سلام برو بچ امیرم 28 ساله ترم 3 دانشجویی با یه دختر خانم خوب آشنا شدم چند مدتی با هم رابطه رسمی اما دوستی داشتیم فقط اس ام اس خوشکل و صحبت و شام خوردن بود تا این که یه عصر می خواستم از دانشگاه بیام به شهر خودمون چون از قبل دانشجویی شاغل بودم ماشین داشتم با ناهید از دانشگاه تا یه فست فود اومدیم شام و که خوردیم من گفتم میرم شیراز بعد از چند دقیقه ناهید که یزدی بود گفت بهتره منم بیام یه سری به دختر خالم بزنم آخه اون شیراز دانشجو هست منم که حس خوبی پیدا کرده بودم خوشحال شدم وحتی نتونستم بروی خودم نیارم و اون متوجه برق چشمام شد تا رفتیم خوابگاه و وسایلشو برداشت و منم یه سر به خوابگاه خودمون زدم ساعت حدود 10 شد حرکت کردیم و تو راه من کلی سعی کردم صمیمیت و بیشتر کنم یه کم حرفای داغ و حوسناک زدیم چرا دخترا سوتین میپوشن چرا اندام دختر توئه مال پسر بیرونه و تا جایی که دست به دست هم میکشیدیم وحتی از پای هم نیشگون میگرفتیم تا رسیدیم به دریاچه نمک اونقدر صاف و ارام بود که نزدیک یه سزویس ماشین ایستادیم و یه کم قدم زدیم دیگه حسابی بحث سکسی باز کرده بودیم اون یه حرف رکیک زد ومن گفتم حتما باید برا جریمه لپتو دندون بگیرم بلاخره هر چی به ظاهر التماس کرد من قبول نکردم و تو ماشین خوابوندمش رو پام و لپشو یه کوچولو دندون گرفتم و بعد به زور شروع کردم لبشو خوردن اول تقلا میکرد اما بعد از چند لحظه رام شد و اونم دستشو به صورتم میکشید خلاصه حشریاتمون حسابی زد بالا من گفتم ناهید میتونیم بریم یه امامزاده هست اتاق میده اونجا بمونیم اما اون قبول نکرد اما من از خاکی که اومدیم تو اسفالت به سمت امامزاده رفتم به هر صورت اونو راضی کردم و به خادمم هم التماس هم پول بیشتر دادم و رفتیم تو اتاق سریع یه کم نازشو کشیدم بعد که خاموش کردم تو بقل هم حسابی لباسا رو کم کردیم که دیگه من دل وزدم به دریا ودس کردم تو شورتش و با کس و کون نازش ور رفتم که اونم اماده شد وبعد از کلی مالوندن کیرم به لای پا و کسش اب دهن مرتبی به کیرم زدم و گذاشتم لای کون نازش واروم هل دادم توش اول ترسیده بود و سفتش کرده بود اما یه کم که حوصله خرجیدم احساس لذت کرد و بیشتر کردم توش اما مدام هم داشتم کس شو میمالیدم تا به اوج تحریک برسه دیگه حسابی تند تند میکردمش که اونم اروم صداش در اومده بود یه صدای ظریف و تحریک کننده بعد از کلی کردن شروع کردم به خوردن کس کوچولو وخوش یطرش اما روم نشد ازش به خوام ساک بزنه وقتی حسابی خوردمش بازم از پشت کردم و ابمو ریختم پشتش بعد از اون جریان 17 ماه با هم بودیم تا زمانی که اون نامزدی کرد جدا شدیم اما فکر کنم هیچ وقت فراموشش نکنم چون دوست خوبی بود نوشته گرگ
0 views
Date: August 21, 2018