رضا و زن شوهردار

0 views
0%

سلام بچه ها پارسال پیش ی خاطره گذاشتم ب اسم سکس با نیلوفر مشتری در مغازه ک فحش ب اندازه کافی دادن دوستان اینجا هر کی دروغ بگه براش به به و چه چه میگن ما ک راست میگیم فحش می خوریم ب نظرم داستانای کوتاه واقعین اونایی ک طولانین واسه جقیای محترمه بیخیال این خاطره سکسی نیس خوندنش ضرر نداره قبلا گفتم ب واسطه کارم با دخترا ارتباط زیادی دارم این مورد بر میگرده ب چن ماه پیش حدود ۳ساله این دختر و می شناسم چن ماه پیش اومد پیشم ظاهرش تغییر کرده بود بهش گفتم مبارکه خبریه گفت شوهری ک خونوادت واسه ت انتخاب کنن ب درد نمیخوره اونجا بود رابطه مون بیشتر شد شمارشو ب بهانه کار بهم داد ولی کم کم جدی تر شد ب شوخی گفتم تو نمیدونی چرا هر دختری ازدواج میکنه موهاشو زرد رنگ میکنه گفت اونا دهاتیان واسه من بلونده بعدش ی عکس واسه م فرستاد ک ببینم موهاشو ک با تاب بود بعدشم شیطون رفت تو جلدمون کم کم ازش عکسای بیشتری خواستم منی ک تا حالا با زن شوهردار دوس نشده بودم البته خودشم کرم داشت وقتی عکس میخواستم عمدا می پرسید چ مدلی باشه این اواخر هم خودش بدون اینکه بگم واسم می فرستاد اونم در حد بدون سوتین و این داستانها منم جو گیر شدم بهش گفتم ی عکس اندامی میخوام ازت میخوام بدونم اندا مت چ جوریه روز بعدش عذاب وجدان گرفت مارو بهش پیغام دادم ک برو پی زندگیت و خوشبخت بشی و این حرفا البته خیلی سخت بود واسم ب قول بچه ها ی کس آماده دادن رو پروندم راستش بعضی وقتا بهش فک میکنم و گاهی ب خودم میگم کاش جدا شه از شوهرش ک بازم باهاش باشم ولی بعد پشیمون میشم دوستان عزیز تا میتونید با متاهل جماعت نپرید چون الان مده این کارا بعدش تو زندگیتون برا خودتون اتفاق میرفته چون دیدم توی نزدیکانم ک میگم حالا خوددانید راستی با گوشی تایپ کردن چ سخته بدرود نوشته

Date: June 5, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *