دو پیرمرد ولو شعر

0 views
0%

دو پیره مرد ولو مامانمو میمالیدن دست لای پاش کشیدن کسش رو بوس میکردن میدیدمشون که پشت پردن پرده تور سفید میشد اونا رو خوب دید مامان لخت بود روی تخت شهوتی بود خیلی سخت اون پیره مردای لخت بودن با مامان جونم اخت یکیشون بود اسمش امیر مامانم بود زیرش اسیر اون یکیو نمیشناختم ولی خیلی بش دل باختم بزرگ و پیر و چاق بود کیرش گنده و داغ بود مامانمو که میمالید میدیدم کیرش میحالید بلد بود چه جوری ور بره دستاش بودن عین اره کس مامانیو وا میکردش کون مامانو دلا میکردش با مامان قشنگ بازی میکرد میدونم هر مفعولیو راضی میکرد دوست دارم رو منم بخوابه دستشو لای کون منم بتابه ور بره بام عین مامان بوس کنه منم از لای کان همون کاری که الان میکردش با منم میکرد میشدم بردش کون به هردوشون میدادم منم امشب مثل مامانم شادم میخوام بعدش که مامانم خوابید تلاش کنم شاید کیر دور من هم تابید اون پیره مردا منم خوب بمالن کیر لای کون و دهنم بکارن منم بشم واسشون یه جونی فرزاد خوشگل مامان کونی نوشته فرزاد

Date: August 8, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *