دوست دخترمو کردم

سلام اسم مستعار بهروز هست حتی یک کلمه از نوشته هام دروغ نیس 25سالمه قدم 180 وزنم 100 هست چهار شانه هستم و اندامم خوبه جریان از اونجایی شروع شد که من دوسدختری داشتم که 7 سال ازم کوچیک تر بود و به شدت حشری حدود 2سال میشد که باهم رابطه دوستی داشتیم ولی بزرگ ترین خلافمون نهایت لب بود یه شب تو صحبت هامون تو تلگرام بهش گفتم دوس دارم گرمای تنتو حس کنم و بعد کلی صحبت قرار شد صبح برم دنبالش باهم باشیم اولش فقط قرار بود همو بغل کنیم صبح زود رفتم سوارش کردم بهم گفت از استرس کل شبو نخوابیده گفتم اشکال نداره بغل خودم میخوابی از شانش بد من هرجایی رفتیم یه جای خلوت تبود که 10 دیقه تو ماشین ما خلوت کنیم گفتم باغ ما 20 دیقه راهشه الانم وسط عفته صبح کسی اونطرفا نیست بریم اونحا گازشو گرفتم رفتیم اونجا با هزار ترس لرز رفتیم تو خونه باغ اولین کاری که اردم از ته دلم بغلش کردم و روسریشو کشیدم بعد شروع کردم دونه دونه لباساشو از تنش در اوردم وقتی لخت شد دو قدم رفتن عقب محو تماشای اولین دختری شدم که لخت میدیدمش اونم تیشرت منو در اورد ومنم لخت شدم رفتیم تو بغل هم حدود 10 دیقه باهم عشق بازی کردیم و من سینه هاشو خوردم بعد بهش گفتم میشه از پشت من محض احتیاط تو جبیم پوماد گذاشته بودم یعنی تنها چیز دم دستی بود که سر صبح تونستم از خونه با خودم بردارم یکم باهاش کیرمو چرب کردم و یکممم مالیدم به سوراخ دوست دخترم اروم دراز کشیدم روش کیرمو تنظیم کردم و فشار دادم برخلاف چیزایی که اینجا خونده بودم اصلا نرفت تو بار دوم خودم با دستم نگه داشتم و فشار دادم کیرم به جا اینکه بره تو احساس کردم رفت تو شکم خودم ولی کم کم مث مار میخزید میرف تو صدای دوس دخترم در اومده بود که ولم کن درد داره یکم که جلو عقب کردم احساس کردم الم داره میاد در اوردم نه دستمالی دم دست بود نه چیزی دم دست ترین وسیله جورابم بود که ابمو خالی کردم تو اون بعد شروع کردم به خورون کس دوس دخترم تا اونم ارضا بشهچن دیقه بعد اونم چشاشو بست ویهو منو کشید بغلش فهمیدم اونم ارضا شده لباسامونو پوشیدیم سوار ماشین شدیم توراه اون خیلی بیحال بود ولی من تو افکار خودم بودم مث سگ از کردم پشیمون بودم که چرا این کارو با دختری کردم که مطمئن نیستم بهش میرسم یا نه اونم متوجه شد گفت چته گفتم اگه ما به هم نرسیم چی اخه من چرا اینکارو کردم برخلاف من اون گفت اصلا پشیمون نیست و خیلی هم خوشحاله که با کسی که دوسش داشته بوده دوسه روز بعد من جوری ازش سرد شدم که خودمم وقتی الان بهش فکر میکنم باورم نمیشه و بعد دوماه جنگ گریه یروز یکی از دوستاش بهم زنگ زد که میخواد نامزد کنه و تموم به همه دختر پسرایی که عاشق هم هستن واقعا توصیه میکنم اصلا قبل ازدواج سکس نکنن چون از هم سرد میشن الان که من دارم این داستانو میگم شاید دوست دختر سابقم بغل یه مرد خوابیده ولی من اینجا موندم با یه دنیا پشیمونی نوشته