازه کوچولو بهم بزنم و توی این دوسال مشغول خوندن برای ارشد و جمع کردن همین سرمایه بودم به همه می گفتم دارم بکوب می خونم ولی بیشتر کار می کردم و دنبال دوست دختر بودم که هیچوقت نداشتم تو یاهو یه چندتا ازین فنچهای کوچولو پیدا کردم که تازه عشقو توی این فیلمای ماهواره دیده بودن و توی دنیای مجازی دنبالش می گشتن بدرد من نمی خوردن زیادم با قیافشون حال نمی کردم ولی دیدین یه موقع هایی شیطون میره تو جلد و کاریش نمیشه کرد من هم همونطور شدم و تریپ عشق برداشتم و اوناهم زود باور سریع پشت وبکم هرکاری می خواستم می کردن یکیشون بود که فکر کنم 19سالش بود و خیلی منو دوست داشت و دیگه فکر میکرد من شوهرش می شم بعضی موقع ها با لباس راحتی یه سره میومد پشت وب و هرزچندگاهی بدون اینکه من بگم لباسشو میزد بالا که پاهای کوچولوش تا دم شورتش معلوم بشه بعد برای این می خواست مطمئن شه که من فهمیدم می گفت ببخشید پاهام می خارید یه لحظه زدم بالا ندیدی که هان نمیدونم برای اینکه من دلبستش بشم و دیگه برم بگیرمش اینکارو میکرد یا واقعا کسش واسه اینکارا می خارید حالا بهرعلت من که فقط صورتم تو وب معلوم بود یه کف دستی حسابی با وبش میزدم و یه کم حرفای عاشقونه میزدیمو ساعت میشد 3 نصفه شب و می خوابیدیم حالا تو رخت خواب تازه اس ام اسا شروع می شد اون موقع هنوز وافای و تلگرام و گوشی هوشمندو این چیزا نبود تازه این مودم های باسیم اومده بود سرعت ای دی اس ال هم از 128 بیشتر نمی شد یهو تا صبح هفتاد هشتاد تا اس ام اس ردو بدل میشد با این کارا من آب تو دلم تکون نمی خورد غافل از اینکه اون دیگه واقعا منو شوهر خودش حساب می کرد و یه روز گفت یه خواستگار اومده واسم چیکار کنم من نمی خوامش من تورو می خوام اون قراره آخر هفته بیاد بیا این آدرس خنمونه تو زودتر بیا که من بهشون بگم تو رو می خوام و اون کنسل بشه من که اصلا تو این فازا نبودم و یک عشق شکست خورده داشتم گفتم اینجوری که هولهولکی نمیشه باید سر صبر با خانواده بیام و عجله نکن و بذار اونا بیان و اگه دوستش نداشتی جواب رد بده که دیگه زنگ زد و با گریه شدید که معلوم بود از صبح شروع شده بود گفت این چه حرفیه من تو رو دوست دارم بغیر تو کسیو نمو خوام و ازین حرفا پیش خودم گفتم عجب غلطی کردم الکی دختر مردمو دلبسته کردم من که دوستش ندارم و به خدا گفتم مهر منو از دلش در بیار دیگه ازین غلطا نمی کنم ولی انگار خدا هم بام قهر کرده باشه اوضاع بدتر می شد نمی دونم از کجا تلفن محل کار بابامو پیدا کردو نشست با بابام حرف زد بابام هم که اصلا موافق این قرتی بازیا نبود و می خواست سنتی ازدواج کنم از اون روز تصمیم گرفت واسم زن پیدا کنه حالا من که زن نمی خواستم یه دوست دختر ناقابل می خواستم که بتونم حداقل یکم سینه هاشو بمالم اونم کیرمو بگیره دستش تا ارضا بشم همین نه بیشتر از اون روز یاهو و چت و مت این چیزارو ول کردم چسبیدم به درس و تریپ درسخونی گرفتم که به بابام بگم حالا وقتش نیستو می خوام درس بخونم اونم یه مدت بی خیال شد تو این مدت دوباره فیلم پورنو دیدن و جلق زدن ها از نو آغاز شد یه شب دختر عمم که پشت کنکور بود سوالاشو آورده بود که ازم بپرسه چون تو پذیرایی شلوغ بود خودش پیشنهاد داد که بریم تو اتاقت سولامو بپرسم این فنچای تازه عاشق شده وقتی با آدم تنها می شن صداشونو نازک می کنن و لهجشونو برمیگردونن و هی می خوان سر حرفای غیر درسی رو باز کنن منم از این حرفا خیلی خوشم میاد ولی نمی دونم چرا از ادامه دادنش می ترسیدم شاید بخاطر ماجرای قبلی بود که دختر مثل کنه چسبیده بود بهم گفتم نکنه این یکی هم اینطوری بشه ولی شیطونه دوباره رفت تو جلدم و یه دونه فقط یه دونه لبخند ملیح طوریکه تو چشماش خیره شده بودم بهش زدم همین بخدا همین درس تموم شد و رفت تو پذیرایی سر موبایل مامانش خودش هنوز موبایل نداشت منم باصطلاح رفتم سر درسم که تو سایت بود داشتم کفدستی میزدم که دیدم عمم بهم اس امس داده عمه مگه میشه دیدم نوشته اگه یه دختر بگه دوستت دارم عکس العملت چیه فهمیدم اون لبخنده کار خودشو کرد و دوباره بدبختیم شروع شد از یه طرف وجدانم تو گوش راستم می گفت بنویس من دوستت ندارم و خیالشو راحت کن از یه طرفم این کس و کونا و پستونای خوشگل و بی نقص دخترای 18 ساله توی لپ تاپ جلو چشمم بود و شیطونه تو گوش چپم می گفت چیزی که نمیشه یکم می مالونیش بعدشم می گی قسمت نبود ما باهم باشیمو خلاص خلاصه از اون جایی که گوش راستم کره جواب دادم شما که گفت من الان تو خونتونم بعد مثلا فهمیدم کیه و گفتم فلانی شمایی گفت بله و اس ام اسا شروع شد فرداش رفت موبایل خرید دوباره شبا تا صبح اس ام اس بازی این یکی خیلی داغ تر از قبلی بود طوریکه من حدس میزدم قبل از من حداقل یه دو سه نفری مالوندنش و ولش کردن می گفت تو بگو میام خواستگاری همین الان قرار سکس میذاریمو همه کاری برات می کنم و این چیزا ولی من راه نمی دادم و می گفتم حالا زوده باید بیشتر آشنا شیم حالا منظور اصلی من آشنا شدن با نوک ممه هاش بود چون دخترای 18 19 ساله هنوز نوک ممه هاشون صورتیه و تیره نشده و خیلی خوردنیه البته همه اینارو فقط فیلمشو دیده بودم دختر عمم قیافه قشنگ و دلبری نداشت ولی اندامش بد نبود سینه هاش زیاد کوچیک نبود از پشت مانتو لنبر خوردنشو میشد حس کرد لاغر اندامه و قدش تقریبا بلنده و ابروهاش پر پشت و دهنش یکم به گشادی میره یه نوع ساک زدن هست که طرف کیرشو میکنه تو لپ دختره و هی فشار میده و از اون طرف هی با دست میزنه تو لپش دیدین حتما دیدین آره دهنش واسه اون کار خوب بود چشماش درشت و خماره و مژه هاش زیاده انگار خط چشم کشیده باشه موهاشم که من کلا یه بار دیدم پر پشته و مشکی دخترای فامیل حالا حداقل این یکی که من دیدم وقتی با آدم یواشکی دوست میشن دائما یه قرارای فامیلی توی پارک و تو خونه های هم ردیف می کنن تا بتونن طرفو بیشتر ببینن و احیانا بعضی موقع ها هم یه خلوتایی ردیف بشه که یکم با هم رودررو حرف بزنن فقط حرف حرف حرف دخترا از حرف خسته نمیشن توی موجودات قوی ترین فکها رو دارن حالا اگه لختشون کردی و مالیدیشون تو این حین میگی یکم حرف سکسی بزن دیگه لال می شن فقط مواظب اینن که پردشونو نزنیم و نرزیم توشون و دستمالیشون نکنیم و یکی نیاد ببینه و ازین حرفا منم الان دیگه یکم از حرف زدن خسته شدم اگه مایل بودید پست بذارید تا بقیشو بنویسم فعلا برم ببینم فیلم جدید چی گذاشته آخه یه مدته رفتم تو نخه سن بالاها لا مصبا مثل میوه ی رسیده میمونن فعلا اودافظ نوشته

Date: April 9, 2020

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *